تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد16
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

دلبستگیهای دنیا شما را نفریبد

در آیات گذشته سخن از این بود که بعضی از کفار مکه متوسل به این عذر می شدند که اگر ما ایمان بیاوریم، عرب به ما حمله می کند و ما را از سرزمینمان بیرون می راند و زندگی ما را مختل می کند، و در آیات گذشته یک پاسخ گویا به این سخن داده شد .

در آیات مورد بحث دو پاسخ دیگر به آن داده شده است،

نخست می فرماید: به فرض که شما ایمان را نپذیرفتید و در سایه کفر و شرک زندگی مرفه مادی پیدا کردید، اما فراموش نکنید: ((ما بسیاری از شهرهائی را که مست و مغرور نعمت و زندگی مرفه بودند نابودشان کردیم)) (فکم اهلکنا من قریة بطرت معیشتها) .

آری غرور نعمت آنها را به طغیان دعوت کرد، و طغیان سرچشمه ظلم و بیدادگری شد، و ظلم ریشه زندگانی آنها را به آتش کشید .

((این خانه ها و دیار آنها است که بعد از آنان جز مدت قلیلی کسی در آن سکونت نکرد)) (و تلک مساکنهم لم تسکن من بعدهم الا قلیلا) .

آری شهرها و خانه های ویران آنها همچنان خالی و خاموش و بدون صاحب مانده است و اگر کسانی به سراغ آن آمدند افراد کم و در مدت کوتاهی بود .

((و ما وارث آنها بودیم))! (و کنا نحن الوارثین) .

آیا شما مشرکان مکه نیز می خواهید در سایه کفر به همان زندگی مرفهی برسید که پایانش همانست که گفته شد، این چه ارزشی می تواند داشته باشد؟!

((بطرت)) از ماده بطر (بر وزن بشر) به معنی طغیان و غرور بر اثر فزونی نعمت است .

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 128@@@

تعبیر به ((تلک)) که اسم اشاره به دور است و غالبا در امور قابل مشاهده به کار می رود ممکن است اشاره به سرزمین عاد و ثمود و قوم لوط باشد که در فاصله ای نه چندان زیاد با مردم مکه قرار داشت، یعنی در سرزمین احقاف (میان یمن و شام) یا در وادی القری و یا در سرزمین سدوم که همه آنها در مسیر کاروانهای تجاری اعراب مکه به شام بود و اعراب با چشم خود این دیار خالی را می دیدند که بعد از آنها کمتر کسی در آنجا سکونت گزیده بود .

جمله الا قلیلا که به صورت استثناء آمده است سه احتمال دارد: نخست اینکه استثناء از ساکنان باشد، دوم از مساکن و سوم از سکونت .

در صورت اول مفهومش این است که تنها گروه اندکی بعد از آنها ساکن این دیار شد، و در صورت دوم معنی چنین است که تنها خانه های اندکی از آنها بعدا مسکون شد و در صورت سوم مفهوم این است که تنها زمان کمی در آنها سکونت شده است، چرا که هر کس در این شهرهای شوم و بلاخیز، سکونت اختیار کرد به زودی طومار زندگانیش درهم پیچیده شد .

البته اراده هر سه معنی نیز طبق روش ما مشکل ایجاد نمی کند، هر چند معنی اول به نظر نزدیکتر می رسد .

بعضی نیز آن را اشاره به سکونت موقت مسافران به هنگام رفت و آمدشان از این مناطق دانسته اند، و بعضی قلیل را اشاره به جغدها و حیوانات وحشی دانسته اند قدر مسلم این است که این شهرهای آلوده به گناه و شرک چنان ویران گشت که دیگر روی آبادی به خود ندید .

تعبیر به ((کنا نحن الوارثین)) اشاره به خالی ماندن آن دیار است و نیز اشاره ای است به مالکیت حقیقی خداوند نسبت به همه چیز، که اگر مالکیت اعتباری بعضی اشیاء را موقتا به بعضی انسانها واگذار کند، چیزی نمی گذرد که

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 129@@@

همه زائل می گردد و او وارث همگان خواهد بود .

آیه بعد در حقیقت جواب سؤال مقدری است و آن اینکه، اگر چنین است که خداوند طغیانگران را نابود می کند، پس چرا مشرکان مکه و حجاز را که طغیانگری را به حد اعلا رسانیده بودند و جهل و جنایتی نبود که مرتکب نشوند با عذابش نابود نکرد .

قرآن می گوید: ((پروردگار تو هرگز شهرها و آبادیها را هلاک نمی کرد تا اینکه در کانون و مرکز آنها پیامبری بفرستد که آیات ما را بر آنان بخواند)) (و ما کان ربک مهلک القری حتی یبعث فی امها رسولا یتلوا علیهم آیاتنا) .

آری تا اتمام حجت نکنیم و پیامبران را با دستورات صریح نفرستیم مجازات نخواهیم کرد .

تازه بعد از اتمام حجت مراقب اعمال آنها هستیم، اگر ظلم و ستمی از آنها سر زد و مستوجب عذاب شدند مجازاتشان می کنیم ((و ما هرگز شهرهائی را هلاک نمی کردیم مگر آنکه اهلش ظالم و ستمگر باشند)) (و ما کنا مهلک القری الا و اهلها ظالمون) .

تعبیر ((ما کان ربک)) یا ((ما کنا)) دلیل بر این است که این سنت همیشگی و جاودانگی خدا بوده و هست که بدون اتمام حجت کافی کیفر نمی دهد .

جمله ((حتی یبعث فی امها رسولا)) (تا در مرکز این شهرها پیامبری مبعوث کند) اشاره به این است که لزومی ندارد در هر شهر و روستا پیامبری مبعوث شود، همین اندازه که در یک کانون بزرگ که مرکز پخش اخبار و محل اندیشمندان و متفکران یک قوم است پیامبری مبعوث گردد کافی است، زیرا مردم تمام آن منطقه بر اثر نیازهای زندگی مرتبا به آنجا رفت و آمد دارند و هر خبری در آنجا باشد به سرعت در تمام منطقه و نقاط دور و نزدیک پخش می گردد، همانگونه

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 130@@@

که آوازه قیام پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در سرزمین مکه در مدت کوتاهی در تمام جزیره عربستان پیچیده و از آن هم فراتر رفت چون مکه ام القری بود، هم مرکز روحانی حجاز، و هم مرکز تجاری بود، و حتی در مدت کوتاهی به مراکز مهم تمدن آن زمان رسید .

بنابراین آیه یک حکم کلی و عمومی را بیان می کند، و اینکه بعضی از مفسران آن را اشاره به مکه دانستهاند کاملا بیدلیل است و تعبیر به فی امها نیز یک تعبیر عام است، چرا که ام به معنی مادر و مرکز اصلی است و اختصاصی به مکه ندارد .**در مورد اینکه آیا این آیه شامل مستقلات عقلیه نیز می شود یا نه در جلد 12 صفحه 51 (ذیل آیه 15 سوره اسراء) بحثی داشتیم.***

آخرین آیه مورد بحث پاسخ سومی است برای گفتار بهانه جویانی که می گفتند اگر ایمان بیاوریم عرب بر ما هجوم می کند و زندگی ما را به هم می ریزد، قرآن می گوید: آنچه را از این رهگذر به دست می آورید متاع بیارزش زندگی دنیا و زینت آن است (و ما اوتیتم من شیء فمتاع الحیاة الدنیا و زینتها) .

ولی آنچه نزد خدا است (از نعمتهای بی پایان جهان دیگر، و مواهب معنویش در این دنیا) بهتر و پایدارتر است (و ما عند الله خیر و ابقی) .

چرا که تمام نعمتهای مادی دنیا دارای عوارض ناگوار و مشکلات گوناگونی است و هیچ نعمت مادی خالص از ضرر و خطر یافت نمی شود .

بعلاوه نعمتهائی که در نزد خدا است به خاطر جاودانگی آنها و زودگذر بودن مواهب این دنیا قابل مقایسه نیست، بنابراین هم بهتر و هم پایدارتر است .

به این ترتیب در یک مقایسه ساده هر انسان عاقلی می فهمد که نباید آن را فدای این کرد، لذا در پایان آیه می فرماید: آیا تعقل نمی کنید؟! (ا فلا تعقلون) .

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 131@@@

((فخر رازی)) از یکی از فقها چنین نقل می کند که اگر کسی وصیت کند ثلث مالش را به عاقلترین مردم بدهند فتوای من این است که این ثلث را به کسانی بدهند که اطاعت فرمان حق می کنند، زیرا عاقلترین مردم کسی است که متاع اندک (زودگذری) را بدهد و سرمایه فراوان (پایداری) را بگیرد و این تنها در مورد مطیعان فرمان خدا صادق است .

سپس فخر رازی اضافه می کند که گویا او این حکم فقهی را از آیه مورد بحث استفاده کرده است .**تفسیر کبیر فخر رازی جلد 25 صفحه 6.***

@@تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 132@@@