سالها مردم را به امیدداشتن تکنولوژیهای برتر امیدوار نگه داشتند و اجازهی نظر به اموری بالاتر از آن را به آنها ندادند، حالا متوجهاند تكنولوژی به آنها رفاه داده ولی زندگی نداده است، تکنولوژی چیزی به ما نداده است كه بتوانیم زندگی روحانی امروزین و زندگی ابدی فردای خود را تأمین کنیم و از پوچی به در آئیم.
روح حاکم بر تکنولوژی با حرص و تجاوز به منابع طبیعت شروع شده و نه با زندگی و تعامل با طبیعت، به گفتهی شوماخر در کتاب «کوچک، زیبا است»: «كره ی زمین به قدر كافی بركت دارد كه نیاز انسانها را پاسخ دهد، اما نه حرص آنها را و تمدن جدید ظهور حرص انسانها است و نه نیاز واقعی آنها» دین میتواند چنین حرصی را كنترل كند. قرآن میفرماید: «خُلِقَ الاِنسانُ هَلُوعاً اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوعاً و اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنوعاً اِلّا المُصَلّین...»؛(58) انسان، اهل حرص است و حریص خلق شده، اگر نقصی به او برسد جزع میکند و اگر خیری به او برسد، فقط آن را برای خود برمیدارد، و با این حرص عمر خود را فانی میكند مگر اینكه اهل دین و عبادت الهی بشود. وقتی بشر این نکتهی مهم را بفهمد دیگر زیر بار در باغِ سبزی كه با امیدواری به تکنولوژی به او نشان دادند نمیرود، چون متوجه بیآیندگی زندگی مدرن میگردد و اینکه در شرایط اضطراب بهسر میبرد. و ماوراء تبلیغاتی كه حاكمان جهان راه انداختهاند، این بیآیندگی و اضطراب هیچ درمانی جز برگشت به دین ندارد و هر چه بیشتر مردم به این فهم برسند، به همان اندازه رویکردشان نسبت به انقلاب اسلامی بیشتر و نسبت به فرهنگ مدرنیته کم تر میشود.
اگر بدانیم كه جهان از نظر فکری و روحی در چه شرایطی است و با عینک غربی وضع موجود را تحلیل نکنیم، حقیقت دین و جایگاه دین و نقش امام خمینی(ره) در آیندهی جهان بهتر برایمان روشن میشود. اینكه ملاحظه میکنید بعضی از افراد از ادامهی مبارزهی انقلاب اسلامی با فرهنگ غربی زود خسته میشوند و هنوز چیزی نشده فكر میكنند جهان غرب همیشه توان مقابله با انقلاب اسلامی را دارد، به دلیل آن است كه شرایط موجود جهان را از ماوراء تبلیغات دنیای مدرن، نمینگرند. امام خمینی(ره) با آن بصیرتی که داشتند متوجه بودند شرایط آنچنان حساس است که اگر ما درست آن را تحلیل کنیم، افتخار نفی غرب و حضور بیشترِ تفکر اسلامی نصیب ما خواهد شد و به جای آن که فرهنگ غربی همواره با تحمیل فرهنگ ضد قدسیاش از ما قربانی بگیرد، شرایط طوری میشود که انقلاب اسلامی هر روز در جبههای جدید با موفقیتی دیگر جلو خواهد رفت، اگر کوتاه آمدیم ما و غربیها با هم نابود میشویم. ولی اگر طرح و تئوری امام خمینی(ره) به میدان آمد، ما و سایر ملتها احیا میشویم و فضای فرهنگی زشت امروزین دنیا كه سراسر خشم و حرص و شهوت و فقر و ترس است، فرو میریزد. آنهایی که انقلاب اسلامی را یک امر سیاسی میپندارند، مسائل را خیلی ساده میگیرند و چون سهلانگار و سطحی هستند خودشان تابع حوادث می شوند و حوادث آن ها را با خود میبرد و هرکس در جریان انقلاب اسلامی مثل کف روی آب باشد، جریان او را می برد. ما وظیفه داریم نظر خود را از کف و سطح برداریم و حقیقت جریان را ببینیم و به عمق جریان توجه کنیم.
مسلّم طرح امام خمینی(ره) از نظر فکری و فرهنگی مقابل نظام ضد قدسی غرب است، چه مقابل نظام علمی آن، كه جهت دینی و الهی ندارد و موجب بحران محیط زیست شده و امکان زندگی در زمین را از بین برده و چه مقابل جنبهی رفاهی آن، كه جهت صحیح ندارد و جوابگوی نیازهای اصیل انسانی نیست. در فضای فرهنگ مدرنیته با ساختن ماشینهایی که سریع عمل میکنند، انسان وقت بسیاری بهدست میآورد تا از آن وقت در جوابگویی به هوسهای سرکش استفاده کند و بر پوچی خود بیفزاید، چون جهت الهی در میان نیست رفاهِ بهدستآمده بهراحتی زندگی انسان را ضایع میكند و آن رفاه بر ضد خود نتیجه میدهد و لذا علم و رفاه آن فرهنگ بیفایده و مضر خواهد شد.
طرح امام خمینی(ره) با تأسی به فرهنگ انبیاء بر دو خصوصیت تأکید دارد: یکی این که تمام روابط اجتماعی، سیاسی آموزشی و اقتصادی بشر باید دینی باشد، دیگر اینکه حیات دنیایی یک حیات موقت است و انسان باید سعی کند به حداقل رفاه راضی شود تا زندگی صحیح برایش ممكن گردد و از زندگیاش سود ببرد.
ابتدا باید روی این مطلب عنایت داشته باشید كه آیا اساساً زندگی در جهان باید با قناعت همراه باشد تا طبیعت بستر بهرهرسانی به همهی انسانها قرار گیرد و یا میتوان با حرص و ولع هرقدر خواستیم از حلق طبیعت نیازهای افراطی خود را بیرون بکشیم و طبیعت هم هیچ عکسالعملی نشان ندهد؟ همهچیز شاهد بر آن است که اینچنین نیست و اگر به صورت افراطی به منابع طبیعی حمله کردیم به طوری که امکان جایگزینی آن را از طبیعت گرفتیم، با بحران روبهرو میشویم.(59) آنهایی که متوجهاند طبیعت به عنوان هدیهی الهی، در صورت قناعت، با ما تعامل سالم دارد و نه تنها با ما مدارا میکند بلکه مایحتاج ما را به راحتی در اختیار ما میگذارد تا ما به وظیفهی اصلی خود که بندگی خداست بپردازیم، نمیتوانند فرهنگ غربی را بپذیرند و همواره بر قناعت و سادگی تأکید دارند. حجتالاسلام قرهی در شرح خاطرات امام(ره) آوردهاند که:
«عصرها، طلاب میآمدند خدمت امام خمینی(ره) و در بیرونی با امام ملاقات میكردند - خانوادهی ایشان در اندرونی بودند- فرش قسمت بیرونی ناقص بود، یك تكه فرش بود و بقیهاش هیچ فرشی نداشت، آقایان میآمدند روی زمین مینشستند. میگوید: به امام عرض كردم كه آقا این فرش ناقص است اگر اجازه بدهید یك فرش بخریم اینجا بیندازیم. امام گفتند: نه، در اندرونی فرش هست، بیاورید و بیندازید. گفتم كه در اندرونی فرش نیست، گلیم هست. گفتند: همان گلیم را اینجا بیندازید، گفتم آقا! فرش میخواهیم، گلیم درست نیست. فرمودند: مگر اینجا خانهی صدر اعظم است؟ عرض كردم: نخیر؛ خانهی نایب امام زمان(عج) است. امام فرموده بودند معلوم نیست در خانهی امام زمان(عج) همین هم باشد».
این روحیه، روحیهای است كه درست روبهروی نظام امروزی جهان است. ما باید روی این مسئله جداً كار كنیم. شما ببینید هرجا پای دین سستشده، پای تجمل و رفاه آمده است. این رفاه و تجمل را بیخود به پای اسلام نبندید و بگویید اسلام با اینها مخالف نیست؛ زندگی دینی این استكه شما درحدی به رفاه نیاز دارید تا شرایط تعالی دینداریتان فراهم باشد. یعنی رفاه برای صعودِ یك حیات دینی و پر تحرك، نه اینكه زندگی برای دست یابی به رفاه.