تربیت
Tarbiat.Org

امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) و خودآگاهی تاریخی
اصغر طاهرزاده

انتظار ما از انقلاب اسلامی

تا تأثیر و جذابیت دروغین فرهنگ مدرنیته در زندگی ما روشن نشود، چشم‌ها به سوی تمدن اسلامی معطوف نمی‌گردد و بدیهی است که ما از انقلاب اسلامی چنین انتظاری داشته باشیم که بتواند جاذبه‌های کاذب فرهنگ مدرنیته را با جایگزینی جاذبه‌های دینی، از میدان خارج کند و تا آموزه‌های دینی قلبی و حضوری نگردد، اعمال و اهداف دینی جاذبه‌های خود را نمی‌نمایاند و از این جهت می‌توان علت عدم موفقیت‌های نظام‌های آموزشی و حوزوی را بررسی کرد، زیرا در شرایطی که همه چیز برای بی‌دین‌شدن آماده شده است، و از آن طرف هم راه‌هایی جهت سیر قلب‌ها به سوی معنویت فراهم نیست، نمی‌توان شایستگی‌های نظام اسلامی را به تماشا نشست. در چنین رویکردی است که باید متوجه بود تقابل ما با فرهنگ مدرنیته، تقابل دو فرهنگی است که یکی به جذبه‌های نفسانی دامن می‌زند و دیگری به جذبه‌های روحانی، و این دومی با علم حصولی و بحث‌های استدلالی حاصل نمی‌شود و باید همانند بنیانگذار انقلاب اسلامی در کنار فقه و استدلال، نگاه حضوری و قلبی و سلوک عرفانی به صحنه آید و سراسر نظام فکری جامعه از این آبشخور تغذیه شود.
در مدینة‌الله همواره ثابت عصر که تثبیت کننده‌ی فرهنگ ثابتات ازلی و ابدی است، مدّ نظرهاست تا هرگز جامعه از سنت و سیره‌ی ثابتات ازلی محروم نگردد و گرفتار تشتت و بحران و کثرت نشود. و ولایت فقیه چنین جایگاهی دارد، که متذکر ولایت الهی از طریق ائمه‌ی معصومین(ع) است و تا وقتی جامعه متوجه چنین معنایی از ولایت فقیه هست، از آن بهره‌مند خواهد شد و از طریق علم فقه، احکام ثابتات ازلی و ابدی در جامعه جاری است، تا امیال نفسانی نتوانند میدان پیدا کنند.
همچنان که هیچ وقت نباید انتظار داشت که یک روز شیطان به کلی از قلب انسان بیرون رود، و همواره باید امید داشت که خداوند به ما قدرتی بدهد تا دائماً با آن بجنگیم و او را مغلوب کنیم، هرگز نباید تصور بفرمائید که یک روز خصومت فرهنگ مدرنیته نسبت به انقلاب اسلامی فروکش کند. آنچه حضرت امام خمینی(ره) نشان دادند درگیری با فرهنگ مدرنیته از موضع قدرت بود و نه از موضع انفعال، در چنین موضع‌گیری است که نفوذ غرب در کشورهای اسلامی خنثی می‌شود و انوار انقلاب اسلامی ظاهر می‌گردد و آنچه در حال حاضر دور از دسترس می‌نماید، قابل دسترسی قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر باید با شیطان جهانی از سر قدرت برخورد کرد و نه از سر ضعف.(50)
نقاط ضعف تمدن غرب بسیار زیاد است و لذا می‌توان با نقاط قوتِ تفکر اسلامی بر تمدن غرب غالب شد. «ابن خلدون» علت مسلمان شدن مردم حوزه‌ی بالکان را این می‌داند که مسلمانان از سر قدرت به آن منطقه رفتند. چون در عینی که اسلام قلب‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد، ظهور قدرتمندانه‌ی آن موجب می‌شود تا جولانگاهی برای فرهنگ مقابل نماند، در همین راستا ملاحظه فرمودید که روش امام خمینی«رضوان‌الله‌علیه» در برخورد با استکبار جهانی، روش حکمت و تحکّم بود، نه روش خواهش و تقاضا و التماس. نصیحت‌کردن پس از به قدرت‌رسیدن با حکمت سازگار است ولی نه قبل از آن.
قیام 15 خرداد که مبنای انقلاب اسلامی قرار گرفت به جهت حضور کسانی در صحنه‌ی مبارزه بود که معتقد بودند باید حق همه‌جا غالب شود، و لذا نه از مرگ می‌ترسیدند و نه از اسلحه‌های دشمن و همین امر هنوز بر فضای کشور ما حاکم است و موجب به نتیجه‌رسیدن دفاع هشت ساله شد. می‌توان گفت حضرت امام خمینی(ره) معنی انقلاب اسلامی را در 15 خرداد روشن کردند، نشان دادند مردمی به صحنه آمده‌اند که اسلحه‌های مدرنیته را به چیزی نمی‌گیرند و مصمم‌اند با فرهنگ مدرنیته مقابله کنند حتی بدون اسلحه و می‌دانند با چه فرهنگی درگیراند، حال اگر فرهنگ قیام 15 خرداد درست بحث و بررسی می‌شد معنای تعبیر امام(ره) از پیروزی انقلاب اسلامی را که فرمودند: پیروزی نور بر ظلمت بود، بهتر می‌فهمیدیم و جایگاه ثابت عصربودن حضرت امام(ره) بهتر تبیین می‌شد.
اگر خواستیم رسالت امام خمینی(ره) به عنوان ثابت عصر، خوب درک شود باید از یک طرف فرهنگ غرب درست شناخته شود و از طرف دیگر نسبت به امام(ره) و عالَم او درک صحیحی پیدا کنیم و وارد عالَم او شویم. إن‌شاءالله.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»