تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد27
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیا نمی دانی خدا همه اعمالت را می بیند ؟

در تعقیب آیات گذشته که در آن اشاره به نعمتهای مادی و معنوی پروردگار نسبت به انسان شده بود، و لازمه یک چنین نعمت گسترده ای سپاسگزاری انسان و تسلیم او در برابر خداوند است، در آیات مورد بحث می فرماید : چنین نیست که نعمتهای الهی روح شکرگزاری را همیشه در انسان زنده کند، بلکه او مسلما طغیان می کند . . . (کلا ان الانسان لیطغی) .**طبق آنچه در بالا آورده ایم (کلا) برای ردع است نسبت به چیزی که لازمه مضمون آیات گذشته می باشد بعضی نیز آن را به معنی (حقا) گرفته اند که برای تاکید می باشد***

به خاطر اینکه خود را مستغنی و بی نیاز می بیند (ان رآه استغنی) .**جمله (ان رآه استغنی) مفعول لاجله است و در تقدیر لان...می باشد و رویت در اینجا به معنی علم است و لذا دو مفعول گرفته این احتمال نیز وجود دارد که به معنی رویت حسی باشد و (استغنی) به منزله (حال) بوده باشد***
این طبیعت غالب انسانها است، طبیعت کسانی است که در مکتب عقل

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 164@@@

و وحی پرورش نیافته اند که وقتی خود را مستغنی می پندارند، شروع به سرکشی و طغیان می کنند .

نه خدا را بنده اند، نه احکام او را به رسمیت می شناسند، نه به ندای وجدان گوش فرا می دهند، و نه حق و عدالت را رعایت می کنند .

انسان و هیچ مخلوق دیگر هرگز بی نیاز و مستغنی نخواهد شد، بلکه موجودات ممکنه همیشه نیازمند به لطف و نعمتهای خدا هستند، و اگر لحظهای فیض او قطع شود درست در همان لحظه همه نابود می گردند، منتها انسان گاهی به غلط خود را بی نیاز می پندارد، و تعبیر لطیف آیه نیز اشاره به همین معنی است که می گوید : خود را بی نیاز می بیند نمی گوید : بی نیاز می شود .

بعضی معتقدند که منظور از انسان در آیه مورد بحث خصوص ابوجهل است که از آغاز دعوت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) به مخالفت برخاست، ولی مسلما انسان در اینجا مفهوم کلی دارد، و امثال ابو جهل مصداقهائی از آن می باشند .

به هر حال چنین به نظر می رسد که هدف آیه این است که پیغمبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) انتظار نداشته باشد مردم به زودی دعوتش را پذیرا شوند، بلکه باید خود را برای انکار و مخالفت مستکبران طغیانگر، آماده سازد، و بداند راهی پر فراز و نشیب در پیش روی او است .

سپس این طاغیان مستکبر را مورد تهدید قرار داده، می فرماید : مسلما بازگشت همه به سوی پروردگار تو است (ان الی ربک الرجعی) .

و او است که طغیانگران را به کیفر اعمالشان می رساند .

اصولا همانگونه که بازگشت همه چیز به سوی او است، و همه می میرند و میراث آسمان و زمین برای ذات پاک او می ماند : و لله میراث السموات و الارض

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 165@@@

(آل عمران - 180) در آغاز نیز همه چیز از ناحیه او بوده، و جای این نیست که انسان خود را بی نیاز بشمرد و مغرور گردد، و طغیان کند .

سپس به قسمتی از کارهای طغیانگران مغرور، ممانعت آنها از سلوک راه حق و پیمودن طریق هدایت و تقوی، پرداخته، می افزاید : به من خبر ده آیا کسی که نهی می کند . . . (اء راءیت الذی ینهی) .

بنده ای را به هنگامی که نماز می خواند (عبدا اذا صلی) .

آیا چنین کسی مستحق عذاب و کیفر الهی نیست ؟ !

در احادیث آمده است : ابو جهل از اطرافیان خود سؤال کرد : آیا محمد در میان شما نیز (برای سجده) صورت به خاک می گذارد ؟ گفتند : آری، گفت : سوگند به آنچه ما به آن سوگند یاد می کنیم، اگر او را در چنین حالی ببینم با پای خود گردن او را له می کنم ! به او گفتند : ببین، او در آنجا مشغول نماز خواندن است !

ابوجهل حرکت کرد تا گردن پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) را زیر پای خود بفشارد، ولی هنگامی که نزدیک آمد عقب نشینی کرده و با دستش گوئی چیزی را از خود دور می کرد !، به او گفتند : این چه وضعی است در تو می بینیم ؟ گفت : ناگهان میان خودم و او خندقی از آتش دیدم و منظره وحشتناک و همچنین بال و پرهائی مشاهده کردم !

در اینجا پیغمبر خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمود : قسم به کسی که جانم در دست او است اگر به من نزدیک شده بود فرشتگان خدا بدن او را قطعه قطعه می کردند و عضو عضو او را می ربودند !

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 166@@@

اینجا بود که آیات فوق نازل شد .**تفسیر (مجمع البیان) جلد 10 صفحه 515***

طبق این روایات آیات فوق در آغاز بعثت نازل نشده، بلکه وقتی نازل شد که دعوت اسلام برملا شده بود، و لذا عدهای معتقدند تنها پنج آیه نخستین این سوره در آغاز بعثت نازل شده و بقیه با فاصله قابل ملاحظه ای بوده است .

ولی به هر حال این شاءن نزول هرگز مانع گستردگی مفهوم آیه نیست .

در آیه بعد برای تاءکید بیشتر می افزاید : به من خبر ده اگر این بنده نمازگزار بر طریق هدایت باشد . . . (اء راءیت ان کان علی الهدی) .

یا مردم را به تقوی دستور دهد . . . (او امر بالتقوی) .

آیا نهی کردن او سزاوار است ؟ و آیا مجازات چنین کسی جز آتش دوزخ می تواند باشد ؟ !

به من خبر ده اگر این شخص طغیانگر که رهروان راه حق را از نماز و هدایت و تقوی باز می دارد، اگر تکذیب حق کند و از آن روی گرداند چه سرنوشت دردناکی خواهد داشت ؟ ! (اء راءیت ان کذب و تولی) .**جمله های (رایت) در سه آیه بالا به گفته بسیاری از مفسران به معنی (اخبرنی) است که ما آن را در فارسی (به من بگو) ترجمه کرده ایم و جواب شرطهائی که در این آیات آمده محذوف است و در تقدیر چنین است کیف یکون حاله و مجازاته و عذابه؟ سرنوشت چنین انسانی و مجازات و عذاب او چگونه خواهد بود***

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 167@@@

آیا او نمی داند که خداوند همه اعمال او را می بیند و همه را برای حساب و جزا ثبت و ضبط می کند ؟ ! (ا لم یعلم بان الله یری) .

تعبیر به قضیه شرطیه در آیات فوق اشاره به این است که این طغیانگر مغرور لا اقل این احتمال را باید بدهد که پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) بر طریق هدایت است، و دعوتش دعوت به سوی تقوی است، همین احتمال برای اینکه جلو طغیان او را بگیرد کافی است .

بنابراین مفهوم این آیات تردید در هدایت و دعوت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) به سوی تقوی نمی باشد، بلکه اشاره به نکته ظریف بالاست .

بعضی از مفسران ضمیر در ((کان)) و ((اءمر)) را به همان شخص نهی کننده مانند ابوجهل باز گردانده اند، بنابراین مفهوم آیات چنین می شود : اگر او هدایت را بپذیرد و به جای منع از نماز دعوت به تقوی کند چقدر به حال او مفید است ؟

ولی تفسیر اول مناسب تر به نظر می رسد .

نکته :