تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد27
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آن روز که انسان تمام اعمالش را می بیند !

همانگونه که در بیان محتوای سوره اشاره شد آغاز این سوره همراه است با بیان بعضی از حوادث هول انگیز و وحشتناک پایان این جهان و شروع رستاخیز .

نخست می فرماید : ((هنگامی که زمین شدیدا به لرزه در آید)) (اذا زلزلت الارض زلزالها) .**(اذا) در اینجا شرطیه است و در اینکه جزای شرط چیست؟ احتمالات متعددی داده اند بعضی جزای آن را (یومئذ تحدث اخبارها) می دانند بعضی یومئذ یصدر الناس اشتاتا و بعضی جزا را محذوف دانسته اند به این ترتیب که مردم سوال می کردند متی الساعة (قیامت کی واقع می شود؟) در جواب فرمود هنگامی که آن زلزله عظیم واقع شود یعنی در آن زمان قیامت رخ می دهد***

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 222@@@

و چنان زیر و رو شود که بارهای سنگینی را که در درون دارد خارج سازد (و اخرجت الارض اثقالها) .

تعبیر به ((زلزالها)) (زلزله اش) یا اشاره به این است که در آن روز تمام کره زمین به لرزه در می آید (برخلاف زلزله های معمولی که همه آنها موضعی و مقطعی است) و یا اشاره به زلزله معهود یعنی زلزله رستاخیز است**در صورت اول (اضافه) معنی عموم می رساند و در صورت دوم معنی عهد را*** و**(زلزال) به کسر (زا) معنی مصدری دارد و زلزال (به فتح زای) معنی اسم مصدری دارد و این وضع معمولا در افعالی می آید که به صورت مضاعف به کار می رود مانند (صلصال) و (وسواس)*** .

در اینکه منظور از ((اثقال)) (بارهای سنگین) چیست ؟ مفسران تفسیرهای متعددی ذکر کرده اند : بعضی گفته اند منظور انسانها هستند که با زلزله رستاخیز از درون قبرها به خارج پرتاب می شوند، نظیر آنچه در سوره انشقاق آیه 4 آمده است ((و القت ما فیها و تخلت)) .

و بعضی گفته اند : گنجهای درون خود را بیرون می ریزد، و مایه حسرت دنیاپرستان بی خبر می گردد .**اثقال جمع (ثقل) بر وزن (فکر) به معنی بار است و بعضی آنرا جمع ثقل بر ورن (عمل) به معنی مسائل خانه یا وسائل مسافرت دانسته اند ولی معنی اول مناسبتر به نظر می رسد***

این احتمال نیز وجود دارد که منظور بیرون فرستادن مواد سنگین و مذاب درون زمین است که معمولا کمی از آن به هنگام آتشفشانها و زلزله ها بیرون می ریزد، در پایان جهان آنچه در درون زمین است به دنبال آن زلزله عظیم به بیرون پرتاب می شود .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 223@@@

تفسیر اول مناسب تر به نظر می رسد هر چند جمع میان این تفاسیر نیز بعید نیست .

به هر حال، در آن روز انسان از دیدن این صحنه بی سابقه، سخت متوحش می شود، و می گوید : چه می شود که زمین اینگونه به لرزه در آمده است، و آنچه در درون داشته بیرون ریخته ؟ (و قال الانسان مالها) .

گر چه بعضی انسان را در اینجا به خصوص انسانهای کافر تفسیر کرده اند که در مساءله معاد و رستاخیز شک و تردید داشته اند، ولی ظاهر این است که انسان در اینجا معنی گسترده ای دارد که همگان را شامل می شود، زیرا تعجب از اوضاع و احوال زمین در آن روز مخصوص به کافران نیست .

آیا این تعجب، و سؤال ناشی از آن، مربوط به نفخه اولی است یا دوم ؟ .

ظاهر این است که همان نفخه اولی است که نفخه پایان جهان است، زیرا زلزله عظیم در پایان جهان رخ می دهد .

این احتمال نیز داده شده است که منظور نفخه رستاخیز و زنده شدن مردگان، و بیرون ریختن آنها از درون زمین می باشد، زیرا آیات بعد نیز همه مربوط به نفخه دوم است .

ولی از آنجا که در آیات قرآن کرارا حوادث این دو نفخه با هم ذکر شده، تفسیر اول با توجه به بیان زلزله وحشتناک پایان جهان مناسب تر به نظر می رسد، و در این صورت منظور از اثقال زمین معادن و گنجها و مواد مذاب درون آن است .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 224@@@

و از آن مهمتر اینکه : زمین در آن روز تمام خبر خود را باز می گوید (یومئذ تحدث اخبارها) .

آنچه از خوبیها و بدیها، و اعمال خیر و شر، بر صفحه زمین واقع شده است، همه را برملا می سازد، و یکی از مهمترین شهود اعمال انسان در آن روز همین زمینی است که ما اعمال خود را بر آن انجام می دهیم، و شاهد و ناظر ما است .

در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) می خوانیم که فرمود، ((ا تدرون ما اخبارها)) ؟ : آیا می دانید منظور از اخبار زمین در اینجا چیست ؟

قالوا : الله و رسوله اعلم : گفتند : خدا و پیغمبرش آگاه تر است فرمود : اخبارها ان تشهد علی کل عبد و امة بما عملوا علی ظهرها، تقول عمل کذا و کذا، یوم کذا، فهذا اخبارها : منظور از خبر دادن زمین این است که اعمال هر مرد و زنی را که بر روی زمین انجام داده اند خبر می دهد، می گوید : فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است خبر دادن زمین ! .**(نورالثقلین) جلد 5 صفحه 649***

در حدیث دیگری از پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) می خوانیم : حافظوا علی الوضوء و خیر اعمالکم الصلاة، فتحفظوا من الارض فانها امکم، و لیس فیها احد یعمل خیرا او شرا الا و هی مخبرة به ! : مواظبت بر وضو کنید، و بهترین اعمال شما نماز است، و مراقب زمین باشید که مادر شما است، هیچ انسانی کار خیر یا شری بجا نمی آورد مگر اینکه زمین از آن خبر می دهد ! .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 526***

از ابوسعید خدری نقل شده که می گفت : هر گاه در بیابان هستی صدایت را به اذان بلند کن، چرا که از رسول خدا (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) شنیدم که میفرمود : لا یسمعه جن و لا انس و لا حجر الا یشهد له : هیچ جن و انس و قطعه سنگی آن را نمی شنود مگر اینکه برای او (در قیامت) گواهی می دهد .**همان مدارک***

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 225@@@

آیا راستی زمین به فرمان خدا زبان می گشاید و تکلم می کند ؟ یا اینکه منظور ظاهر شدن آثار اعمال انسان بر صفحه زمین است ؟ زیرا می دانیم هر عملی که انسان انجام دهد، خواه ناخواه در اطراف او آثاری بجا می گذارد، هر چند امروز برای ما محسوس نباشد، درست همانند آثاری که از خطوط انگشتان یک دوست یا دشمن بر روی دستگیره درمی ماند، و در آن روز همه این آثار ظاهر می شود، و سخن گفتن زمین چیزی جز این ظهور بزرگ نیست، همانگونه که گاه به یک شخص خواب آلود می گوئیم چشمان تو می گوید که دیشب نخوابیده ای، یعنی آثار بی خوابی در آن نمایان است .

به هر حال این موضوع عجیبی نیست، چرا که هم امروز با پیشرفت علم و دانش بشر ابزار و وسائلی اختراع شده که در همه جا، و هر لحظه، می تواند صدای انسان را ضبط کند، یا از انسان و اعمالش عکسبرداری نماید، و به عنوان یک سند مسلم در دادگاه مطرح شود، به گونه ای که قابل هیچگونه انکار نباشد .

اگر در گذشته بعضی از شهادت زمین تعجب می کردند امروز یک نوار نازک یا یک دستگاه ضبط که به صورت یک دکمه به لباس دوخته می شود می تواند مسائل بسیاری بازگو کند .

جالب اینکه در حدیثی از علی (علیه السلام) می خوانیم که فرمود : صلوا المساجد فی بقاع مختلفة، فان کل بقعة تشهد للمصلی علیها یوم القیامة : در قسمتهای مختلف مساجد نماز بخوانید، زیرا هر قطعه زمینی در قیامت برای کسی که روی آن نماز خوانده گواهی می دهد .**(لئالی الاخبار) جلد 5 صفحه 79 (چاپ جدید)***

و در حدیث دیگری آمده است که امیر مؤمنان علی (علیه السلام) هنگامی که بیت المال را تقسیم می کرد و خالی می شد، دو رکعت نماز بجا می آورد و می فرمود :

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 226@@@

اشهدی انی ملا تک بحق، و فرغتک بحق : (روز قیامت) گواهی ده که من تو را به حق پر کردم و به حق خالی کردم ! .**(لئالی الاخبار) جلد 5 صفحه 79 (چاپ جدید)***

در آیه بعد می افزاید : این به خاطر آن است که پروردگار تو به زمین وحی کرده (بان ربک اوحی لها) .**(باء) در (بان) برای (سببیت) است و (لام) درلها به معنی (الی) است همانگونه که در آیه سوره (نحل) آمده است (واوحی ربک الی النحل)***

و زمین در اجرای این فرمان کوتاهی نمی کند، تعبیر ((اوحی)) در اینجا به خاطر آن است که چنین سخن گفتن اسرارآمیز بر خلاف طبیعت زمین است و این جز از طریق یک وحی الهی ممکن نیست .

بعضی گفته اند : منظور این است که به زمین وحی می کند آنچه در درون دارد بیرون بریزد .

ولی تفسیر اول صحیح تر و مناسب تر به نظر می رسد .

سپس می فرماید : در آن روز مردم به صورت گروه های مختلف از قبرها خارج شده، در عرصه محشر وارد می شوند، تا اعمالشان به آنها نشان داده شود !

(یومئذ یصدر الناس اشتاتا لیروا اعمالهم) .

((اشتات)) جمع شت (بر وزن شط) به معنی متفرق و پراکنده است، این اختلاف و پراکندگی ممکن است به خاطر این باشد که اهل هر مذهبی جداگانه وارد عرصه محشر می شوند، یا اهل هر نقطهای از مناطق زمین جدا وارد می شوند، و یا اینکه گروهی با صورتهای زیبا و شاد و خندان، و گروهی

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 227@@@

با چهره های عبوس و تیره و تاریک در محشر گام می نهند .

یا هر امتی همراه امام و رهبر و پیشوایشان هستند، همانگونه که در آیه 71 سوره اسراء آمده : یوم ندعوا کل اناس بامامهم : روزی که هر گروهی را با پیشوایشان فرا می خوانیم .

و یا اینکه مؤمنان با مؤمنان و کافران با کافران محشور می شوند .

جمع میان این تفسیرها کاملا ممکن است زیرا مفهوم آیه گسترده است .

((یصدر)) از ماده ((صدر)) (بر وزن صبر) به معنی خارج شدن شتران از آبگاه است که به صورت انبوه و هیجان زده بیرون می آیند به عکس ((ورود)) که به معنی داخل شدن آنها در آبگاه است و در اینجا کنایه از خروج اقوام مختلف از قبرها و آمدنشان در محشر برای حسابرسی است .

این احتمال نیز داده شده که منظور خروجشان از محشر، و حرکت به سوی جایگاهشان در بهشت و دوزخ است .

معنی اول با آیات گذشته تناسب بیشتری دارد .

منظور از جمله لیروا اعمالهم : تا اعمالشان را به آنها نشان دهند مشاهده جزای اعمال است .

یا مشاهده نامه اعمال که هر نیک و بدی در آن ثبت است .

یا مشاهده باطنی به معنی معرفت و شناخت چگونگی اعمالشان است .

و یا به معنی ((تجسم اعمال)) و مشاهده خود اعمال است .

تفسیر اخیر با ظاهر آیه از همه موافق تر است، و این آیه یکی از روشن ترین آیات بر مساءله تجسم اعمال محسوب می شود که در آن روز اعمال آدمی به صورتهای مناسبی تجسم می یابد و در برابر او حضور پیدا می کند، و همنشینی با آن مایه نشاط یا رنج و بلا است .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 228@@@

سپس به سرانجام کار هر یک از این دو گروه مؤمن و کافر، نیکوکار و بدکار، اشاره کرده می فرماید : پس کسی که به اندازه سنگینی ذرهای کار خیر انجام داده آن را می بیند (فمن یعمل مثقال ذرة خیرا یره) .

و هر کس به اندازه سنگینی ذرهای کار بد کرده آن را می بیند ! (و من یعمل مثقال ذرة شرا یره) .

باز در اینجا تفسیرهای مختلفی ذکر شده که آیا جزای اعمال را می بیند و یا نامه اعمال را مشاهده می کند و یا خود عمل را .

ظاهر این آیات نیز تاءکید مجددی است بر مساءله تجسم اعمال و مشاهده خود عمل، اعم از نیک و بد در روز قیامت که حتی اگر سر سوزنی کار نیک یا بد باشد در برابر صاحب آن مجسم می شود و آنرا مشاهده می کند .

((مثقال)) در لغت هم به معنی ثقل و سنگینی آمده، و هم ترازوئی که با آن سنگینی اشیاء را می سنجند، و در اینجا به همان معنی اول است .

برای ((ذرة)) نیز در لغت و کلمات مفسران تفسیرهای گوناگونی ذکر شده است : گاه به معنی مورچه کوچک، و گاه گرد و غباری که وقتی دست را بر زمین بگذاریم و برداریم به آن می چسبد، و گاه به معنی ذرات بسیار کوچک غبار که در فضا معلق است و به هنگامی که آفتاب از روزنه ای به اطاق تاریک می تابد آشکار می گردد تفسیر شده است .

می دانیم امروز کلمه ((ذره)) را به ((اتم)) نیز اطلاق می کنند و بمب اتمی را ((القنبلة الذریة)) می گویند، اتم به قدری کوچک است که نه با چشم عادی، و نه با دقیق ترین میکروسکوپها قابل مشاهده نیست، و تنها آثار آن را مشاهده می کنند، و حجم و وزن آن با محاسبات علمی قابل سنجش است، و به قدری کوچک است که چند میلیون روی نوک سوزنی جای می گیرد !

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 229@@@

مفهوم ذره هر چه باشد منظور در اینجا کوچکترین وزنها است .

به هر حال این آیه از آیاتی است که پشت را می لرزاند و نشان می دهد که حسابرسی خداوند در آن روز فوق العاده دقیق و حساس است، و ترازوهای سنجش عمل در قیامت آنقدر ظریف است که حتی کوچکترین اعمال انسانی را وزن می کنند و به حساب می آورند .

نکته ها :