تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد27
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

ما به تو خیر فراوان دادیم

روی سخن در تمام این سوره به پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) است (مانند سوره و الضحی و سوره ا لم نشرح) و یکی از اهداف مهم هر سه سوره تسلی خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناک و زخم زبانهای مکرر دشمنان است .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 371@@@

نخست می فرماید : ما به تو کوثر عطا کردیم (انا اعطیناک الکوثر) .

((کوثر)) وصف است که از کثرت گرفته شده، و به معنی خیر و برکت فراوان است، و به افراد سخاوتمند نیز کوثر گفته می شود .

در اینکه منظور از کوثر در اینجا چیست ؟ در روایتی آمده است که وقتی این سوره نازل شد پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند : این چیست که خداوند به تو عطا فرموده ؟ گفت : نهری است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبه هائی از در و یاقوت است . . . .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 549***

در حدیث دیگری از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم که فرمود : کوثر نهری است در بهشت که خداوند آن را به پیغمبرش در عوض فرزندش (عبد الله که در حیات او از دنیا رفت) به او عطا فرمود .

بعضی نیز گفته اند : منظور همان حوض کوثر است که تعلق به پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت از آن سیراب می شوند .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 549***

بعضی آن را به نبوت تفسیر کرده، و بعضی دیگر به قرآن، و بعضی به کثرت اصحاب و یاران، و بعضی به کثرت فرزندان و ذریه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا (علیهاالسلام) به وجود آمدند، و آنقدر فزونی یافتند که از شماره بیرونند، و تا دامنه قیامت یادآور وجود پیغمبر اکرمند، بعضی نیز آن را به شفاعت تفسیر کرده و حدیثی از امام صادق در این زمینه نقل نموده اند .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 549***

تا آنجا که ((فخر رازی)) پانزده قول در تفسیر ((کوثر)) ذکر کرده است، ولی ظاهر این است که غالب اینها بیان مصداقهای روشنی از این مفهوم وسیع

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 372@@@

و گسترده است، زیرا چنانکه گفتیم ((کوثر)) به معنی ((خیر کثیر و نعمت فراوان)) است، و می دانیم خداوند بزرگ نعمتهای فراوان بسیاری به پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) ارزانی داشت که هر یک از آنچه در بالا گفته شد یکی از مصداقهای روشن آن است، و مصداقهای بسیار دیگری نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقی برای آیه ذکر شود .

به هر حال تمام مواهب الهی بر شخص پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) در تمام زمینه ها حتی پیروزیهایش در غزوات بر دشمنان، و حتی علمای امتش که در هر عصر و زمان مشعل فروزان قرآن و اسلام را پاسداری می کنند، و به هر گوشهای از جهان می برند، همه در این خیر کثیر وارد هستند .

فراموش نباید کرد این سخن را خداوند زمانی به پیامبرش می گوید که که آثار این خیر کثیر هنوز ظاهر نشده بود، این خبری بود از آینده نزدیک و آینده های دور، خبری بود اعجازآمیز و بیانگر حقانیت دعوت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) .

این نعمت عظیم و خیر فراوان شکرانه عظیم لازم دارد، هر چند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمی کند، بلکه توفیق شکرگزاری خود نعمت دیگری است از ناحیه او لذا می فرماید : اکنون که چنین است، فقط برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن (فصل لربک و انحر) .

آری بخشنده نعمت او است، بنابراین نماز و عبادت و قربانی که آن هم نوعی عبادت است برای غیر او معنی ندارد، مخصوصا با توجه به مفهوم رب که حکایت از تداوم نعمتها و تدبیر و ربوبیت پروردگار می کند .

کوتاه سخن اینکه ((عبادت)) خواه به صورت نماز باشد، یا قربانی کردن مخصوص رب و ولی نعمت است، و او منحصرا ذات پاک خدا است .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 373@@@

این در برابر اعمال مشرکان است که برای بتها سجده و قربانی می کردند، در حالی که نعمتهای خود را از خدا می دانستند ! و به هر حال تعبیر ((لربک)) دلیل روشنی است بر مساءله لزوم قصد قربت در عبادات .

بسیاری از مفسران معتقدند که منظور نماز روز عید قربان، و قربانی کردن در همان روز است، ولی ظاهرا مفهوم آیه مفهوم عام و گسترده ای است هر چند نماز و قربانی روز عید یکی از مصداقهای روشن آن است .

تعبیر به ((وانحر)) از ماده ((نحر)) که مخصوص کشتن شتر است، شاید به خاطر این است که در میان قربانیها شتر از اهمیت بیشتری برخوردار بود، و مسلمانان نخستین علاقه بسیار به آن داشتند، و قربانی کردن شتر بدون ایثار و گذشت ممکن نبود .

در اینجا دو تفسیر دیگر برای آیه فوق ذکر شده است :

1 - منظور از جمله ((وانحر)) رو به قبله ایستادن به هنگام نماز است، چرا که ماده نحر به معنی گلوگاه می باشد، سپس عرب آن را معنی مقابله با هر چیز استعمال کرده است، و لذا می گویند ((منازلنا تتناحر)) یعنی : منزلهای ما در مقابل یکدیگر است .

2 - منظور بلند کردن دستها به هنگام تکبیر و آوردن آن در مقابل گلوگاه و صورت است، در حدیثی می خوانیم : هنگامی که این سوره نازل شد پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) از جبرئیل سؤال فرمود : این ((نحیره))**(نحیره) به معنی آخرین روز ماه است چرا که در آن روز انسان به استقبال ماه نو می رود، و بعضی آن را به معنی آخرین شب و روز ماه گرفته اند بنابراین معنی روایات چنین می شود (این استقبال از ماه آینده که خدا مرا به آن امر کرده چیست؟) و لذا جبرئیل گفت (نحیره) نیست*** ای که پروردگارم مرا به آن ماءمور ساخته چیست ؟



@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 374@@@

((جبرئیل)) عرض کرد : ((این نحیره نیست، بلکه خداوند به تو دستور می دهد هنگامی که وارد نماز می شوی موقع تکبیر، دستها را بلند کن، و همچنین هنگامی که رکوع می کنی یا سر از رکوع برمی داری، و یا سجده می کنی، چرا که نماز ما و نماز فرشتگان در هفت آسمان همین گونه است، و برای هر چیزی زینتی است، و زینت نماز بلند کردن دستها در هر تکبیر است)) .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 550***

و در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم که در تفسیر این آیه با دست مبارکش اشاره کرده و فرمود : منظور این است که دستها را اینگونه در آغاز نماز بلند کنی به طوری که کف آنها رو به قبله باشد .**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 550***

ولی تفسیر اول از همه مناسب تر است، چرا که منظور نفی اعمال بت پرستان است که عبادت و قربانی را برای غیر خدا می کردند، ولی با این حال جمع میان همه معانی و روایاتی که در این باب رسیده است هیچ مانعی ندارد و به خصوص اینکه درباره بلند کردن دست به هنگام تکبیرات روایات متعددی در کتب شیعه و اهل سنت نقل شده است، به این ترتیب آیه مفهوم جامعی دارد که اینها را نیز شامل می شود .

و در آخرین آیه این سوره با توجه به نسبتی که سران شرک به آن حضرت می دادند می فرماید : ((تو ابتر و بلاعقب نیستی، دشمن تو ابتر است !)) (ان شانئک هو الابتر) .

((شانی ء)) از ماده ((شنئان)) (بر وزن ضربان) به معنی عداوت و کینه - ورزی و بدخلقی کردن است، و ((شانی ء)) کسی است که دارای این وصف باشد .

@@تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 375@@@

قابل توجه اینکه : ((ابتر)) در اصل به معنی ((حیوان دم بریده)) است**(مجمع البیان) جلد 10 صفحه 548*** و انتخاب این تعبیر از سوی دشمنان اسلام به منظور هتک و توهین بود، و تعبیر ((شانی ء)) بیانگر این واقعیت است که آنها در دشمنی خود حتی کمترین ادب را نیز رعایت نمی کردند، یعنی عداوتشان آمیخته با قساوت و رذالت بود، در حقیقت قرآن می گوید : این لقب خود شما است نه پیغمبر اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) .

از سوی دیگر همانگونه که در شاءن نزول سوره گفته شد : قریش انتظار مرگ پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) و برچیده شدن بساط اسلام را داشتند، چرا که می گفت ند او بلا عقب است، قرآن می گوید تو بلا عقب نیستی، دشمنان تو بلا عقب اند !

نکته ها :