تربیت
Tarbiat.Org

فرهنگ مدرنیته و توهّم
اصغر طاهرزاده

غرب مسیحی یا مسیحیت غربی؟

سؤال: با توجه به این كه غرب تحت‌ تأثیر حضرت مسیح(ع) است و آن حضرت نیز پیامبرند، و مسلّم همة پیامبران نگاهشان به عالم و آدم و خدا، نگاه درستی است و به گفتة شما نگاه حضوری و وجودی است، چه شده كه نگاه حصولی و منفعت‌طلبانة مدرنیته این‌چنین بر همه‌چیز در آن دیار غالب شده است؟ و آیا خود فیلسوفان غرب نگاه مدرنیته را نقد نكرده‌اند؟
جواب: سؤال خوبی است، همین‌طور كه می‌فرمایند ممكن است بعضی از خواهران و برادران فكر كنند كه نقد غرب و فلسفه غرب را فقط غیر غربی‌ها طرح كرده‌اند در حالی‌كه اگر بررسی بفرمایید، ابتدا سخت‌ترین نقدها از طرف دانشمندان غربی مطرح شد، شاید بتوان از دانشمندانی كه در قرون معاصر غرب را نقد كرده‌اند در رأس آنها نام نیچه را آورد. نیچه معتقد است فیلسوفان یونان فكری را پایه‌گذاری كردند كه در اثر آن فكر، شوق و حضور نابود شد و اراده معطوف به قدرت شروع شد و در نتیجه روح تسلط بر طبیعت رشد كرد و همان فكر، بعد از رنسانس و با ظهور در مدرنتیه به تمامیت و انتهای خود رسید، به همین جهت نیچه عموماً در نوشته‌هایش یقه سقراط را می‌گیرد، منتقدین امثال نیچه ‌معتقدند بمب هیدروژنی كه در قرن بیستم منفجر شده است، پایه فكری‌اش پنج قرن قبل از میلاد مسیح در یونان گذارده شد، فكری كه به جای خدا مركزی، از جهان‌مركزی شروع شد و در انسان مركزیِ مدرنیته به تمامیت خود رسید، إن‌شاءالله اگر وارد مباحث غرب‌شناسی و نقد غرب شدید با دانشمندان زیادی از غربی و غیر غربی روبه‌رو می‌شوید كه به شكل‌های متفاوت به نقد غرب پرداخته‌اند، و اما این‌كه سؤال كرده‌اید پس نقش حضرت عیسی(ع) در غرب و نگاه پیامبرانه آن حضرت چه می‌شود؟! باید عرض كنم دانشمندان جواب می‌دهند: «بیش از آن‌كه مسیحیت، غرب را مسیحی كند، غرب، مسیحیت را غربی كرد.»(48) می‌دانید كه در قرن چهارم، مسیحیت با قرائت یوحنای یونانی‌مآب و پولوس یونانی‌مآب به اروپا وارد شد و هر دو از فیلسوفانی پیروی می‌كنند كه تلاش دارند مسیحیت را به یهودیت و یونانیت نزدیك كنند. مسیحیت در اورشلیم ابتدا توسط حضرت‌عیسی(ع) ظهور می‌كند، با همان روحانیتی كه لازمه یك دین الهی است، ولی در قرن چهارم، كه مسیحیت به اروپا آمد بیش از آن كه مسیحیت، اروپا را عوض كند، اروپا مكتب مسیحیت را غربی كرد. بعد شما می‌بینید كه روح مسیحیتِ اروپایی خیلی یونانی است، یوحنا یك یهودی یونانی است. بعد مفسر و برنامه‌ریز انجیل یوحنا می‌شود. تا جایی كه من اطلاع دارم سایر انجیل‌ها تحت تأثیر انجیل یوحنا است. مسیحیت در غرب فراز و نشیب‌های زیادی داشته است، ولی در هر صورت از نگاه شهودیِ وَحی - آنچنان كه حضرت عیسی(ع) مذكّر آن بودند- فاصله گرفته است، بعدها هم كه می‌خواستند از اسلام استفاده كنند، از فیلسوفانی مثل ابن‌رشد استفاده كردند كه می‌توان گفت ابن‌رشد همان ارسطو است با واژه‌های اسلامی، پس در برخورد با اسلام هم، یونانیت خود را پیگیری كردند و خلاصه این‌كه سؤال می‌فرمایید چرا نقش حضرت عیسی(ع) در غرب ضعیف است، علتش در نوع برخوردی است كه از اوّل نسبت به دین حضرت مسیح(ع) شد و هرچه جلو آمد فاصله بیشتر شد تا این‌كه در رنسانس به كلی مسیحیت را پشت سر گذاردند.