تربیت
Tarbiat.Org

فرهنگ مدرنیته و توهّم
اصغر طاهرزاده

روح شیطانی و تغییر نظام خلقت

قرآن در رابطه با توهّم‌زدگی، سخن شیطان را به عنوان یك تفكر منفی چنین مطرح می‌فرماید‌ كه شیطان گفت: «‌وَ لأُضِلَّنَّهُمْ وَ لأُمَنِّیَنَّهُمْ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَ لآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ وَ مَن یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا»(4) یعنی؛ من انسان‌ها را نسبت به اهداف حقیقی‌شان غافل می‌كنم و آرزوهای دروغ و وَهمی را در خیال آن‌ها رشد می‌دهم، و امرشان می‌كنم كه گوش‌های چهارپایان را سوراخ كنند و تحریكشان می‌كنم تا خلقت خدا را تغییر دهند.
بعد در ادامه می‌فرماید‌:‌ «یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا»(5) یعنی؛ انسان‌ها را وعده‌های دروغ می‌دهم و گرفتار آرزوهای وَهمی ‌می كنم، و وعده‌های شیطان چیزی جز فریب نیست.
چنانچه ملاحظه می‌فرمایید خداوند روح شیطانی را مشابه فرهنگی می‌داند كه خود را مشغول آرزوهای بلند می‌كند و به امید برآورده‌شدن آن آرزوها سعی می‌كند تا نظام خلقت را تغییر دهد و به سوی ناكجاآباد، همة زندگی خود را در تَوهّمِ معرفتی نابود كند.
به گفته مولوی انسان ممكن است آنچنان دچار ضعف بصیرت گردد كه واقعی‌ترین واقعیات را منكر شود و غیرواقعی‌ترین چیزها را واقعی بپندارد، می‌گوید:
آنچه تو گنج‌اش تَوَهّم كرده‌ای

از توَهّم گنج را گم كرده‌ای

و همین توَهّم موجب می‌شود، پُزها و خودنمایی‌های دروغین، سرمایة انسان گردد، سرمایه‌هایی از هیچ.
بس سرای پُر زجمع واَنْبُهی

پیش چشم عاقبت بینان تُهی

و لذا نتیجه‌اش به گفته مولوی این می‌شود كه:
دورمی‌بینی سراب و می دوی

عاشق آن بینش خود می‌شوی

بدون آن‌كه آن بینش، بتواند بهره‌ای از واقعیت را به ما خبر دهد و ما را به آن مرتبط سازد.
ادعای ما این است كه غرب بعد از رنسانس كه معنی انسان را گم كرد، وارد ضعف بینش نسبت به «انسان» و «جهان» و «خدا» شد و لذا تمدنی را پایه گذاری كرد كه به‌جای جواب‌گویی به عقل و قلب، «وَهم» را ارضا نمود، و رو به سوی خیالات نمود و نه رو به سوی حقایق.
در قرآن بینش شیطان به عنوان یك بینش سوءِ انحرافی مطرح است، حالا حرف شیطان این است كه: «خدایا! من حتماً بنده‌های تو را گمراه می‌نمایم و حتماً برای آن‌ها آرزو سازی می‌كنم». بعضی مواقع می‌گوییم فلانی در آرزوهای خود به‌سر می‌برد. یعنی چیزهایی را كه هیچ واقعیتی ندارند، در خیال خود ساخته و با آن‌ها خوش است. خدا در قرآن از عمل شیطان خبر می‌دهد كه برای انسان‌ها آرزوسازی می‌كند تا به جای این‌كه با واقعیت‌ها زندگی كنند، با خیالاتشان زندگی كنند و خداوند در واقع دارد می‌فرماید من هم مانع این نوع فعالیت‌های شیطان نشده‌ام، تا هركس به شیطان نزدیك شد، با خیالات و آروزهای پوچ زندگی كند و هر كس هم از او دور شد، با واقعیات زندگی كند.
سپس خداوند سخن شیطان را مطرح می‌كند كه گفت: «وَ لآمُرَنَّهُمْ»؛ من به آن‌ها فرمان می‌دهم و زندگی آن‌ها را طوری در اختیار می‌گیرم‌ كه برنامه‌های من را عمل كنند.
«فَلَیُبَتِّكُنَّ آذَانَ الأَنْعَامِ وَلآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللّهِ»؛ پس فرمان می‌دهم تا گوش‌های حیوانات را سوراخ كنند و آنچه را خدا خلق كرده است تغییر بدهند. شیطان می‌گوید من برنامه شیطانی خود را این‌گونه می‌ریزم كه این‌ها در مخلوقات خدا و نظام طبیعی تصرف كنند و نظام عالم را تغییر دهند. از این‌جاست كه یك بحث اساسی پیش می‌آید كه خداوند از قبل دارد به بشریت می‌گوید: «روح شیطانی را بشناسید كه با آرزوسازی‌های دروغین می‌خواهد به‌ دست شما نظام خلقت را تغییر بدهد.»
بعد در ادامه می‌فرماید: «وَ مَن یَتَّخِذِ الشَّیْطَانَ وَلِیًّا مِّن دُونِ اللّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِینًا» یعنی؛ و هر كس شیطان را سرپرست خود گرفت و برنامه‌ریزی‌های او را پذیرفت، به پوچی و بی‌ثمریِ آشكاری گرفتار می‌شود، به طوری كه اگر كسی برنامه‌های شیطان را بر خودش حاكم كرد و شیطان فرمانده او شود، تمام برآیند زندگی او به صفر می‌رسد.
«یَعِدُهُمْ وَیُمَنِّیهِمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا»(6) یعنی؛ ای مردم بدانید شیطان یك عنصر فعّال در زندگی شماست، به طوری كه به انسان‌ها وعده می‌دهد و برای آن‌ها آرزوسازی می‌كند ولی سراسر وعده‌ها و امیدهایی كه شیطان ایجاد می‌كند، دروغ و غیرواقعی است و این طور نیست كه فكر كنید فریب‌های شیطان و نقش آن در تصمیم‌گیری‌های شما چیزی نیست و به راحتی می‌توان آن را نادیده گرفت و هرطور خواستید عمل كنید. به قول مولوی:
فلسفی كه منكر دیوی بود

در همان دم سُخرة دیوی بود

آن عده‌ای كه منكر شیطان هستند، عملاً در همان لحظه تحت تأثیر شیطان می‌باشند، خودِ شیطان، انكارِ شیطان را به تو القاء می‌كند. خداوند برای نجات بشر می‌فرماید شما باید به نقش پدیده‌ای به نام شیطان در زندگی خود با دقتِ هر چه بیشتر توجه كنید و چگونگی عمل‌كردن او را بشناسید.
می‌فرماید؛ شیطان به انسان‌ها وعده می‌دهد «یَعِدُهُمْ»؛ شیطان در زندگی به شما وعده‌های شیطانی می‌دهد و لذا افق‌ها و آرمان‌هایی را مدّنظر شما می‌آورد، و شـما را در به‌دست‌آوردن آن اهــداف -كه دروغ و غیرقابل دسترس است- امیدوار می‌كند و به عبارت دیگر، شما را به ناكجاآبادها مشغول می‌كند. شیطان برای آن‌ها آرزوسازی می‌كند، «وَ یُمَنّیهِمْ» آری؛ برای شما آرزوسازی می‌كند تا در خیالات خود، مشغول آن اهداف و آرزوهای كاذب و شیطانی باشید و سراسر عمرتان را صرف آن‌ها كنید، «وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا» و هر چه وعده داده و برای شما هدف‌سازی كرده است، چیزی جز فریب نیست، پس شیطان با این كارش در زندگی شما یك فریب بزرگ است.