تربیت
Tarbiat.Org

زن، آن‌گونه که باید باشد (زن - خانواده - بحران)
اصغر طاهرزاده

خانواده؛ زمینه‌ی وجودیِ آرامش بخش

انسان اگر هدف از زیستن را كه عبارت است از، «در قرب حق قرار گرفتن»، بشناسد، جایگاه خانواده را در راستای هدفِ زیستن خود ارج می‌نهد، چرا كه انسان هیچ‌گاه نمی‌تواند منقطع از «زمینة وجودی آرامش‌بخش»، بودنِ منطقی خود را ادامه دهد، و از طرفی قابل دسترس‌ترین عالَم برای یافتنِ «زمینة وجودی آرامش‌بخش» خانواده است.
انسان ابتدا در خانواده جای می‌گیرد و احساس قرارگرفتن در سُكنی را پیدا می‌كند و سپس انسانیت خود را می‌سازد، وگرنه در روزمرّه‌گی‌ها استحاله می‌شود و بدون آن‌كه به یك خودِ حقیقی دست یابد، گرفتار یك خودِ منتشر و پراكنده می‌گردد و از اصل زیستن، كه هیچ اضطرابی در آن نیست، محروم می‌شود و در این حال، اندیشیدن از زندگی انسان رخت برمی‌بندد، چرا كه روشن شد در مسكن و آرامش است كه امكان اندیشیدن فراهم می‌شود، پس آن‌كس كه نتواند در خانة خود به سكینه برسد و یا به عبارت صحیح‌تر، آن‌كه در سُكنی نیست، عملاً تفكر را شروع نكرده است و با بی‌فكری تا به انتها می‌رود.
در سكنی‌گزیدن است كه می‌شود با اطراف درست ارتباط پیدا كرد، بی‌خانمانی موجب غربت در دنیا است و امكان خروج از این بی‌خانمانی و غربت، در خانواده‌ای كه معنی خانواده در آن از بین نرفته است، ممكن است.
انسانی كه خانوادة معنی‌دار ندارد، بی‌ریشه است و انسان دینی سعی در معنی‌دار كردن خانواده دارد تا بتواند انسانِ ریشه‌دار بپروراند.
راستی اگر انسان‌ها بی‌ریشه شدند، آیا می‌توانند بنایی جدید برای زندگی خود بسازند كه بتوان برآن تكیه كرد و در آن سُكنی گزید؟
فرهنگ مدرنیته با محوریت اومانیسم، تهدیدی علیه ریشه داشتن انسان است. چرا كه در این فرهنگ انسان روز و شب گرفتار وسائل ارتباط جمعی و سراب‌های خود ساختة خویش است. در چنین شرایطی تأمّل و تفكر از دست رفته و خانة تأمّل ویران شده است. خانة تأملی كه با كشفِ «حقیقتِ بودن» شروع می‌شود و با جای‌گرفتن در منزل قربِ با بقاء مطلق، به نتیجه می‌رسد.
تكنولوژی در عین ویران كردنِ «عالَم سُكنی»، هر روز خود را بیش از گذشته به‌كمك نتایج خود، توجیه می‌كند، آن‌وقت انسانیتِ انسان كه پنجرة در حضور حق قرار گرفتن است به حاشیه می‌رود و دیگر در این حال، انسان نگران تخریب خانواده نخواهد بود، همچنان كه نگران تخریب خودش نیست.