اومانیسم که تحت عنوان اصالت بشر آن را مطرح میکنند همان اصالت نفس امّاره است، به معنی تصرّف در همه چیز، حتی تصرّف در انسان و در نتیجه با یک نوع استبداد ملازمه دارد. بشر در نگاه اومانیسمی معنیاش عوض میشود و اَنانیّت، محور همه چیزِ او میگردد، چیزی که مبنای تمدن و خانوادة امروز غرب است. در چنین حالتی همهی اعضای خانواده میخواهند بر یكدیگر حكومت كنند و هركس میخواهد حق بقیه را به نفع خود مصادره نماید.
با توجه به نکتهی فوق، باید متوجه بود طی یك تحول طبیعی، خانوادة قدیم به صورت خانوادة جدید در نیامده است، بلكه موضوع عبارت است از تغییر جهتی كه خانوادة جدید نسبت به خانوادة قدیم پیدا كرده، تغییر جهت از بندگی خدا به اَنانیّت و یا بندگی نفس امّاره.