كسانی كه میخواهند یكی از خطرات بزرگی كه آینده كشورهای اسلامی را تهدید میکند، بشناسند و پیشاپیش جلوی آن را بگیرند و از این طریق خدمت بزرگی به مسلمانان كرده باشند، باید خطر فروپاشی خانوادههای اسلامی را درست بشناسند و علت آن را ریشهیابی كنند و راههای نجات را كه بهخوبی در متن دین اسلام نهفته است گوشزد نمایند. وقتی عمق فاجعه بهخوبی روشن شد و آثار زیانبار آن بررسی گردید تازه متوجه ارزش امكاناتی میشویم كه خداوند برای نجات مسلمانان به جهان اسلام لطف نموده است.
میزان از دسترفتن خانوادههایی را كه به روش غیردینی ادامة حیات میدادند، امروز آمارها بهخوبی نشان میدهند. و موارد زیر كافی است تا ما را به تأمّل وادارد.
الف: شش میلیون كودك در سالهای اخیر در اثر بیماری ایدز، پدر و مادرشان را از دست دادهاند.
ب: تعداد تلفات كودكان در سالهای اخیر بیش از كل تلفات جنگ جهانی دوم بوده است.
ج: میلیونها دختر و پسر جوان كه از خانه فرار میكنند و با تن دادن به فحشاء و مواد مخدر كل زندگی بشر را تهدید میكنند.
د: از همه مهمتر، حجم گستردة ناسازگاریهای بین فرزندان و والدین و عنان گسیختگی فرزندانی كه باید فردا پدران و مادرانِ فرزندانشان باشند.
همه و همه حاصل شكستن حرمت خانواده است و این كه مأواهای دروغین را كه اسم خانواده بر آن گذاشتهایم، به جای خانوادهای كه آداب و قوانین دیگری دارد، انتخاب كردهایم.
فرهنگ مدرنیتهای كه زیر پوشش علم، عقدِ نكاح را كه پیوندی مقدس بین دو زوج بود، به چیزی نگرفت، منجر به چنین وضعیتی شد كه ما امروز با آن روبهرو هستیم. آیا جای آن نیست كه از خود بپرسیم بشر نسبت به چند قرن پیش چه پیشرفت انسانی و اخلاقی كرده است؟
نظر و تدبّر به فجایع امروزِ زندگیِ بشر، انگیزهای خواهد بود كه نظر اسلام را در رابطه با خانواده، یعنی این اساسیترین هسته توحیدی، با جدیتِ كامل مورد تأمل قرار دهیم.