تربیت
Tarbiat.Org

زن، آن‌گونه که باید باشد (زن - خانواده - بحران)
اصغر طاهرزاده

نزدیكی‌های حقیقی

حذف فاصله‌ها به وسیلة ماشین، هرگز موجب نزدیكی نشد. نزدیكی را باید در سكنی گزیدن یافت كه جایگاه آن خانواده است و اگر خانواده خراب شود، دیگر هیچ نزدیكی و اُنسی در جهان تحقق نمی‌یابد.
آیا از خود پرسیده‌ایم چرا به یك كوزة سفالین بیشتر احساس نزدیكی می‌كنیم تا به یك بلوك سیمانی؟ در حالی‌كه فاصلة مكانی هر دو با ما یكسان باشد. قصة نزدیكی ما به كوزة سفالین به جهت آرامشی است كه در كنار آن داریم.
آیا وقتی در نیم متری لاشه‌ای پر از عفونت ایستاده‌ایم، همان‌قدر به آن نزدیكیم كه وقتی در نیم‌متری باغچه‌ای از گل ایستاده‌ایم؟ جز آن‌ است كه احساس آرامشی كه در كنار باغچة گل به ما دست می‌دهد ما را به آن نزدیك‌تر كرده‌ است؟ اگر خانواده محل سكنی باشد، ما در هر گوشه از دنیا هم كه باشیم همیشه خود را به آن خانواده و به روح حاكم بر آن نزدیك می‌یابیم و در آن حالت هیچ‌وقت خود را بی‌خانمان احساس نمی‌كنیم و همواره به اید‌آل‌های خانواده می‌اندیشیم و خانواده را همچون ریشه‌ای می‌دانیم كه انسان هر جا می‌رود، آن را با خود می‌برد و مثال لنگرگاهی است كه انسان را در برابر طوفان تغییرات، محفوظ نگاه می‌دارد.
فضای خانه، چیزی غیر از در و دیوار و اسباب و اثاثیه آن است. اگر فضای خانه را با اخلاق بد و حرص و آرزوهای بلند و خیالی، تنگ نكنیم، خانه محل سكنی گزیدنِ روح می‌گردد. به همین دلیل آنهایی كه معنی فضای سبك خانواده و ایدآل‌های آن را می‌شناسند و می‌دانند اخلاق بد و عدم مدارا، همچون بمب اتم آن فضا را منفجرمی‌كند، - بدون آن‌كه به اسباب و اثاثیه‌ی خانه آسیبی برساند- سخت مواظب‌اند آن فضا را تخریب نكنند، تا عالَم خانه را از سكنی بودن خارج نكرده باشند.
فضای خانه را كه حیات خانواده به آن بستگی دارد، نباید نادیده گرفت و به فكر ظاهرِ اثاثیه‌ای بود كه در خانه جای می‌گیرد. اگر فضای خانه تنگ و سنگین باشد، اثاثیه و ظاهرِ در و دیوار هر قدر هم كه لوكس باشد، بیشتر آزار دهنده است. هرگز اثاثیه و ظاهرِ در و دیوار، خانه را خانه نكرده و نمی‌كند، فقط فضایِ سكنی گزیدن و پناه یافتن است كه خانه را خانه كرده است.
در فضای آرام و سبك خانه، سكنی‌گزیدن موجب می‌شود كه همة اعضاء به یكدیگر آرامش و احترام پیش‌كش كنند، مثل فضایی كه قدسیان در آن سكنی گزیده‌اند. و این نوع پیش‌كش كردنِ آرامش و احترام، یك پیش‌كش كردن اصیل و ریشه‌دار است و نه تعارفات مصنوعیِ بدون ریشه كه هیچ رابطه‌ای با عالَم قدس، یعنی انجام تكلیف نسبت به همدیگر، ندارد. و لذا خداوند از زبان ائمه معصومین(ع) فرمود: «هدیة ارحام نسبت به همدیگر، قابل بازپس‌گیری نیست.» چون آن هدیه در جایی قرار گرفته كه آن‌جا، جای حقیقی آن است و نباید چیزی را كه در جای حقیقی خود قرار گرفته است، جابجا كرد. ارحام نسبت به همدیگر در جایگاه هدیه دادن به همدیگر هستند، مثل ابر كه باید در جایگاه باران دادن قرار داشته باشد، وگرنه ابر نیست. مثل خدا كه دائم‌الفیض و آشناترین موجود نسبت به بندگانش است.
آری! وقتی فضای خانه سبك بود و خانه محل سكنی‌گزیدن گشت، اعضاء خانه به یكدیگر آرامش و احترام پیش‌كش می‌كنند و چه‌چیزی می‌تواند بالاتر از این هدیه وجود داشته باشد؟