حفظ عادات خشك و خالی خانوادگیِ باقیمانده از فرهنگ گذشته را نباید به اسم حفظ خانواده قلمداد كرد. این بیگانگیها در خانوادهها كه اَدای یگانگی در میآورند، كجا، و آن یگانگیِ اصیل خانوادة دینی و توحیدی كجا؟ كه در آن هركدام از اعضاء عامل سُكناگزیدن دیگری در محل خانواده خواهند بود.
اصرار بر عادات خشك و خالی، بدون برگشت به ریشههای بقای خانواده، ما را از اصل مطلب دور میكند و برسرگردانیمان میافزاید، و لذا باید توجه داشت كه با پند و اندرز نمیتوان خانوادهای را كه به جهت اومانیسم یا اصالت دادن به نفس امّاره در حال فروریختن است بر پا نگهداشت، عامل برپاداشتن خانوادة اصیل، یعنی «خانة توحید» برگشت به روح بندگی است. در چنین خانهای هیچكس بر هیچكس حكومت نمیكند، بلكه خدا است كه حاكمیت دارد و همة افراد هم در فضای روحانیتِ بندگی خدا، پذیرای حكم خدا در خانه هستند و این است رمز و راز یگانگی در خانه و سُكنیگزیدن در آن.
حفظ گذشته توحیدی خانواده، در فضای تمدن اومانیسمی محال است. همچنانكه اومانیسم با علم و تمدن گذشتهی توحیدیِ ما نمیتواند مناسبتی داشته باشد و با خانوادة توحیدی گذشتة ما هم هیچ مناسبتی ندارد. نه خانوادة امروزی، كوچكشدة خانواده گذشته است و نه علم امروزی، رشدیافتة علم گذشته است. علم امروز به عالم و آدم از منظری دیگر مینگرد كه در نگاه آن، نه آدم بندة خدا است و نه عالَم آیت حق. آدمها ابزاراند و عالَم هم شیءای كه باید هرچه بیشتر در آن تصرّف كرد و از آن سود برد، در چنین منظری سرنوشت خانواده جز گسستگی نخواهد بود.