در دنیای مدرنِ پشتكرده به دین، جدایی بین اعضاء خانواده، آرامآرام خود را به نمایش گذارد، ولی اعضاء خانواده نمیتوانستند در این جدایی باقی بمانند و آن را تحمل كنند، لذا راههای فرهنگی برای جبران این جدایی پیش كشیدند، مثل روز مادر و روز زن و .... در حالی كه با رفتن خدای اَحد كه او اساس یگانگی است، این پیوستگی نیز رفت، و فقط با برگشتن او آن پیوستگی برمیگردد. باید به خانوادهای برگشت كه حكم خدا، محور آن باشد واراده آزاد از بندگی، به اراده مقید به بندگی تبدیل گردد و مسلم اگر آفت «ارادة آزاد از بندگی» روشن شود، گزینه «ارادة مقید به بندگی» انتخاب خواهد شد ودر آن حال، همه در خدمت همدیگر قرار میگیرند، و همسران جوان نمیپرسند چرا نباید بدون اجازه شوهر از خانه خارج شد.
خانوادة آرمانیِ اسلامی با «عقلانیت»، «معنویت» و «عدالت» خود را به حكم خدا مجهز و حیات خود را ادامه میدهد و در عین حاكمیت عواطف، هرگز در آن محیط؛ سه موضوع فوق مورد غفلت قرار نمیگیرد، زیرا هرگز نباید عاطفه، تنها حاكمِ روابط اعضاء خانواده قرار گیرد.
خانوادهای كه در فضای دینیِ خود به «حقالنّاس» توجه داشت، انسان عادلی میپروراند كه جامعه سخت به او نیاز دارد و مسلّم بزرگترین حامی حقالنّاس، حقالله است، چرا كه راه تقرب به خدا از راه رعایت حقوق مردم ممكن است، زیرا «اَلْخَلْقُ عَیالُالله» مردم عیال خداوندند.
در راستای بازگشت به خانوادة توحیدی لازم است موارد زیر بازنگری شود: