تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

ح - داستان حذیفه

در بسیاری از تواریخ آمده است ((حذیفه یمانی )) می گوید: ما در روز جنگ خندق آنقدر گرسنگی و خستگی و وحشت دیدیم که خدا می داند، شبی از شبها (بعد از آنکه در میان لشکر احزاب اختلاف افتاد) پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود: آیا کسی از شما هست که مخفیانه به لشکرگاه دشمن برود، و خبری از آنان بیاورد، تا رفیق من در بهشت باشد.

حذیفه می گوید: به خدا سوگند هیچکس به خاطر شدت وحشت و خستگی و گرسنگی از جا برنخاست .

هنگامی که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین دید مرا صدا زد، من خدمتش آمدم فرمود: برو، خبر این گروه را برای من بیاور، ولی هیچ کار دیگری در آنجا انجام مده تا بازگردی .

من آمدم در حالی که طوفان سختی می وزید و این لشکر الهی آنها را در هم می کوبید، خیمه ها در برابر تند باد فرو می ریخت، و آتشها در بیابان پراکنده می شد، و ظرفهای غذا واژگون می گشت، ناگهان شبح ابو سفیان را دیدم که در میان آن ظلمت و تاریکی فریاد می زند ای قریش هر کدام دقت کند کنار دستی خود را بشناسد، بیگانه ای در اینجا نباشد، من پیشدستی کردم و به کسی که در کنارم بود گفتم : تو کیستی ؟ گفت : من فلانی هستم، گفتم بسیار خوب .

سپس ابو سفیان گفت : به خدا سوگند اینجا جای توقف نیست، شترها و اسبهای ما از دست رفتند، یهود بنی قریظه پیمان خود را شکستند، و این باد و طوفان چیزی برای ما نگذاشت .

سپس با سرعت به سراغ مرکب خود رفت و آن را از زمین بلند کرد تا سوار شود بقدری شتابزده بود که مرکب روی سه پای خود ایستاد هنوز عقال از پای دیگرش نگشوده بود من فکر کردم با یک تیر حساب او را برسم تیر را بچله

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 263@@@

کمان گذاردم، همین که خواستم رها کنم، به یاد سخن پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) افتادم که فرمود: دست از پا خطا مکن و برگرد، و تنها خبر برای من بیاور، من باز گشتم و ماجرا را عرض کردم .

پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) عرض کرد: ((اللهم انت منزل الکتاب، سریع الحساب، اهزم الاحزاب اللهم اهزمهم و زلزلهم )) خداوندا تو نازل کننده کتابی، و سریع الحسابی، خودت احزاب را نابود کن، خداوندا آنها را نابود و متزلزل فرمای .**بحارالانوار-ج 20 صفحه 208***

ط - پیامدهای جنگ احزاب

جنگ احزاب نقطه عطفی در تاریخ اسلام بود و توازن نظامی و سیاسی را برای همیشه به نفع مسلمانان بهم زد، به طور خلاصه می توان پیامدهای پربار این جنگ را در چند جمله بیان کرد:

الف - ناکام ماندن آخرین تلاش دشمن و در هم شکسته شدن برترین قدرت نهائی آنها.

ب - رو شدن دست منافقین و افشاگری کامل در مورد این دشمنان خطرناک داخلی .

ج - جبران خاطره دردناک شکست احد.

د - ورزیدگی مسلمانان، و افزایش هیبت آنان در قلوب دشمنان .

ه - بالا رفتن سطح روحیه و معنویت مسلمین به خاطر معجزات بزرگی که در آن میدان مشاهده کردند.

و - تثبیت موقعیت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در داخل و خارج مدینه .

ز - فراهم شدن زمینه برای تصفیه مدینه از شر یهود بنی قریظه .

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 264@@@