تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

یا سعادت جاودان یا زرق و برق دنیا!

فراموش نکرده اید که در آیات نخست این سوره خداوند تاج افتخاری بر سر زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) زده و آنها را به عنوان ((ام المؤمنین )) (مادر مؤمنان ) معرفی نموده، بدیهی است همیشه مقامات حساس و افتخار آفرین، وظائف سنگینی نیز همراه دارد، چگونه زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می توانند ام المؤمنین باشند ولی فکر و قلبشان در گرو زرق و برق دنیا باشد؟ و چنین پندارند که اگر غنائمی نصیب مسلمانان شده است همچون همسران پادشاهان بهترین قسمتهای غنائم را به خود اختصاص دهند، و چیزی که با جانبازی و خونهای پاک شهیدان به دست آمده تحویل آنان گردد، در حالی که در گوشه و کنار افرادی، در نهایت عسرت زندگی می کنند.

از این گذشته نه تنها پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به مقتضای آیات پیشین ((اسوه )) مردم است که خانواده او نیز باید اسوه خانواده ها، و زنانش مقتدای زنان با ایمان تا دامنه قیامت گردد.

پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) پادشاه نیست که حرمسرائی داشته باشد پر زرق و برق، و زنانش غرق جواهرات گرانقیمت و وسائل تجملاتی باشند.

شاید هنوز گروهی از مسلمانان مکه که به عنوان مهاجر به مدینه آمده بودند بر صفه (همان سکوی مخصوصی که در کنار مسجد پیغمبر قرار داشت ) شب را تا به صبح می گذراندند، و خانه و کاشانه ای در آن شهر نداشتند، در چنین

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 280@@@

شرائطی هرگز پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) اجازه نخواهد داد زنانش ‍ چنین توقعاتی داشته باشند.

از پاره ای از روایات استفاده می شود که حتی بعضی از آنان خشونت سخن را با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به آن حد رساندند که گفتند: لعلک تظن ان طلقتنا لا نجد زوجا من قومنا غیرک : ((تو گمان می کنی که اگر ما را طلاق دهی همسری غیر از تو در میان قوم و قبیله خود نخواهیم یافت ))؟!.**(کنز العرفان) جلد 2 صفحه 238***

اینجا است که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به فرمان خدا مامور می شود با قاطعیت تمام با این مساله برخورد کند و برای همیشه وضع خود را با آنها روشن سازد.

به هر حال نخستین آیه از آیات فوق پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را مخاطب ساخته می گوید:

((ای پیامبر به همسرانت بگو: اگر شما زندگی دنیا را می خواهید، و طالب زینت آن هستید، بیائید هدیه ای به شما دهم، و شما را به طرز نیکوئی رها کنم، بی آنکه خصومت و مشاجره ای در کار باشد)) (یا ایها النبی قل لازواجک ان کنتن تردن الحیاة الدنیا و زینتها فتعالین امتعکن و اسرحکن سراحا جمیلا).

((امتعکن )) از ماده ((متعه )) است، و چنانکه در آیه 236 سوره بقره گفته ایم منظور از آن هدیه ای است که با شؤون زن متناسب باشد

در اینجا منظور این است که مقدار مناسبی بر مهر بیفزاید و یا اگر مهریه ای تعیین نشده هدیه شایسته ای به آنها بدهد به طوری که راضی و خشنود گردند، و جدائی آنها در محیط دوستانه انجام پذیرد.

((سراح )) در اصل از ماده ((سرح )) (بر وزن شرح ) به معنی گیاه و درختی است که برگ و میوه دارد، و سرحت الابل یعنی شتر را رها کردم تا از گیاهان

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 281@@@

و برگ درختان بهره گیرند، سپس به معنی وسیعتر، به معنی هر گونه رها کردن هر چیز و هر شخص اطلاق شده، و گاه به عنوان کنایه از طلاق دادن نیز می آید ((تسریح الشعر)) به شانه زدن مو گفته می شود که در آن نیز معنی رهائی افتاده است .

به هر حال منظور از ((سراح جمیل )) در آیه مورد بحث رها کردن زنان تواءم با نیکی و خوبی و بدون نزاع و قهر است .

در اینجا مفسران و فقهای اسلامی بحث مشروحی دارند که آیا منظور از این سخن در آیه فوق این است که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) زنان خود را مخیر میان ماندن و جدا شدن کرد و اگر آنها جدائی را انتخاب می کردند، خود طلاق محسوب می شد و نیازی به اجرای صیغه طلاق نداشت ؟ یا اینکه منظور این بوده که آنها یکی از دو راه را انتخاب کنند، اگر جدائی را انتخاب می کردند پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) اقدام به اجرای صیغه طلاق می فرمود، و گرنه به حال خود باقی می ماندند.

البته آیه فوق دلالتی بر هیچیک از این دو امر ندارد، و اینکه بعضی تصور کرده اند آیه گواه بر تخییر زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است و این حکم را از مختصات پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) شمرده اند زیرا در حق سایر مردم جاری نمی شود، درست به نظر نمی رسد.

بلکه جمع میان آیه فوق و آیات طلاق، ایجاب می کند که منظور جدا شدن از طریق طلاق است .

به هر حال این مساله در میان فقهای شیعه و اهل سنت مورد گفتگو است هر چند قول دوم یعنی جدا شدن از طریق طلاق نزدیکتر به ظواهر آیات می باشد بعلاوه تعبیر ((اسرحکن )) (من شما را رها سازم ) ظهور در این دارد که پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) اقدام به جدا ساختن آنها می فرمود، به خصوص اینکه ماده ((تسریح )) به معنی طلاق در جای دیگر از قرآن مجید به کار رفته است (سوره بقره آیه 229).**توضیح بیشتر در این زمینه را در کتب فقهی مخصوصا کتاب جواهر جلد 29 صفحه 122 به بعد مطالعه فرمائید***

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 282@@@

در آیه بعد می افزاید: اما اگر شما خدا و پیامبرش را می خواهید و سرای آخرت را، و به زندگی ساده از نظر مادی و احیانا محرومیتها قانع هستید، خداوند برای نیکوکاران شما پاداش عظیم آماده ساخته است (و ان کنتن تردن الله و رسوله و الدار الاخرة فان الله اعد للمحسنات منکن اجرا عظیما).

در حقیقت در این چند جمله، تمام پایه های ایمان و برنامه های مؤمن، جمع است، از یکسو ایمان و اعتقاد به خدا و پیامبر و روز قیامت و طالب این اصول بودن و از سوی دیگر در برنامه های عملی نیز در صف نیکوکاران و محسنین و محسنات قرار گرفتن، بنابر این تنها اظهار عشق و علاقه به خدا و سرای دیگر و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کافی نیست، برنامه های عملی نیز باید هماهنگ با آن باشد.

و به این ترتیب خداوند تکلیف همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را که باید الگو و اسوه زنان با ایمان باشند برای همیشه روشن ساخت، داشتن زهد و پارسائی و بی اعتنائی به زرق و برق و تجملات دنیا، و توجه خاص به ایمان و عمل صالح و معنویت، اگر چنین هستند بمانند و مشمول افتخار بزرگ همسری رسول خدا باشند، و گرنه راه خود را در پیش گیرند و از او جدا شوند! گر چه مخاطب در این سخنان همسران پیامبرند، ولی محتوای آیات و نتیجه آن، همگان را شامل می شود، مخصوصا کسانی که در مقام رهبری خلق و پیشوائی و تاسی مردم قرار گرفته اند، آنها همیشه بر سر دو راهی قرار دارند، یا استفاده از موقعیت ظاهری خویش برای رسیدن به زندگی مرفه مادی و یا تن در دادن به محرومیتها برای نیل به رضای خدا و هدایت خلق

سپس در آیه بعد به بیان موقعیت زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) در برابر کارهای نیک و بد، و همچنین مقام ممتاز و مسئولیت سنگین آنها، با عباراتی روشن پرداخته می گوید: ای زنان پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و معصیت فاحشی انجام

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 283@@@

دهد عذاب او دو چندان خواهد بود، و این برای خدا آسان است ! (یا نساء النبی من یات منکن بفاحشة مبینة یضاعف لها العذاب ضعفین و کان ذلک علی الله یسیرا).

شما در خانه وحی و مرکز نبوت زندگی می کنید، آگاهی شما در زمینه مسائل اسلامی با توجه به تماس دائم با پیامبر خدا از توده مردم بیشتر است، به علاوه دیگران به شما نگاه می کنند و اعمالتان سرمشقی است برای آنها، بنابر این گناهتان در پیشگاه خدا عظیمتر است چرا که هم ثواب و هم عذاب بر طبق معرفت و میزان آگاهی، و همچنین تاثیر آن در محیط داده می شود، شما هم سهم بیشتری از آگاهی دارید و هم موقعیت حساستری از نظر تاثیر گذاردن روی جامعه .

از همه اینها گذشته اعمال خلاف شما از یک سو پیامبر را آزرده خاطر می سازد و از سوی دیگر به حیثیت او لطمه می زند، و این خود گناه دیگری محسوب می شود و مستوجب عذاب دیگری است .

منظور از فاحشه مبینه گناهان آشکار است و می دانیم مفاسد گناهانی که از افراد با شخصیت سر می زند بیشتر در زمانی خواهد بود که آشکارا باشد.

در مورد ضعف و مضاعف سخنی داریم که در بحث نکات خواهد آمد.

اما اینکه می فرماید این کار بر خدا آسان است اشاره به این است که هرگز گمان نکنید که مجازات کردن شما برای خداوند مشکلی دارد، و ارتباطتان با پیامبر اسلام مانع از آن خواهد بود، آنگونه که در میان مردم معمول است که گناهان دوستان و نزدیکان خود را نادیده یا کم اهمیت می گیرند، نه چنین نیست این حکم با قاطعیت در مورد شما اجرا خواهد شد.

اما در نقطه مقابل نیز و هر کس از شما در برابر خدا و پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم )

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 284@@@

خضوع و اطاعت کند و عمل صالحی بجا آورد پاداش او را دو چندان خواهیم داد، و روزی پر ارزشی را برای او فراهم ساخته ایم (و من یقنت منکن لله و رسوله و تعمل صالحا نؤتها اجرها مرتین و اعتدنا لها رزقا کریما).

یقنت از ماده قنوت به معنی اطاعت تواءم با خضوع و ادب است**(مفردات راغب) ماده (قنوت)*** و قرآن با این تعبیر به آنها گوشزد می کند که هم مطیع فرمان خدا و پیامبر باشند و هم شرط ادب را کاملا رعایت کنند.

در اینجا باز به این نکته بر خورد می کنیم که تنها ادعای ایمان و اطاعت کافی نیست بلکه باید به مقتضای و تعمل صالحا آثار آن در عمل نیز هویدا گردد.

رزق کریم معنی گسترده ای دارد که تمام مواهب معنوی و مادی را در بر می گیرد، و تفسیر آن به بهشت به خاطر آن است که بهشت کانون همه این مواهب است .

نکته :