تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

شان نزول :

در شان نزول این آیه مفسران چنین آورده اند:

هنگامی که رسول خدا با ((زینب بنت جحش )) ازدواج کرد، ولیمه نسبتا مفصلی به مردم داد (سابقا گفتیم این احکام مفصل شاید بخاطر آن بوده است که شکستن سنت جاهلیت در زمینه تحریم ((همسران مطلقه پسر خوانده )) با قاطعیت هر چه بیشتر صورت گیرد، و بازتاب گسترده ای در محیط داشته باشد، و نیز این سنت جاهلی که ازدواج با ((بیوه های بردگان آزاد شده )) عیب و ننگ محسوب می شد از میان برود).

انس که خادم مخصوص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بود می گوید: پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به من دستور داد که اصحابش را به غذا دعوت کنم، من همه را دعوت کردم، دسته دسته می آمدند و غذا می خوردند و از اطاق خارج می شدند، تا اینکه عرض کردم ای


@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 398@@@

پیامبر خدا! کسی باقی نمانده که من او را دعوت نکرده باشم، فرمود: اکنون که چنین است سفره را جمع کنید، سفره را برداشتند و جمعیت پراکنده شدند، اما سه نفر همچنان در اطاق پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ماندند و مشغول بحث و گفتگو بودند.

هنگامی که سخنان آنها به طول انجامید پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) برخاست، و من نیز همراه او برخاستم شاید آنها متوجه شوند و پی کار خود بروند، پیامبر بیرون آمد تا به حجره عایشه رسید بار دیگر برگشت من هم در خدمتش آمدم باز دیدم همچنان نشسته اند آیه فوق نازل شد و دستورات لازم را در برخورد با این مسائل به آنها تفهیم کرد.**(مجمع البیان) جلد 8 صفحه 366 ذیل آیه مورد بحث***

و نیز از بعضی قرائن استفاده می شود که گاهی همسایگان و سایر مردم طبق معمول برای عاریت گرفتن اشیائی نزد بعضی از زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می آمدند هر چند آنها طبق سادگی زندگی آن زمان کار خلافی مرتکب نمی شدند ولی برای حفظ حیثیت همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) آیه فوق نازل شد و به مؤمنان دستور داد که هرگاه می خواهند چیزی از آنها بگیرند از پشت پرده بگیرند.

در روایت دیگری آمده است که بعضی از مخالفان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) گفتند: چگونه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بعضی از زنان بیوه ما را به ازدواج خود در آورده به خدا سوگند هرگاه او چشم از جهان بپوشد ما با همسران او ازدواج خواهیم کرد

آیه فوق نازل شد و ازدواج با زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را بعد از او به کلی ممنوع ساخت، و به این توطئه نیز پایان داد.**همان مدرک صفحه 366 و 368***

تفسیر:

باز روی سخن در این آیه به مؤمنان است و بخشی دیگر از احکام اسلام

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 399@@@

مخصوصا آنچه مربوط به آداب معاشرت با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و خانواده نبوت بوده است ضمن جمله های کوتاه و گویا و صریح بیان می کند.

نخست می گوید: ((ای کسانی که ایمان آورده اید! هرگز در اطاقهای پیامبر سر زده داخل نشوید، مگر اینکه برای صرف غذا به شما اجازه داده شود، آنهم مشروط به اینکه به موقع وارد شوید، نه اینکه از مدتی قبل بیائید و در انتظار وقت غذا بنشینید)) (یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم الی طعام غیر ناظرین اناه )**(اناه) از ماده (انی یانی) به معنی فرا رسیدن وقت چیزی است و در اینجا به معنی آمادگی غذا برای تناول است***

و به این ترتیب یکی از آداب مهم معاشرت را در آن محیطی که این آداب کمتر رعایت می شد بیان می کند، گر چه سخن در باره خانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) است، ولی مسلما این حکم اختصاص به او ندارد، در هیچ مورد بدون اجازه نباید وارد خانه کسی شد (چنانکه در سوره نور آیه 27 نیز آمده است ) حتی در حالات پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم که وقتی می خواست وارد خانه دخترش فاطمه (علیهاالسلام ) شود بیرون در می ایستاد و اجازه می گرفت، و یکروز ((جابر بن عبد الله )) با او بود پس از آنکه برای خود اجازه گرفت برای ((جابر)) نیز اجازه گرفت !.**کافی جلد 5 صفحه 528***

بعلاوه به هنگامی که دعوت به طعام می شوند باید وقت شناس باشند و مزاحمت بی موقع برای صاحبخانه فراهم نکنند.

سپس به دومین حکم پرداخته می گوید: ((ولی هنگامی که دعوت شدید وارد شوید، و هنگامی که غذا خوردید پراکنده شوید)) (و لکن اذا دعیتم فادخلوا فاذا طعمتم فانتشروا).

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 400@@@

این حکم در حقیقت تاکید و تکمیلی بر حکم گذشته است، نه بی موقع به خانه ای که دعوت شده اید وارد شوید، و نه اجابت دعوت را نادیده بگیرید، و نه پس از صرف غذا برای مدتی طولانی درنگ کنید.

بدیهی است تخلف از این امور موجب زحمت و دردسر برای میزبان است و با اصول اخلاقی سازگار نیست .

در سومین حکم می فرماید: ((پس از صرف غذا مجلس انس و گفتگو در خانه پیامبر (و هیچ میزبان دیگری ) تشکیل ندهید)) (و لا مستانسین لحدیث ).

البته ممکن است میزبان خواهان چنین مجلس انسی باشد در این صورت مستثناست، سخن از جائی است که تنها دعوت به صرف غذا شده، نه تشکیل مجلس انس، در چنین جایی باید پس از صرف غذا مجلس را ترک گفت، به خصوص اینکه خانه خانه ای همچون بیت پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) باشد که کانون انجام بزرگترین رسالتهای الهی است و باید امور مزاحم، وقت او را اشغال نکند.

سپس علت این حکم را چنین بیان می کند: ((این کار پیامبر را آزار می داد، اما او از شما شرم می کرد، ولی خداوند از بیان حق شرم نمی کند و ابا ندارد)) (ان ذلکم کان یؤذی النبی فیستحیی منکم و الله لا یستحیی من الحق ).

البته پیامبر خدا نیز از بیان حق در مواردی که جنبه شخصی و خصوصی نداشت هیچ ابا نمی کرد ولی بیان حق اشخاص از ناحیه خودشان زیبا نیست اما از ناحیه کسان دیگر جالب و زیباست، و مورد آیه نیز از این قبیل است، اصول اخلاقی ایجاب می کرد پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به دفاع از خود نپردازد، بلکه خداوند به دفاع از او پردازد.

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 401@@@

سپس چهارمین حکم را در زمینه ((حجاب )) چنین بیان می دارد: ((هنگامی که چیزی از متاع و وسائل زندگی از همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بخواهید از پشت حجاب (پرده ) بخواهید)) (و اذا سالتموهن متاعا فاسئلوهن من وراء حجاب ).

گفتیم این امر در میان اعراب و بسیاری مردم دیگر معمول بوده و هست که به هنگام نیاز به بعضی از وسائل زندگی موقتا از همسایه به عاریت می گیرند، خانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نیز از این قانون مستثنا نبوده، و گاه و بیگاه می آمدند و چیزی از همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به عاریت می خواستند، روشن است قرار گرفتن همسران پیامبر در معرض دید مردم (هر چند با حجاب اسلامی باشد) کار خوبی نبود لذا دستور داده شده که از پشت پرده یا پشت در بگیرند.

نکته ای که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد این است که منظور از حجاب در این آیه پوشش زنان نیست، بلکه حکمی اضافه بر آن است که مخصوص ‍ همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بوده و آن اینکه مردم موظف بودند به خاطر شرائط خاص همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) هر گاه می خواهند چیزی از آنان بگیرند از پشت پرده باشد، و آنها حتی با پوشش اسلامی در برابر مردم در اینگونه موارد ظاهر نشوند، البته این حکم در باره زنان دیگر وارد نشده، و در آنها تنها رعایت پوشش کافی است .

شاهد این سخن آنکه کلمه ((حجاب )) هر چند در استعمالهای روزمره به معنی پوشش زن به کار می رود، ولی در لغت چنین مفهومی را ندارد، و نه در تعبیرات فقهای ما.

((حجاب )) در لغت به معنی چیزی است که در میان دو شی ء حائل می شود**(لسان العرب) ماده (حجب)*** به همین جهت پرده ای که در میان امعاء و قلب و ریه کشیده شده ((حجاب حاجز)) نامیده شده .

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 402@@@

در قرآن مجید نیز این کلمه همه جا به معنی پرده یا حائل به کار رفته است، مانند آیه 45 سوره اسراء جعلنا بینک و بین الذین لا یؤمنون بالاخرة حجابا مستورا: ((ما در میان تو و کسانی که ایمان به آخرت نمی آورند پرده پوشیده ای قرار دادیم )).

در آیه 32 سوره ص نیز می خوانیم : حتی توارت بالحجاب : ((تا موقعی که خورشید در پشت پرده افق پنهان شد)).

و در آیه 51 سوره شوری آمده است : و ما کان لبشر ان یکلمه الله الا وحیا او من وراء حجاب : ((برای هیچ انسانی ممکن نیست که خداوند با او سخن بگوید مگر از طریق وحی یا از پشت پرده (غیب ).

در کلمات فقها از قدیمترین ایام تاکنون نیز در مورد پوشش زنان معمولا کلمه ((ستر)) به کار رفته، و در روایات اسلامی نیز همین تعبیر یا شبیه آن وارد شده است، و به کار رفتن کلمه ((حجاب )) در پوشش زنان اصطلاحی است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اگر در تواریخ و روایات پیدا شود بسیار کم است .

گواه دیگر اینکه در حدیثی از ((انس بن مالک )) خادم مخصوص پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) می خوانیم که می گوید: من از همه آگاهتر به این آیه حجابم، هنگامی که زینب با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) ازدواج کرد و با او در خانه بود غذائی درست فرمود و مردم را دعوت به میهمانی نمود، اما جمعی پس از صرف غذا همچنان نشسته بودند و سخن می گفتند، در این هنگام آیه یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی - تا - من وراء حجاب نازل شد، در این هنگام پرده ای افکنده شد و جمعیت برخاستند.**صحیح بخاری جلد 6 صفحه 149***

در روایت دیگری می خوانیم که ((انس )) می گوید: ارخی الستر بینی و بینه : ((پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) پرده را میان من و خود افکند و جمعیت هنگامی که

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 403@@@

چنین دیدند برخاستند و متفرق شدند)).**صحیح بخاری جلد 6 صفحه 149***

بنابر این اسلام به زنان مسلمان دستور پرده نشینی نداده، و تعبیر ((پردگیان )) در مورد زنان و تعبیراتی شبیه به این جنبه اسلامی ندارد، آنچه در باره زن مسلمان لازم است داشتن همان پوشش اسلامی است، ولی زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به خاطر وجود دشمنان فراوان و عیبجویان مغرض چون ممکن بود در معرض تهمتها قرار گیرند و دستاویزی به دست سیاهدلان بیفتد این دستور خاص به آنها داده شد و یا به تعبیر دیگر به مردم داده شده که به هنگام تقاضای چیزی از آنها با آنها از پشت پرده تقاضای خود را مطرح کنند.

مخصوصا تعبیر به ((وراء)) (پشت ) گواه این معنی است .

لذا قرآن بعد از این دستور فلسفه آن را چنین بیان می فرماید: ((این برای پاکی دلهای شما و آنان بهتر است )) (ذلک اطهر لقلوبکم و قلوبهن ).

گر چه این نوع تعلیل با حکم استحبابی منافات ندارد ولی ظهور امر در جمله ((فاسئلوهن )) در وجوب متزلزل نمی شود چرا که این نوع تعلیل در موارد احکام واجب دیگر نیز احیانا آمده است .

پنجمین حکم را به این صورت بیان می فرماید: ((شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید)) (و ما کان لکم ان تؤذوا رسول الله ).

گر چه عمل ایذائی در خود این آیه منعکس است و آن بیموقع به خانه پیامبر رفتن و پس از صرف غذا نشستن و مزاحم شدن، و در روایات شان نزول نیز آمده که بعضی از کوردلان سوگند یاد کرده بودند که بعد از پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) با همسران او ازدواج کنند، این سخن نیز ایذاء دیگری بود، ولی به هر حال مفهوم آیه عام است و هر گونه اذیت و آزار را شامل می شود.

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 404@@@

سرانجام ششمین و آخرین حکم را در زمینه حرمت ازدواج با همسران پیامبر بعد از او چنین بیان می کند: ((شما هرگز حق ندارید که همسران او را بعد از او به همسری خویش در آورید که این کار در نزد خدا عظیم است )) (و لا ان تنکحوا ازواجه من بعده ابدا ان ذلکم کان عند الله عظیما).

در اینجا سؤالی پیش می آید که چگونه خداوند همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را که بعضی به هنگام وفات او نسبتا جوان بودند از حق انتخاب همسر محروم ساخته است ؟

پاسخ این سئوال با توجه به فلسفه این تحریم روشن است .

زیرا اولا چنانکه از شان نزول آیه دانستیم، بعضی به عنوان انتقامجوئی و توهین به ساحت مقدس پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین تصمیمی را گرفته بودند و از این راه می خواستند ضربه ای بر حیثیت آن حضرت وارد کنند.

ثانیا اگر این مساله مجاز بود جمعی به عنوان اینکه همسر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) را بعد از او در اختیار خود گرفته اند ممکن بود این کار را وسیله سوء استفاده قرار دهند، و به این بهانه موقعیت اجتماعی برای خویش دست و پا کنند، و یا به عنوان اینکه آگاهی خاص از درون خانه پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) و تعلیمات و مکتب او دارند به تحریف اسلام پردازند، و یا منافقین مطالبی را از این طریق در میان مردم نشر دهند که مخالف مقام پیامبر باشد (دقت کنید).

این خطر هنگامی ملموس تر می شود که بدانیم گروهی خود را برای این کار آماده ساخته بودند بعضی آن را به زبان آورده و بعضی شاید تنها در دل داشتند.

از جمله کسانی را که بعضی از مفسران اهل سنت در اینجا نام برده اند طلحه است .**تفسیر قرطبی جلد 8 صفحه 5310***

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 405@@@

خداوندی که بر اسرار نهان و آشکار آگاه است برای بر هم زدن این توطئه زشت یک حکم قاطع صادر فرمود و جلو این امور را به کلی گرفت، و برای تحکیم پایه های آن به همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) لقب ام المؤمنین داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خویش است !

با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که چرا همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) لازم بود از این محرومیت استقبال کنند؟

در طول زندگی انسان گاه مسائل مهمی مطرح می شود که به خاطر آنها باید فداکاری و از خودگذشتگی نشان داد، و از بعضی از حقوق حقه خود چشم پوشید، به خصوص اینکه همیشه افتخارات بزرگ مسئولیتهای سنگینی نیز همراه دارد، بدون شک همسران پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) افتخار عظیمی از طریق ازدواجشان با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) کسب کردند، داشتن چنین افتخاری نیاز به چنین فداکاری هم دارد.

به همین دلیل زنان پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) بعد از او در میان امت اسلامی بسیار محترم می زیستند، و از وضع خود بسیار راضی و خشنود بودند، و آن محرومیت را در برابر این افتخارات ناچیز می شمردند.

دومین آیه مورد بحث به مردم شدیدا هشدار داده، می گوید: ((اگر چیزی را آشکار کنید یا پنهان دارید خداوند از همه امور آگاه است )) (ان تبدوا شیئا او تخفوه فان الله کان بکل شی ء علیما).

گمان نکنید خدا از برنامه های ایذائی شما نسبت به پیامبرش با خبر نیست، چه آنها که بر زبان جاری کردند و چه آنها که در دل تصمیم داشتند همه را به خوبی می داند، و با هر کس متناسب کار و نیتش رفتار می کند.

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 406@@@