تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد17
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

غزوه بنی قریظه یک پیروزی بزرگ دیگر

در مدینه سه طایفه معروف از یهود زندگی می کردند: ((بنی قریظه ))، ((بنی النضیر)) و ((بنی قینقاع ))

هر سه گروه با پیامبر اسلام (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) پیمان بسته بودند که با دشمنان او همکاری و به نفع آنها جاسوسی نکنند، و با مسلمانان همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند ولی طایفه ((بنی قینقاع )) در سال دوم هجرت و طایفه ((بنی نضیر)) در سال چهارم

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 269@@@

هجرت، هر کدام به بهانهای پیمان خود را شکستند و به مبارزه رویاروی با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) دست زدند، سرانجام مقاومت آنها در هم شکست و از مدینه بیرون رانده شدند.

بنی قینقاع به سوی ((اذرعات )) شام رفتند، و ((بنی نضیر))، قسمتی به سوی ((خیبر)) و بخشی به سوی ((شام )) رانده شدند.**کامل ابن اثیر جلد 2 صفحه 173-137***

بنابر این در سال پنجم هجرت که غزوه ((احزاب )) رخ داد، تنها طایفه ((بنی قریظه )) در مدینه باقی مانده بودند، و همانگونه که در تفسیر آیات هفده گانه جنگ احزاب گفتیم آنها در این میدان پیمان خود را شکستند، به مشرکان عرب پیوستند و به روی مسلمانان شمشیر کشیدند.

پس از پایان غزوه احزاب و عقب نشینی رسوای قریش و غطفان و سایر قبائل عرب از مدینه، طبق روایات اسلامی پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) به منزل بازگشت و لباس جنگ از تن در آورد و به شستشوی خویشتن مشغول شد، در این هنگام جبرئیل به فرمان خدا بر او وارد شد، و گفت : چرا سلاح بر زمین گذاردی ؟ فرشتگان آماده پیکارند، هم اکنون باید به سوی ((بنی قریظه )) حرکت کنی، و کار آنها یکسره شود.

به راستی هیچ فرصتی برای رسیدن به حساب بنی قریظه بهتر از این فرصت نبود، مسلمانان گرم پیروزی، و بنی قریظه، گرفتار وحشت شدید شکست، و دوستان آنها از طوائف عرب خسته و کوفته و با روحیه ای بسیار ضعیف در حال هزیمت به شهر و دیار خود بودند و کسی نبود که از آنها حمایت کند.

به هر حال منادی از طرف پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) صدا زد که پیش از خواندن نماز عصر به سوی بنی قریظه حرکت کنید، مسلمانان به سرعت آماده جنگ شدند و تازه آفتاب غروب کرده بود که قلعه های محکم بنی قریظه را در حلقه

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 270@@@

محاصره خود در آوردند.

بیست و پنج روز این محاصره به طول انجامید و بعدا چنانکه در نکته ها خواهد آمد، همگی تسلیم شدند، گروهی به قتل رسیدند و پیروزی بزرگ دیگری بر پیروزی مسلمانان افزوده شده و سرزمین مدینه برای همیشه از لوث وجود این اقوام منافق و دشمنان سرسخت لجوج پاک گردید.

آیات مورد بحث اشاره فشرده و دقیقی به این ماجرا است و همانگونه که گفتیم این آیات، بعد از حصول پیروزی نازل شد، و خاطره این ماجرا را به صورت یک نعمت و موهبت بزرگ الهی شرح داد.

نخست می فرماید: ((خداوند گروهی از اهل کتاب را که از مشرکان عرب حمایت کردند از قلعه های محکمشان پائین کشید)) (و انزل الذین ظاهر و هم من اهل الکتاب من صیاصیهم ).

((صیاصی )) جمع ((صیصیه )) به معنی قلعه های محکم است سپس ‍ به هر وسیله دفاعی نیز اطلاق شده است، مانند شاخ گاو و شاخکی که در پای خروس است .

اینجا روشن می شود که یهود قلعه های خود را در کنار مدینه در نقطه مرتفعی ساخته بودند و بر فراز برجهای آنها به دفاع از خویشتن مشغول می شدند. (تعبیر به انزل ((پائین آورد)) نیز ناظر به همین معنی است ).

سپس می افزاید: ((خداوند در دلهای آنها ترس و رعب افکند)) (و قذف فی قلوبهم الرعب ).

و سرانجام کارشان به جائی رسید که ((گروهی را به قتل می رساندید و گروهی را اسیر می کردید)) (فریقا تقتلون و تاسرون فریقا).

و ((زمینها و خانه ها و اموال آنها را در اختیار شما گذارد)) (و اورثکم

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 271@@@

ارضهم و دیارهم ).

این چند جمله فشرده ای از تمام نتائج غزوه ((بنی قریظه )) است که گروهی از این خیانتکاران به دست مسلمانان کشته شدند، و گروهی به اسارت در آمدند و غنائم فراوانی از جمله زمینها و خانه و اموالشان به مسلمانان رسید.

تعبیر به ((ارث )) از این غنائم به خاطر آنست که مسلمانان زحمت چندانی برای آن نکشیدند، و به آسانی آنهمه غنیمت که نتیجه سالیان دراز ظلم و بیدادگری یهود و استثمار آنها در مدینه بود به دست مسلمین افتاد.

و در پایان آیه می فرماید: ((همچنین زمینی در اختیار شما قرار داد که هرگز در آن گام ننهاده بودید)) (و ارضا لم تطؤها).

((و خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است )) (و کان الله علی کل شی ء قدیرا).

در اینکه منظور از ((ارضا لم تطؤها)) کدام سرزمین است ؟ در میان مفسران گفتگو است :

بعضی آن را اشاره به سرزمین ((خیبر)) دانسته اند که بعدا به دست مسلمانان فتح شد.

بعضی اشاره به سرزمین مکه .

بعضی آن را سرزمین روم و ایران می دانند.

و بعضی آن را اشاره به تمام سرزمینهائی می دانند

که از آن روز به بعد تا روز قیامت در قلمرو مسلمین قرار گرفت .

ولی هیچیک از این احتمالات با ظاهر آیه سازگار نیست، چرا که آیه به قرینه فعل ماضی که در آن آمده (اورثکم ) شاهد بر این است که این زمین در همین ماجرای جنگ بنی قریظه به تصرف مسلمین در آمد، بعلاوه سرزمین مکه که یکی از تفاسیر است سرزمینی نبود که مسلمانان در آن گام ننهاده باشند در حالی

@@تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 272@@@

که قرآن می گوید: زمینی را در اختیارتان گذارد که در آن گام ننهاده بودید، ظاهرا این جمله اشاره به باغات و اراضی مخصوصی است که در اختیار ((بنی قریظه )) بود و احدی حق ورود به آن را نداشت، چرا که یهود در حفظ و انحصار اموال خود سخت می کوشیدند.

و اگر از ماضی بودن این فتح و پیروزی صرف نظر کنیم، تناسب بیشتری با سرزمین ((خیبر)) دارد که به فاصله نه چندان زیادی از طایفه یهود گرفته شد و در اختیار مسلمین قرار گرفت (جنگ خیبر در سال هفتم هجرت واقع شد).

نکته ها: