(125) ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَدِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ
ترجمه: (ای پیامبر مردم را) با حکمت (و گفتار استوار و منطقی) و پند نیکو، به راه پروردگارت بخوان و (با مخالفان) به شیوهای که نیکوتر است جدال و گفتگو کن، همانا پروردگارت به کسی که از راه او منحرف شده آگاهتر است و (همچنین) او هدایت یافتگان را بهتر میشناسد.
نکتهها:
از این آیه تا آخر سوره دَه دستور جالب اخلاقی برای برخورد مطرح شده است.
این آیه برای همه مسئولین و مربیان و معلّمان و اساتید و علما، دستور جامعی میدهد که باید آنان برای موفقیّت خود با شیوههای گوناگونی نسبت به مخاطبان گوناگون خود، مجهز باشند، چرا که همهی مردم را نمیتوان با یک شیوه دعوت کرد، هر شخصی یک روح و ظرفیتی دارد که باید با زبان خودش با او سخن گفت؛ خواص را با حکمت و استدلال، و عوام را با موعظه نیکو، و مخالفان را با جدال نیکوتر ارشاد کنیم.
موعظه نیکو آن است که واعظ به آنچه میگوید عمل کند و جدال نیکو آن است که در آن توهین و تحریک غلط احساسات نباشد.
پیامها:
1- اولین وظیفه انبیا، دعوت است. (اُدع)
2- دعوت باید جهت الهی داشته باشد. (الی سبیل ربّک)
3- دعوت، مراحل و مراتبی دارد. (حکمت، موعظه، جدال نیکو که حکمت راه عقلی و موعظه راه عاطفی میباشد.)
4- موعظه باید حَسن باشد، ولی جدال باید اَحسن باشد. (الموعظة حسنة - بالتی هی اَحسن) (هم محتوا نیکو باشد و هم شیوه و بیان)
5- بیان آثار وبرکات خوبیها وآفات وخطرات بدیها از شیوهای دعوت است. (بالحکمة) (حکمت یعنی آشنایی با مصالح و مفاسد امور از طریق علم و عقل)
6- شما ضامن وظیفه هستید، نه ضامن نتیجه. (ان ربک هو اعلم بمن ضلّ عن سبیله و هو اعلم بالمهتدین)
7- حکمت و برهان همیشه نیکو است، ولی موعظه و جدال ممکن است با شیوه خوب یا شیوهی بد باشد. (کلمه حسن و احسن برای حکمت آورده نشد)
8- اسلام به طرفداران خود هم غذای فکری میدهد، (بالحکمة) هم غذای روح (الموعظة الحسنة) و به مخالفان برخورد منطقی دارد. (جادلهم ...)