تربیت
Tarbiat.Org

معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی
اصغر طاهرزاده

چهرة دنیوی اعمال

عمل را نباید به حركات خارجی كه انسان انجام می‌دهد محدود كرد، چرا كه ریشه اعمال، اراده و تصمیم است كه آن نیز از یك سلسله عقاید سرچشمه می‌گیرد و در واقع صورت اصلی عمل ریشه در باطن انسان دارد، همان عقیده و انگیزه‌ای كه موجب اشتیاق شخص در عمل می‌گردد در برزخ ظاهر می‌گردد. پس در واقع وقتی ما عملی را در بیرون انجام می‌دهیم، عملاً در درون خود حركت می‌كنیم و مطلوب ما در انجام آن عمل، رسیدن به آن هدف درونی است و صورت دنیوی عمل همان حالتی است كه در درون انسان در دنیا موجب انجام عمل شده است. از طرفی هر عمل همچنان‌كه ظاهرش با عمل دیگر متفاوت است، صورت درونی آن نیز با عمل دیگر متفاوت است و به همین جهت برای هر عملِ عبادی ظاهر خاصی توسط شریعت توصیه می‌شود تا حركت باطنی و صورت باطنیِ مخصوص به خود را در درون انسان ایجاد نماید و همچنان‌كه روح انسان بدون بدن مادی تكوّن و تحقق خارجی نمی‌یابد، حركت درونی هر عملی هم بدون حركت ظاهری تكوّن نمی‌یابد. و لذا كسی كه صورت نماز را انجام نمی‌دهد، حركت درونی نماز را در خود ایجاد نخواهد کرد و نماز در شخصیت او تحقق نمی‌یابد، و از طرف دیگر به اندازه‌ای كه در نمازش حضور قلب داشته باشد صورت آن نماز را به عنوان سرمایه در درون خود دارد و برایش به‌عنوان صورتی معنوی باقی می‌ماند و در قیامت با آن روبه‌رو می‌شود و از آن کمک می‌گیرد، و چه بسا که انسان نصف یا کمتر از نصف عباداتش برایش می‌ماند، چرا که به همان اندازه حضور قلب داشته است. چنانچه حضرت باقر(ع) می‌فرماید:
«اِنَّ الْعَبْدَ لَیَرْفَعُ لَهُ صَلواتُهُ نِصْفُها، وَ ثُلْثُها، وَ خُمْسُها، وَ رُبْعُها، فَما یَرْفَعُ لَهُ اِلاّ ما اَقْبَلَ عَلَیْها بِقَلْبِه، وَ اِنَّما اُمِرُوا بِالنَّوافِلِ لِیُتِمَّ لَهُمْ ما نَقَصُوا مِنَ الْفَریضَةِ»(102)
از نماز انسان، نصف یا یک‌سوم، یا یک‌پنجم، یا یک‌چهارم آن به سوی خدای متعال بالا برده می‌شود، و بالا برده نمی‌شود مگر آن اندازه‌كه اقبال قلبی داشته باشد، و این‌كه به نوافل دستور داده شده، برای این است كه از آن مقدار از فریضه که در انجام حضور قلب كوتاهی شده، تكمیل گردد.
وظیفة هر مسلمانی این است که برای حضور قلب در عبادات عوامل ایجاد خواطر را بشناسد و در دفع آن‌ها بکوشد تا از عبادات خود نور لازم را کسب نماید و در دنیا و آخرت از آن نور بهره گیرد. ابتدا باید در کسب معارف حقه تلاش لازم را انجام داد، اعم از خداشناسی - آن‌طور که علی(ع) در نهج‌البلاغه معرفی می‌کنند - معادشناسی، نبوت و امامت، سپس باید قلب را از حب دنیا و کینه و خشم به خلق پاک نمود و در زهد از دنیا و خوش‌بینی نسبت به خلق کوشش کرد و با توجه دائمی به جمال علی(ع) و سایر ائمه معصومین(ع)در سیره و سنت آن عزیزان، از نور آن ذوات مقدس کمک گرفت تا آرام‌آرام خواطر فرو نشینند. إن‌شاءالله