تربیت
Tarbiat.Org

معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی
اصغر طاهرزاده

اموال حلال نیز عامل توقف است

خداوند در روز قیامت کسی را می‌خواهد که دارای قلب سلیم و پاک از هرگونه تعلق به غیر باشد و چون خداوند به خود نظر دارد، به قلبی هم که او را نشان می‌دهد بالتبع نظر می‌کند. پس اگر کسی در سیر به سوی خدا، نتوانست در این دنیا خود را آینة نمایش حق نماید و از هرگونه انانیت پاک کند، در موقف حساب، در عالم حشر دچار زحمت و سختی خواهد شد تا پس از تحمل فشارها و وحشت‌ها و آتش‌ها به تدریج تزکیه شود.(217) اگرچه تعلقات، بر خلاف گناهان موجب ورود در آتش نیست ولی موانعی هستند جهت قرب به عالم قدس و به خودی خود عالَم ظلمات و وحشت هستند. در آن حال عوالم قرب را می‌بیند ولی موانعی در برابر خود می‌یابد که مانع ورود به آن عوالم است و با کنارزدن آن‌هاست که می‌تواند به آن عوالم راه پیدا کند. و لذا حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «در حلالش حساب است و در حرامش عقاب».(218) چون درست است که گناهان موجب عقاب می‌شوند ولی حلال‌ها هم در موقف حساب بررسی می‌شوند و به اندازه‌ای که انسان نسبت به آن‌ها تعلق داشت و حجاب او برای لقاء الهی بود، در آن‌جا او را متوقف می‌کند و گیر می‌اندازد تا با روبه‌روشدن با آن صحنه، پشیمانی عمیقی روحش را اشغال کند و اگر نتوانست در این دنیا از قاعدة «اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ...»(219) استفاده کند و خود را از ظلمات تعلقاتِ شهرت و مقام و مال و غیره برهاند، چون به عنوان انسان مؤمن مرده است، در آن دنیا از آن قاعده برخوردار می‌شود و آن تعلقاتی که در این دنیا او را از حضور قلب در نماز محروم می‌کرد باید در موقف حساب از قلب او زدوده شود تا شایستة حضور گردد.
امام صادق(ع) فرمودند:
«هنگامی‌که روز قیامت شد دو بندة مؤمنی که هر دو از اهل بهشت‌اند در موقف حساب برای حسابرسی توقف می‌کنند، یکی در دنیا فقیر بوده و دیگری غنی. پس آن شخصِ فقیر گوید: پروردگارا! بر چه چیزی توقف داده شده‌ام؟ قسم به عزتت خود می‌دانی که نه حکومت و ریاستی داشتم که عدالت یا ظلم کرده باشم، و نه مال داشتم که حقوق محرومان را داده یا نداده باشم، رزق من به اندازة کفافی بود که خود می‌دانی و برای من مقدر ساخته بودی. خداوند( می‌فرماید: بندة من راست می‌گوید راه را باز کنید تا به بهشت داخل شود، و فرد غنی می‌ماند در حالی‌که آن‌قدر عرق از او می‌ریزد که اگر چهل شتر از آن بخورند سیراب می‌شوند - شاید از شرمندگی باشد- سپس داخل بهشت می‌شود، آن فقیر به او می‌گوید: چه چیزی تو را حبس کرد؟ غنی می‌گوید: طول حسابرسی، مدام به صورت ثابت همین طور چیزی پس از چیزی می‌آمد، و من مشمول مغفرت قرار می‌گرفتم، سپس از چیز دیگری سؤال می‌شد تا آن که مرا در رحمتش فرو پوشاند و به توبه‌کنندگان ملحق نمود».(220)
طبق این روایت فرد غنی باید سختی‌هایی را ببیند تا نهایتاً از وابستگی‌هایی که به امور دنیایی داشته و آن‌ها او را از خدا غافل کرده، پاک شود وگرنه آن‌کس که اموالش عامل غفلت از خدا نیست در موقف حساب مشکلی ندارد.