تربیت
Tarbiat.Org

معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی
اصغر طاهرزاده

صد سال در عالَم بی زمانی

از نمونه‌های بی‌زمانیِ برزخ، داستان حضرت عُزَیر است كه قرآن می‌فرماید‌:
«أَوْ كَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ وَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ یُحْیِـی هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ یَوْمًا أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ یَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آیَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَیْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ».(122)
«آن حضرت عبورش به منطقه‌ای افتاد كه خانه‌ها همه خراب شده بودند و گویا استخوان‌های مردم آن جا برروی خاك افتاده بود. گفت: چگونه این‌ها را خدای متعال زنده می‌كند؟ پس خداوند او را به مدت صد سال میراند و سپس زنده نمود و به او گفت: چه مدت در این‌جا ماندی؟ گفت: یك روز یا بعضی از روز را. خداوند فرمود: ولی صد سال این‌جا ماندی، حال بنگر به طعام و شرابت كه تغییر نكرده و بنگر به الاغت. و باید تو را آیت و نشانه‌ای برای مردم قرار بدهم و باز بنگر به استخوان‌های الاغ كه چگونه آن‌ها را بلند می‌كنیم و پیوند می‌دهیم و سپس گوشت را به آن‌ها می‌پوشانیم. پس وقتی مسئله برای او روشن شد، گفت: می‌دانستم كه خدا بر همه چیز قادر است».
خداوند طعام و شراب او را با این‌كه صد سال از آن‌ها گذشته بود به همان صورت حفظ نمود و الاغ او را كه نسبت به طعام و شراب امكان ماندنش تا مدتی بیشتر است، میراند تا او به قدرت حق در حفظ و میراندن، با شهود غیبی پی‌ببرد و عیناً مشاهده كند كه مسئله زمان و بود و نبود آن و طولانی بودن و كوتاه بودن آن در مقابل قدرت خداوند هیچ نقشی ندارد.
آنچه مهم است این قسمت آیه است كه می‌فرماید: «فَاَماتَهُ اللهُ مِأَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ» یعنی او را خداوند صد سال میراند و سپس زنده نمود، كه حاكی از آن است كه روح او بر اساس محاسبات عالم دنیا صد سال در عالم دیگر یعنی در برزخ یا فوق برزخ بوده است. با این حال وقتی از او سؤال می‌شود « كَمْ لَبِثْتَ؟» چقدر در این‌جا مكث نموده‌ای؟ بر خلاف واقعیت دنیا كه صدسال گذشته است، می‌گوید: یك روز یا قسمتی از یك روز. و خداوند می‌فرماید: «بَلْ لَبِثْتَ مِأَةَ عامٍ» بلكه صد سال است در این‌جا مانده‌ای.
حال سؤال این است كه چرا این پیامبر خدا با این‌كه بر اساس محاسبات دنیایی صد سال در برزخ یا عالم فوق برزخ بوده است، در جواب می‌گوید: یک روز یا كمتر از آن مكث كرده‌ام؟ این‌جا است كه معلوم می‌شود در عالم برزخ، یا فوق آن، زمان نمی‌گذشته تا او حس كند. و خداوند با این واقعه این سرّ را برای بشریت روشن فرمود و فهماند كه عوالم فوق زمان را نمی‌شود با مقیاس‌های زمانی محاسبه نمود. و اساساً فوق زمان، قابل انطباق به زمان نمی‌باشد لذا حضرت حق در واقع می‌خواست به او بفهماند كه مكث تو در عوالم اخروی و در عالم بعد از مرگ با محاسبات زمانی قابل اندازه‌گیری نیست. و اما اگر می‌خواهی كه بر اساس محاسبات اهل دنیا بدانی چه مدتی در عالم بعد از مرگ هستی، بدان مدت صد سال است.