تربیت
Tarbiat.Org

راهبردها در کلام و پیام حضرت آیة الله العظمی خامنه‏ای
مرکز غدیر‏‏‏

دولت اسلامی باید مواظب دشمن های درونی اش باشد

تاریخ: 8/6/1384
دولت اسلامی دو دسته دشمن دارد. یک دسته دشمنان شناخته شده هستند. همه ی سلطه گران و دیکتاتورهای دنیا به دلایل‏واضح دشمن دولت اسلامی اند. چون دولت اسلامی با اصل سلطه و دیکتاتوری مخالف است. کسانی هستند که به‏دین یا به ورود دین در عرصه ی زندگی معتقد نیستند - به اصطلاح سکولارها - اینها هم با دولت اسلامی‏مخالفند. می گویند اقتصاد باید از دین جدا باشد، سیاست از دین جدا باشد، زندگی اجتماعی از دین جدا باشد،تحرکات و نشاطهای مردمی عمومی از دین جدا باشد. مخالفت ها هم در طیف وسیعی انجام می گیرد. از مخالف‏بودن، تا مخالفت کردن، تا معارضه های جدی کردن. مترفین بین المللی - یعنی ثروتمندان عظیم جهانی که نفت ومنابع عمده ی جهانی را در اختیار خودشان می خواهند و برای این کار دارند حداکثر تلاش علمی و عملی را می کنند- اینها هم جزو دشمنان بیرونی دولت اسلامی اند. عرض کردیم دشمن ها لزوما دشمنی نمی کنند. بعضی از آنها دشمن‏اند، بعضی دشمنی کردنشان به صورت مخالفت و اعتراض است، بعضی وارد میدان می شوند و گلاویز می شوند.بنابراین انواع و اقسام دشمنی وجود دارد و باید با هر کدام به نحوی برخورد کرد. دسته ی دوم دشمنان درونی اند.یعنی آفت ها، بیماری ها و میکروب ها. مرگ ما بیش از آنچه ناشی از این باشد که دیگری بیاید ما را بکشد، ناشی از این‏است که در درون خودمان اختلافی به وجود می آید. غالبا مرگ های ما ناشی از ویروسی، میکروبی، بیماری یی وسلول عاصی یی است که سرطان درست می کند. کمتر ناشی از این است که کسی بیاید آدم را بکشد. دولت اسلامی هم‏همین طور است. باید مواظب دشمن های درونی اش باشد. اینها آفتهایش است. یکی دو مورد از این آفتها را بگویم. اول‏صحبت به بخشی از این آفتها اشاره کردم. غفلت کردن و از راه منحرف شدن، یکی از آفتهایش این است که ماادبیات دینی را غلیظ کنیم. بدون این که مابازایی در عمل داشته باشد. این ما را، هم به ریاکاری می کشاند و هم ریاکاری رادر بین مردم تشویق می کند. این که ادبیات دینی تقویت شود، من با آن هیچ مخالفتی ندارم. ولی باید مابازاء داشته‏باشد. بیش از آنچه در رفتارمان اسلامی عمل می کنیم، در زبان و اظهار و تظاهراتمان نخواهیم خود را جلوه دهیم.بیشتر اهمیت دادن به فرم تا به محتوا، از آن آفتهاست. محتوا را باید اسلامی کرد. اگر می خواهیم حقیقتا اسلامی‏شویم، باید در نحوه ی مدیریتمان تحول ایجاد کنیم. یکی از حرفهای خوب آقای رییس جمهورمان در تبلیغات‏انتخاباتی - که به نظر من این حرف، عده ی زیادی را جذب کرد - تحول در مدیریت بود. این تحول در مدیریت راچه کسی باید انجام دهد. خود ما باید انجام دهیم. اولین گام در تحول این است که رفتار خودمان، کیفیت کارمان،عزل و نصب خودمان، اعمال مدیریت خودمان، جذبه یی که به خرج می دهیم، انعطافی که به خرج می دهیم،برخوردی که با طبقات مخاطب و مراجع به خودمان انجام می دهیم، اسلامی باشد. البته این که گفتم ادبیات دینی راغلیظ کردن بدون مابازاء، یکی از آفتهاست، اشتباه نشود با کاری که بعضی ها گوشه و کنار دنبالش هستند که پرچم های‏اسلامی و نشانه های اسلامی را از بین مردم بردارند. نخیر، بنده این را نمی گویم. مطلقا نباید نشانه های اسلامی‏را تضعیف کرد. وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَی الْقُلُوبِ . اصلا بنای شعایر بر تظاهر و بر نشان دادن و بر مطرح‏کردن و جلو چشم نگهداشتن است. شعایر را مطلقا نباید تضعیف کرد. بعضی ها به اسم این که ما اهل ریا نیستیم و نمی‏خواهیم تظاهر کنیم، شعایر اسلامی و علامتهای اسلامی و سیمای اسلامی و وجهه ی اسلامی و رفتار اسلامی وپرچمهای اسلامی را از زندگی خودشان و زندگی مردم جمع می کنند. نخیر، بنده مطلقا این را توصیه نمی کنم. بلکه بعکس،توصیه می کنم مقید باشید اینها را نگه دارید. منتها اگر بناست جانماز آب بکشیم، واقعا روی آن جانماز نماز هم‏بخوانیم. والا انسان جانماز را آب بکشد و رویش نماز نخواند و کنار بیندازد، فایده یی ندارد. ضمنا این هم که بگویند شمامتحجرید و طالبانی عمل می کنید، به این حرفها خیلی گوشتان بدهکار نباشد. از این حرفها همیشه هست و گفته‏اند و می گویند. ما با هر حرکت و گرایشی از نوع طالبان، در اصل و بنیاد مخالفیم. آنها اصلا مخالف عقلند. آنها متحجربودند. اتفاقا کسانی که در مقابل جناح متعبد و پایبند ایستادند، به یک معنا بیشتر به تحجر و به طالبانیسم نزدیکترند.چون آنها هم نسبت به آموخته ها و درسهای غربی تحجر دارند. هرچه غربی ها گفتند، همان را صددرصد بایداجرا کرد. این تحجر نیست. تحجر همین است. تازه حرفهای جدید غربی ها را به گوش ما نمی رسانند. حرفهای قرن‏نوزدهمی، حرفهای کهنه شده و حرفهای منسوخ را می آورند در جامعه مطرح می کنند. چه در سیاست، چه در اخلاق،چه در گرایش دینی، چه در شکل حکومت و چه در اقتصاد، متحجرانه و متعصبانه می ایستند. این که بیشتر طالبانیسم‏است. اصلا مظهر طالبانیسم تحجر است. تحجر و دوری از عقلانیت، مظهرش همین است. ما به تعقل توصیه می‏کنیم. قرآن اساسا از اولش بر اساس تعقل پیدا شده.