تاریخ: 14/3/1384
امام ما را به راهی هدایت کرد، هدفهایی را برای ما تعریف کرد، شاخص هایی را در میانه ی راه به ما معرفی کرد تا راه را گمنکنیم. فقط در صورت پیمودن این راه است که ما می توانیم به حیات طیبه برسیم و طعم آن را بچشیم. یعنی می توانیمکابوس فقر و عقب افتادگی را از جامعه و ملت خودمان دور کنیم. می توانیم آرزوی دیرین بشر یعنی عدالت را تحققببخشیم. می توانیم به تحقیر شدن ملتهای مسلمان خاتمه دهیم. می توانیم طمع قدرتهای استکباری را قدرتمندانه - نهبا تملق و اظهار ذلت - از خودمان قطع کنیم. می توانیم اخلاق و تقوا و ایمان را، هم در رفتار فردی خود، وهم در برنامه های کلان کشور حاکم کنیم. می توانیم آزادی را که نعمت بزرگ خداست، با همه ی برکاتی که در آنهست، به دست بیاوریم. اینها هدفهای امام است.
... جوهر اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، رابطه ی دین و دنیاست. یعنی همان چیزی که از آن به مسئله ی دین و سیاست ودین و زندگی هم تعبیر می کنند. امام در بیان ارتباط دین و دنیا، نظر اسلام و سخن اسلام را به عنوان مبنا و روح واساس کار خود قرار داده بود. اسلام، دنیا را وسیله ای در دست انسان برای رسیدن به کمال می داند. از نظر اسلام، دنیامزرعه ی آخرت است. دنیا چیست. در این نگاه و با این تعبیر، دنیا عبارت است از انسان و جهان. زندگی انسانها، تلاش انسان ها، خرد و دانایی انسان ها، حقوق انسان ها، وظایف و تکالیف انسان ها، صحنه ی سیاست انسان ها،اقتصاد جوامع انسانی، صحنه ی تربیت، صحنه ی عدالت. اینها همه میدان های زندگی است. به این معنا، دنیامیدان اساسی وظیفه و مسئوولیت و رسالت دین است. دین آمده است تا در این صحنه ی عظیم و در این عرصه ی متنوع،به مجموعه ی تلاش انسان شکل و جهت بدهد و آن را هدایت کند. دین و دنیا در این تعبیر و به این معنای از دنیا، ازیکدیگر تفکیک ناپذیرند. دین نمی تواند غیر از دنیا عرصه ی دیگری برای ادای رسالت خود پیدا کند. دنیا هم بدونمهندسی دین و بدون دست خلاق و سازنده ی دین، دنیایی خواهد بود تهی از معنویت، تهی از حقیقت، تهی از محبتو تهی از روح. دنیا - یعنی محیط زندگی انسان - بدون دین، تبدیل می شود به قانون جنگل و محیط جنگلی و زندگیجنگلی. انسان در این صحنه ی عظیم باید بتواند احساس امنیت و آرامش کند و میدان را به سوی تعالی و تکاملمعنوی باز نماید. در صحنه ی زندگی باید قدرت و زور مادی ملاک حقانیت به حساب نیاید. در چنین صحنه ای، آنچهمی تواند حاکمیت صحیح را بر عهده بگیرد، جز دین چیز دیگری نیست. تفکیک دین از دنیا به این معنی، یعنیخالی کردن زندگی و سیاست و اقتصاد از معنویت. یعنی نابود کردن عدالت و معنویت. دنیا به معنای فرصت هایزندگی انسان، به معنای نعمت های پراکنده ی در عرصه ی جهان، به معنای زیبایی ها و شیرینی ها، تلخی ها و مصیبتها، وسیله ی رشد و تکامل انسان است. اینها هم از نظر دین ابزارهایی هستند برای این که انسان بتواند راه خود را بهسوی تعالی و تکامل و بروز استعدادهایی که خدا در وجود او گذاشته است، ادامه دهد. دنیای به این معنا، از دین قابلتفکیک نیست. سیاست و اقتصاد و حکومت و حقوق و اخلاق و روابط فردی و اجتماعی به این معنا، از دین قابل تفکیکنیست. لذا دین و دنیا در منطق امام بزرگوار ما مکمل و آمیخته و درهم تنیده ی با یکدیگر است و قابل تفکیک نیست.