علامهی طباطبائی«رحمةاللهعلیه» در مقالهی «معنویت تشیع» به نقش ائمه (ع) از آن جهت که زمین را به آسمان معنویت متصل میکنند و کمک میکنند که دین اسلام تبدیل به یک دین مادی نشود، اشاره میکنند. ائمه(ع) کاری کردند که زمینیان به کمک دین اسلام جهت اصلی خود را که قرب الی الله بود فراموش نکنند و دین در حدّ قالب آداب دینی متوقف نگردد، آنها واسطهی فیضاند و واسطهی فیض تکویناً و تشریعاً به همین معنا است که جامعهی انسانی را به آسمان غیب و معنویت راهنمایی و هدایت نماید و چنین کاری در حدّ خلفایی نبود که بعد از رحلت پیامبر(ص) به جای ایشان نشستند تا جامعهی مسلمین را اداره کنند.
علامهی طباطبائی«رحمةاللهعلیه» در مقایسهی بین مسیحیت و اسلام و آن چه در صدر اسلام واقع شد میفرمایند:
«کلیسا از همان روزی که قدرت را به دست آورد و پناهگاه عالَم مسیحیت شناخته شد، تعلیمات خود را روی اساس حلول بنا کرد. جای تردید نیست که این تعلیم، مقام خداوندی و الوهیت را هر چه بود در وجود مادی محدودِ حضرت مسیح، محدود و محصور قرار میداد، بنابراین تعلیم، الوهیت، خواه بتواند از انسان جدا شود یا نتواند، اینقدر هست که توانست هویت یک انسان مادی را پذیرفته، با خواص و آثار آن مجهز و متصف شود.»(42)
تحت عنوان به صلیب کشیدهشدن حضرت عیسی(ع) برای آنکه مقام حضرت را بالا ببرند خدا را متصف به صفات انسانِ مادی کردند و آن را در وجود مادی حضرت مسیح محصور نمودند. در ادامه میفرمایند: «این نظریه- یعنی حلولِ الوهیت در انسان مادی- انکار ماوراء ماده را در برداشت و چون مسئلهی الوهیت در دین، مسئلهای اساسی و در حقیقت سرچشمهی همهی مسائل اعتقادی و عملی دینی است، از این نظر نیز همین مسئله، هر مسئلهی دیگر دینی را که براساس معنویات استوار بود از بین برد و هر معنویتی را با مادیت توجیه میکرد.»(43)