باسمه تعالی
1- بحران معنویت، بزرگترین بلایی است که همواره بشر گرفتار آن بوده است و فقط از طریق انبیاء و شریعت الهی قابل رفع است. مشکل وقتی همچنان ادامه مییابد که بشریت به جای آن که دست به دامن دین بزند و خود را از آن بحران نجات دهد، پای دین را میگیرد و پایین میکشد و دین را مادی میکند. مؤلف محترم سعی کرده است آفات مادیشدن دین را تبیین کند و بنمایاند چگونه با مادیشدن دین دریچههایی که بنا بود بشریت از طریق انبیاء بر روی خود بگشاید، بسته میشود.
2- در این کتاب سعی شده تا روشن شود وقتی دینِ خدا مادی گشت دیگر توان تغذیهکردن جان جامعه را ندارد و جانها نمیتوانند شیفتهی آن دین بشوند و امیال دنیایی خود را به پای دین الهی بریزند و در نتیجه دینداران، در عمل در عین حفظ ظاهر دین، از نتایج مهمی که از طریق دین میتوانند بهدست آورند، محروم میشوند.
3- در بارهی نقش اهلالبیت(ع) در دین، مؤلف محترم توجه خاصی را با مخاطب خود در میان میگذارد و روشن میکند جایگاه اهلالبیت(ع) به عنوان واسطههای فیض، تماس با باطن دین است و از این طریق دین را از مادیشدن نجات میدهند و در آن حال دیگر احکام الهی قراردادهایی نیست که به تشخیص خلیفه و بنا به مصلحت وقت تغییر کند.
4- از نکات ظریفی که مورد بحث قرار گرفته تفاوت اجتهاد بر دین واجتهاد در دین است و تأکید بر اینکه چرا در اجتهاد نوع اول، دین مادی میشود در حالی که در اجتهاد نوع دوم - که اجتهاد در دین است و نه بر دین- راه دینداری با ظرافت هرچه تمامتر هموار میگردد و حیات دینی حیاتی فعّال و نشاطآفرین خواهد بود.
5- به جهت اهمیت موضوع بر آن شدیم که بحث «سنت سقوط تمدنها از نظر قرآن» را به مباحث «مادیشدن دین» اضافه کنیم تا ضمن تکمیل بحث، افقی در مقابل خوانندگان گشوده شود که هلاکت تمدنها بهخصوص تمدن غرب چه شاخصههایی دارد و جایگاه آن در سنن جاری در هستی کجاست؟ به امید آنکه این کتاب بتواند در حدّ خود تذکری باشد جهت جلوگیری از فروافتادن جامعه در دین مادیشده.
گروه فرهنگی المیزان