تربیت
Tarbiat.Org

خطر مادی‌شدن دین
اصغر طاهرزاده

رجوع به اهل‌البیت(ع)؛ تنها راه

همه قبول دارند در صدر اسلام اهل البیت(ع) از حاکمیت جهان اسلام حذف شدند ولی تبعات آن را نفهمیدند و هنوز هم آفات آن روشن نشده است، چون جایگاه نیاز بشر به ارتباط با عالم غیب روشن نشده است. وقتی نیازهای انسان در حدّ نیازهای مادی او تعریف شود جایی برای کسانی نمی‌ماند که واسطه‌ی فیض حق در نظام عالم می‌باشند. بارها عرض شده است که جایگاه اهل البیت(ع) در قرآن چه جایگاهی است ولی ضرورت توجه به چنین جایگاهی هنوز احساس نشده است، آری قرآن می‌فرماید جنبه‌ی باطنی قرآن را تنها مطهرون احساس می‌کنند: «لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ»؛(81) همان مطهرونی که درباره‌ی آن‌ها فرمود: «إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً»؛(82) خدا فقط اراده کرده که رجس و هر آلودگی را از شما اهل البیت بزداید و طهارتی خاص به شما بدهد. ولی نفهمیدند چرا باید به آن‌ها رجوع کرد. چون از خطرمادی شدن دین غافل بودند، همه چیز را با محوریت پاسخ‌گویی به نیازهای مادی ترسیم کردند و در نتیجه جایی برای قرآن در تنظیم روابط اجتماعی و اقتصادی و تربیتی نماند و جامعه‌ی اسلامی با مدیریتی سکولار به راه خود ادامه داد و کار تا آن‌جا جلو رفت که جامعه‌ی اسلامی توانست حاکمانی چون یزید و مروان بن حکم و متوکل عباسی را تحمل کند و خم به ابرو نیاورد، چون فراموش کردند باید از طریق اسلام انسان‌های زمینی آسمانی شوند، که اگر متوجه چنین نیازی بودند هیچ راهی جز رجوع به اهل البیت(ع) برای جامعه‌ی اسلامی باقی نمی‌ماند. کسی منکر کمالات اهل البیت(ع) نبود ولی ضرورتی برای حاکمیت آن‌ها نمی‌دید وگرنه شخص خلیفه‌ی دوم جملاتی دارد که همه حکایت از اعتقاد به کمالات خاص امیرالمؤمنین(ع) دارد، از جمله می‌گوید: «خدا مرا در مشكلی كه برای گشودن آن پسر ابی‌طالب نباشد قرار ندهد.» (83) بارها گفته: «لا اَبْقانِیَ‌‌اللهُ بِاَرْضٍ لَسْتَ فیها یا اَبَالْحَسَن».(84)خداوند مرا باقی نگذارد در زمینی که ای اباالحسن تو در آن نباشی. یا گفته: «عجزتِ النّساء اَنْ تلِدْنَ مثل علی‌بن‌ابیطالب».(85) زنان از تولد فرزندی چون علی بن ابیطالب عاجزاند.