خداوند در ادامهی آیهی قبل میفرماید: «یُرِیدُونَ أَن یُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»؛(59) ای پیامبر! مشرکین؛ یعنی کسانی که خدا را در عیسی(ع) حلول دادند و معنویت را مادی کردند، بنا دارند نور خدا را با فوتکردن خاموش کنند ولی نمیفهمند که خدا بنا دارد در هر حال نور خود را کامل کند هر چند کافران نخواهند. در واقع آیهی فوق یک نوع مژده و امیدواری به مؤمنین میدهد که در مقابل جریان کفر که میخواهد با مادی کردن دین، نور خدا را خاموش کند، خداوند ارادهی دیگری دارد و شما نگران آن نباشید که آن ها موفق شوند.آنها اراده کردهاند دین را از صورت معنوی خود خارج کنند و فضایی بر ضد متدینین ایجاد کردهاند تا منادیان حقیقی دینداریِ معنوی نتوانند جامعه را متذکر نور معنویت نمایند، حتی امام حسین(ع) را شهید میکنند تا هیچ صدایی از دینداری معنوی به گوش کسی نرسد، ولی خداوند مژده داده که امور بر خلاف ارادهی آنها ادامه مییابد. عمر سعد به جهت آن که در فضای دینِ مادیشده تربیتیافته، امام حسین(ع) را به شهادت میرساند. در شب عاشورا با خودش درگیر است که چه کند ولی چون ارزش را به ماده و مادیات میدهد، هر چند از معنویت امام حسین(ع) تا حدّی آگاهی دارد ولی در نهایت با دل سپردن به فرمانروائی ملک ری، امام حسین(ع) را شهید میکند. عمر سعد اگر به ملک ری میرفت نماز جماعت هم برپا میکرد، به نظر خودش قربة الی الله هم نماز میخواند، اما نمازی که خدای آن نماز نمیتواند او را از ملک ری منصرف کند، آن خدا آن قدر در قلب عمر سعد ارزش ندارد که برای حفظ نور آن خدا از قتل فرزند رسول خدا(ص) دست بردارد. معنی دینِ مادی شده همین است و به همین جهت حضرت سجاد(ع) میفرمایند: «لَا یَوْمَ كَیَوْمِ الْحُسَیْنِ(ع) ازْدَلَفَ عَلَیْهِ ثَلَاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلٌّ یَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ وَ بِاللَّهِ یُذَكِّرُهُمْ فَلَا یَتَّعِظُونَ حَتَّى قَتَلُوهُ بَغْیاً وَ ظُلْماً وَ عُدْوَاناً»؛(60) روزى چون روز تو نباشد اى حسین! سى هزار مرد كه گمان میكردند از این امتاند دور او را گرفتند و هر كدام به كشتن او به خدا تقرب میجست و او خدا را به آنها یادآور میشد و پند نمیگرفتند تا او را به ستم و ظلم و عدوان كشتند.