علامه طباطبائی«رحمةاللهعلیه» پس از تحلیلِ چگونگی مادیشدن مسیحیت، در مورد مادیشدن دین در صدر اسلام، معتقدند این مسئله با اظهار بسیار سادهی سخن خلیفهی اول شروع شد که برای اعلام برنامهی عمومی کارهای خود به مردم اظهار داشت: «نبی اکرم در اتخاذ تصمیمات و ادارهی امور با وحی مؤَیّد و مستظهَر بود، ولی ما اکنون که وحی آسمانی با رحلت نبی اکرم قطع شده، ناگزیریم در اتخاذ تصمیماتِ لازمه به اجتهاد و صواب دید فکری خود عمل کنیم»(6) این جمله ظاهراً هیچ مشکلی هم پیش نمیآورد و به گونهای گفته شده که مردم عادی متوجه نشدند چه نوع فکر و فرهنگی را به دنبال خود به همراه میآورد ولی حضرت فاطمه زهرا(س) و اهل البیت عصمت و طهارت(ع)، متوجه شدند این جمله مشکلاتی را به همراه خواهد داشت و لذا حضرت زهرا(س) با اعتراضهای خود، گفتند آنچه گفتند و شد آنچه شد و صدای ناله و گریهی حضرت فاطمه زهرا(س) هنوز از کرانههای دور تاریخ از مدینه به گوش می رسد، هرچند که بیشتر انسانها علت آن گریههای اعتراضآمیز را نفهمیدند.(7)چیزی که انتظار می رود شیعه و سنی از آن به سادگی نگذرند.