تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

آیه 13-14

آیه و ترجمه

تـِلْک حـُدُودُ اللَّهِ وَ مـَن یـُطـِع اللَّهَ وَ رَسولَهُ یُدْخِلْهُ جَنَّتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الاَنْهَرُ خَلِدِینَ فِیهَا وَ ذَلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ(13)

وَ مَن یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسولَهُ وَ یَتَعَدَّ حُدُودَهُ یُدْخِلْهُ نَاراً خَلِداً فِیهَا وَ لَهُ عَذَابٌ مُّهِینٌ(14)

ترجمه:

13- ایـنـهـا مـرزهـای الهـی اسـت، و هر کس خداوند و پیامبرش را اطاعت کند، (و قوانین او را مـحـتـرم بـشـمـرد) خـداونـد وی را در باغهایی از بهشت وارد می کند که همواره، آب از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن می ماند، و این، پیروزی بزرگی است!

14- و آن کـس کـه نـافـرمانی خدا و پیامبرش را کند و از مرزهای او تجاوز نماید، او رادر آتشی وارد می کند که جاودانه در آن خواهد ماند، و برای او مجازات خوار کننده ای است.

تفسیر:

بـه دنـبـال بـحـثـی کـه در آیـات گـذشـتـه درباره قوانین ارث گذشت در این آیات از این قوانین به عـنـوان حـدود و مـرزهای الهی یاد کرده و می فرماید، ((اینها حدود و مرزهای الهی است که عبور و تجاوز از آنها ممنوع است، و آنها که از حریم آن بگذرند، و تجاوز کنند، گناهکار و مجرم شناخته می شوند (تلک حدود الله).

حـدود جـمـع حـد در اصـل بـه مـعـنـی جـلوگـیری و منع کردن است، و سپس به هر چیزی که فـاصـله میان دو شیء باشد، و آنها را از هم متمایز سازد، گفته می شود، مثلا حد خانه و حـد بـاغ و حـد شـهـر و کشور، به نقاطی گفته می شود، که آنها را از نقاط دیگر جدا می سازد.

تعبیر ((تـلک حـدود الله)) در چندین مورد از آیات قرآن مجید آمده است،
@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 337@@@

و

هـمـه آنـها بعد از بیان یک سلسله از احکام و مقررات اجتماعی است، مثلا در آیه 187 سوره بـقره بعد از اعلام ممنوعیت آمیزش جنسی در اعتکاف و احکامی درباره روزه، و در آیات 229 و 230 سـوره بـقـره و آیه 10 سوره طلاق بعد از بیان قسمتی از احکام طلاق و در آیه 4 سـوره مـجـادله بـعـد از بـیـان کفار ((ظهار)) آمده است. در تمام این موارد احکام و قوانینی وجـود دارد، کـه تجاوز از آنها ممنوع است، و به همین جهت به عنوان مرز الهی شناخته شده اند.**درباره تفسیر (حدود الله) در جلد دوم این تفسیر بحث بیشتری آمده است.***

پـس از اشـاره بـه ایـن قسمت از حدود و مرزهای الهی، می فرماید: ((کسانی که خداوند و پـیـامـبـر را اطـاعـت کنند، و این مرزها را محترم شمارند، بطور جاودان در باغهایی از بهشت خواهند بود، که آب از پای درختان آنها قطع نمی گردد))(و من یطع الله و رسوله یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها).

در پـایـان آیـه می فرماید: ((این رستگاری و پیروزی بزرگی است)) (و ذلک الفوز العظیم)

در آیـه بـعـد بـه نـقـطـه مـقـابـل کـسـانـی کـه در آیـه قـبـل بـیـان شـد اشـاره کرده، می فرماید: ((آنهایی که نافرمانی خدا و پیامبر کنند واز مرزها تجاوز نمایند جاودانه در آتش خواهند بود)) (و من یعض الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها)

البته می دانیم تنها معصیت خداوند (هر چند گناه کبیره باشد) موجب خلود و عذاب جاودانی، نیست، بنابراین منظور از آیه فوق کسانی هستند که از روی طغیان و سرکشی و دشمنی و انـکـار آیـات الهـی، حـکـم خدا را زیر پا می گذارند، و در حقیقت ایمان به خدا و روز باز پسین ندارند، و با توجه به اینکه حدود جمع


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 338@@@

است، و تمام قوانین الهی را شامل می شود، این معنی بعید به نظر نمی رسد، زیرا کسی کـه تـمـام قـوانـیـن الهـی را بـشـکـنـد، معمولا، به خدا ایمان ندارد، والا گوشهای از آن را لااقل محترم می شمرد.

قابل توجه اینکه در آیه قبل، درباره بهشتیان ((خالدین فیها)) (بطور جاودان در بهشت خواهند بود) به صورت جمع آمده، و در این آیه که درباره دوزخیان است (خالدا فیها) به صورت مفرد آمده است، این تفاوت تعبیر در دو آیه پشت سر هم گویا اشاره به این است، کـه بـهـشـتـیـان بـرای خـود اجـتماعاتی دارند، که خود یکی از نعمتهای بهشتی برای آنها مـحـسـوب مـی شـود، در حالی که دوزخیان آنچنان به خود مشغولند و در خویش فرو رفته اند، که به دیگری نمی پردازند، و عملا تنها هستند.

ایـن مـوضـوع حـتـی در ایـن دنـیـا هم درباره افراد تک رو و مستبد، در برابر افراد متحد و مجتمع نیز صدق می کند، که اینها در این جهان بهشتی هستند، و آنها دوزخی.

و در پـایـان آیـه بـه سـرانـجام آنها اشاره کرده و می فرماید: ((آنها عذاب خوار کننده و آمیخته با توهینی دارند))(و له عذاب مهین)

در واقـع در جـمـله قـبل جنبه جسمانی مجازات الهی منعکس شده بود، و در این جمله که مساءله اهانت به میان آمده به جنبه روحانی آن اشاره می کند.