تربیت
Tarbiat.Org

تفسیر نمونه، جلد3
آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان‏‏‏‏‏

گوشه دیگری از اعمال یهود

ایـن آیـه بـه دنـبـال آیـات قـبـل، صـفات جمعی از دشمنان اسلام را تشریح می کند و به گوشه ای از اعمال آنها اشاره می نماید.

یکی از کارهای آنها، تحریف حقایق و تغییر چهره دستورهای خداوند بوده است چنانکه قرآن مـی فـرمـایـد: ((جـمـعـی از یـهـودیـانـن سـخـنـان را از محل خود تحریف می نمایند)) (من الذین هادوا یحرفون الکلم عن مواضعه).

این تحریف ممکن است جنبه لفظی داشته باشد و یا جنبه معنوی و عملی،


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 447@@@

امـا جمله های بعدی می رساند که منظور از تحریف در این جا همان تحریف لفظی و تغییر عـبـارت اسـت زیرا آنها می گویند: ((ما شنیدیم و مخالفت کردیم))! (و یقولون سمعنا و عصینا).

یـعـنـی بـجـای ایـنـکـه بگویند: سمعنا و اطعنا ((شنیدیم و فرمانبرداریم)) می گویند: شـنـیـدیـم و مـخـالفـیـم، و این درست به سخن کسانی می ماند که گاهی از روی مسخره و اسـتـهـزاء می گویند: ((از شما گفتن و از ما گوش نکردن! جمله های دیگر آیه نیز شاهد این گفتار است.

و بـعـد اشـاره بـه قـسمت دیگر از سخنان عداوت آمیز و آمیخته با جسارت و بی ادبی آنها کرده، می گوید آنها می گویند: ((بشنو که هرگز نشنوی)) (و اسمع غیر مسمع).

و به این ترتیب آنها برای نگهداری یک عده از همه جا بی خبر علاوه بر تحریف حقایق و خـیـانـت در ابـلاغ کـتـب آسـمـانـی کـه سـرمـایـه اصـلی نـجـات قـوم و مـلت آنـهـا را از چـنـگـال سـتـمـگـرانـی هـمـچـون فـرعون تشکیل می داد، به حربه ناجوانمردانه استهزا و سـخـریـه کـه حـربـه افـراد خـودخـواه و مـغـرور و لجـوج اسـت مـتـوسـل مـی شـدنـد، و گـاهـی عـلاوه بـر هـمـه ایـنـهـا از جـمـله هـایـی کـه مـسـلمـانـان پـاکـدل در برابر پیامبر (صلی الله علیه و آله) می گفتند سوء استفاده کرده و آن جمله هـا را بـا مـعانی دیگری به عنوان تکمیل سخریه های خود، به کار می بردند، مانند جمله ((راعنا)) که به معنی ((ما را مراعات کن و به ما مهلت بده)) بود و مسلمانان راستین در آغـاز دعـوت پـیـامـبـر (صـلی الله عـلیـه و آله) بـرای اینکه خوبتر و بهتر سخنان او را بـشـنـونـد و بـه دل بـسـپـارند در برابر پیامبر (صلی الله علیه و آله) این جمله را می گـفـتـنـد، ولی ایـن دسـتـه از یـهـود ایـن جـمـله را دسـتـاویـزی قـرار داده و آن را مـقـابـل آن حـضـرت، تـکـرار می کردند، و منظورشان معنی عبری این جمله که ((بشنو که هـرگـز نـشنوی)) بود و یا معنی دیگر عربی آن را یعنی ((ما را تحمیق کن))! اراده می کردند.**(راعنا) اگر از ماده (رعی) گرفته شود به معنی مراعات کن و مهلت بده می باشد و اگر از ماده (رعونت) گرفته شود به معنی ما را تحمیق کن می باشد و باید توجه داشت که در صورت اول نون راعنا بدون تشدید و در صورت دوم با تشدید خواهد بود و از پاره ای از روایات استفاده می شود که گویا یهود مخصوصا نون را تشدید داده و آخر آن را می کشیدند.***


@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 448@@@

اشـاره بـه ایـنـکـه کـار پـیـامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) - العیاذ بالله - تحمیق و اغفال کردن مردم بوده است.

تمام اینها به منظور آن بود که با زبان خود حقایق را از محور اصلی بگردانند و در آیین حق طعن زنند (لیا بالسنتهم و طعنا فی الدین).

((لی)) بـر وزن ((حـی)) بـه مـعـنـی تـابـیـدن طـنـاب و مانند آن و به معنی تغییر و تحریف نیز آمده است.

امـا اگـر آنـهـا به جای این همه لجاجت و دشمنی با حق و جسارت و بی ادبی، راه راست را پـیـش می گرفتند، و می گفتند: ((ما کلام خدا را شنیدیم و از در اطاعت درآمدیم، سخنان ما را بـشـنـو و مـا را مراعات کن و به ما مهلت بده (تا حقایق را کاملا درک کنیم) به نفع آنها بود و با عدالت و منطق و ادب کاملا تطبیق داشت)) (و لو انهم قالوا سمعنا و اطعنا و اسمع وانظرنا لکان خیرا لهم و اقوم).

((اما آنها بر اثر کفر و سرکشی و طغیان از رحمت خدا به دور افتاده اند (و دلهای آنها آن چـنـان مـرده اسـت کـه بـه ایـن زودی در بـرابـر حـق زنـده و بیدار نمی گردد) فقط دسته کوچکی از آنها افراد پاکدلی هستند که آمادگی پذیرش حقایق را دارند و سخنان حق را می شنوند و ایمان می آورند)) (و لکن لعنهم الله بکفرهم فلا یؤمنون الا قلیلا).

بعضی این جمله را جزو خبرهای غیبی قرآن دانسته اند، زیرا همانطور که قرآن در این جمله خـبـر داده اسـت در طـول تـاریـخ اسـلام تـنـهـا عـده کـمی از یهود ایمان آوردند و به اسلام پیوستند و بقیه آنها از آن روز تاکنون، با اسلام سر جنگ داشته و دارند.



@@تفسیر نمونه، جلد 3، صفحه 449@@@