یکی از مظاهر تجلی خداوند نور است. خداوند خود را به نور تشبیه میکند و میفرماید: الله نور السماوات والارض؛(19) خدا نور آسمانها و زمین است. این نور وجود خدای متعال است که تجلی کرده و خلقت آسمانها و زمین و مخلوقات صورت گرفته است. به برکت عنایت خداوند است که عالم وجود برجاست و فیض وجود، پیوسته از جانب منبع جود، بر موجودات سرازیر است و در نتیجه پدیدهها و موجودات به حیات خود ادامه میدهند.
گاه از کلام خدا نیز به نور تعبیر میشود؛ زیرا در پرتو نور است که انسان راه را پیدا میکند و از بیراهه رفتن و سردرگمی نجات مییابد. از آن جا که بدترین و زیان بارترین گمراهی و ضلالت، ضلالت و گم راهی در مسیر زندگی و به خطر افتادن سعادت انسان است، نور حقیقی و واقعی آن است که انسانها و جامعه انسانی را از ضلالت و گم راهی نجات دهد و مسیر درست کمال انسانی را برای آنها روشن کند تا راه سعادت و تکامل را از طرق سقوط و ضلالت باز شناسد. بر همین اساس خداوند متعال از قرآن به نور تعبیر کرده است و میفرماید: قد جائکم من الله نور و کتاب مبین؛(20) به تحقیق از جانب پروردگارتان نور و کتابی روشنی بخش آمده است تا شما با بهرهگیری از آن، راه سعادت را از شقاوت باز شناسید. اینک از آن جا که موضوع بحث، قرآن از دیدگاه نهجالبلاغه است، از تفسیر و توضیح آیات وارده در این زمینه صرف نظر میکنیم و به توضیح بیان حضرت علی علیهالسلام در این باره میپردازیم.
حضرت علی علیهالسلام در خطبه 189، بعد از وصف اسلام و پیامبر صلی الله علیه و آله در وصف قرآن کریم میفرماید: ثم انزل علیه الکتاب نورا لا تطفأ مصابیحه و سراجا لا یخبو توقده، و بحرا لا یدرک قعره؛ آن گاه خدای متعال قرآن را به صورت نوری که چراغهایش هرگز خاموش نمیشود و مانند خورشید فروزندهای که هیچ گاه از فروزش نمیافتد و مثل دریایی که به قعر آن رسیدن برای هیچ کس میسر نیست بر پیامبرش نازل فرمود.
حضرت علی علیهالسلام در این خطبه در وصف قرآن ابتدا با سه تشبیه بسیار زیبا میخواهند قلوب مسلمانان را با عظمت قرآن آشنا کنند و توجه آنها را به این سرمایه عظیم الهی که در دسترس آنها قرار گرفته است بیش از پیش جلب نماید.
ابتدا حضرت قرآن را به نور وصف میکنند و میفرمایند: انزل علیه الکتاب نورا لا تطفأ مصابیحه؛ خداوند قرآن را، در حالی که نوری است، بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل فرمود؛ لکن این نور با سایر نورها متفاوت است. این حقیقت قرآن کریم نوری است که نورافکنهای آن هرگز به خاموشی نمیگراید و هرگز از تابش نمیافتد. از باب تشبیه معقول به محسوس قرآن مانند آن منبع عظیم انرژی برقی است که در شب ظلمانی از طریق شبکه برق رسانی به وسیله نورافکنهای قوی، جادههایی را که به مقصد منتهی میشود، روشن کرده است و با نصب چراغهای راهنما بر سر دو راهیها و چند راهیها مسیری را که به هدف منتهی میشود از دیگر مسیرها که به بیراهه و سقوط در درههای هولناک میانجامد برای کسانی که میخواهند به سلامت به مقصد برسند روشن میکند. قرآن نیز در جامعه دینی و اسلامی و در زندگی جویندگان سعادت و رستگاری چنین نقشی ایفا میکند، با این تفاوت که چراغهایی که از این منبع نور تغذیه مینمایند و مسیر سعادت را روشن میکنند هرگز خاموش نمیشوند در نتیجه راه حق، پیوسته مستقیم و روشن است و قرآن کریم و نورافکنهای فروزان آن مدام پیروان قرآن را هشدار میدهند که مواظب باشید از مسیر حق منحرف نشوید.
در فراز دیگری از همین خطبه میفرماید: و نورا لیس معه ظلمه؛ قرآن نوری است که با وجود آن، تاریکی دوام نمییابد؛ زیرا این کتاب آسمانی نورافکنهایی دارد که از آن نور میگیرند و پیوسته راه هدایت و سعادت را روشن میکنند.
علاوه بر این، ائمه علیهمالسلام که همان مفسرین وحی الهی هستند حکم آن نور افکنها را دارند که معارف قرآن را برای مردم بیان و با علم خدادادی، مسلمانان را با حقیقت قرآن آشنا میکنند.