یکی از مواردی که در معارف اسلامی مطرح شده است، تجدید عهد و مداومت بر عرضِ طاعت و تبعیت و ارادت به حضرت حجّت(عج) است. تعبیرهایی که در رابطه با حضرت وارد شده است روی حساب است، تعابیری مثل «ولیّعصر»، «بقیّةالله»، «وارث انبیاء»، «آیت عظمی»، «قاموس اکبر»، «صاحب غیبت الهی» و «امام زمان» هر کدام از این تعبیرات وجهی از وجوه حقیقت حضرت(عج) را بیان میکند.چون بشر با کلماتی زندگی میکند که ظرفیت محدود دارد و این کلمات توان نمایاندن حقیقت آن مقام عالی غیبی را بهطور كامل ندارد به قول مولوی:
یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصفِ آن رَشْک مَلَک
یعنی تمام الفاظ و مفاهیم را باید یكجا جمع کرد تا بشود از وصف کسی سخن گفت که همطراز همه ملائکه هستی است.
اگر اصل مسئله روشن شود که چرا مقام امامزمان(عج) اینهمه در تغذیه جان ما تأثیر دارد، آن وقت این تجدید عهد با حضرت، بهخصوص از طریق دعای عهد جای خود را پیدا میکند و انسان میبیند چه کار مهمی باید انجام دهد. گاهی انسان تصور میکند از کارهای مهم خود باید کم کند و به دعای عهد بپردازد، و حال آن که انسان باید برسد به جایی که ببیند این دعا و این عهدِ با حضرت، چه امر مهمی است و او از آن امر مهم غافل است. برای این که روشن شود اصل تجدید عهد بسیار اهمیت دارد مقدمهای را خدمتتان عرض میکنیم.