تربیت
Tarbiat.Org

مبانی معرفتی مهدویت
اصغر طاهرزاده

موجود بودنِ موعود

یکی از مسائلی که شیعه به آن معتقد است و یکی از نکات عمیق تفکر شیعه است «موجود» بودن «موعود» است. و این نحوه عقیده، نشانة شعور بزرگ و واقع‌بینی ارزشمند شیعه است، كه بعداً بدان خواهیم پرداخت. در این مطلب هیچ شکی نیست که همه ادیان تا این‌جا را معتقدند که موعودی هست و با دجّالِ آخرالزمان می‌جنگد و جهان را به یک عدالت و معنویت آرمانی می‌رساند؛ و این عقیده، هم مبانی دینی دارد هم مبانی فلسفی. آنچه شیعه متوجه است و به گفتة هانری‌كُربَن؛(47) همین سبب زنده بودن مكتب تشیع شده این است که آن موعود، هم اكنون موجود است. یعنی این‌طور نیست که امام زمان(عج) در آخر تاریخ عالَم، موجود شوند و سپس ظهورکنند. بلكه آخرالزمان، ظرف ظهور وجود مقدس امام‌زمان(عج) است. یعنی وجودی که قبلاً هم بوده، درآخرالزمان ظاهر می‌شود.
ابتدا باب بحث را از نظر استدلالی تا حدی باز می‌كنیم و سپس به زوایای دیگر آن می‌پردازیم، البته در بحث «آخرالزمان؛ شرایط ظهور باطنی‌ترین بُعد هستی» و یا در بحث «نحوة حضور حضرت حجت(عج) در هستی» از زاویة دیگری حضور وظهور حضرت را عرض کرده‌ایم. امید است این نحوة ورود به مسئله، یقین و بصیرتی نسبت به وجود مقدس آن حضرت برای ما پدید آورد.
این یک قاعدة عقلی است که همیشه چیزی که درجه وجودی‌اش بالاتر است، و مسلّم در عالم غیب واقع است، اول به‌وجود می‌آید سپس در عالم ماده آرام‌آرام ظهور پیدا می‌کند.
ارسطو مثال خوبی می‌زند؛ می‌گوید: كودكی که در حال جوان شدن است، درست است که جوانی این كودك هنوز بالفعل نشده و لذا هنوز جوان نشده است، امّا مرتبه و شخصیت جوانی در عالم غیب وجود دارد كه این كودك از نظر بدنی و فعالیت‌های فیزیولوژیک به آن برسد. اگر جوانی به عنوان یك مقصد و غایت بالفعل موجود نباشد، این بدن به سوی کدام مقصد و غایت می‌رود؟ پس این بدن به طرف غایت و هدفی می‌رود که فعلاً موجود هست؛ هرچند که در بدن این كودك هنوز ظاهر نشده است. و این‌طور نیست كه وقتی این كودك جوان می‌شود، غایتی به نام جوانی تازه به وجود آید، بلکه وقتی این كودك جوان شد، جوانی موجود در خارج كه به صورت غیبی موجود بود، در بدن او همراه با جسم مادی او، ظاهر می‌شود.