تربیت
Tarbiat.Org

مبانی معرفتی مهدویت
اصغر طاهرزاده

امید به آینده روشن جهان، امید به واقعیتی مسلّم

آری؛ جامعه‌ای كه متوجّه قطب برین انسانی بشود، روزمرّگی‌های اجتماعی افق اندیشة او را اشغال نمی‌كند و در تحرّك به سوی حیاتی بلند از پای نمی‌نشیند و ظلم طاغوت‌ها را به عنوان یك واقعیّت پایدار در حیات زمینی نمی‌پذیرد و ستم ستمگران، شعله‌های امیدش را خاموش نمی‌كند؛ زیرا كه پذیرفتن ستم در این دنیا با نظام الهی و سنّت حق نمی‌سازد، آن هم نظامی كه امام زمان(عج) دارد، زیرا كه خداوند آینده این جهان را تیره و تار قرار نداده، و امید به آینده‌ای روشن، یك خودفریبی نیست، بلكه چشم دوختن به یك واقعیّت مسلّم است، و برعكس، نظر را از حضرت حجّت(عج) و ظهور بابركت و حتمی او برداشتن، فرار كردن از واقعیّت حتمی عالم است، و آن یك نحوه تسلیم‌شدن در برابر یأس و باور ضعیف و خود را به فرسایشِ روزگار سپردن است.(82)
شما وقتی پذیرفتید كه خداوند حكیم است و نظامی كه توسط قادری حكیم به‌وجود آمده، حتماً اَحسن است و نظام احسن، عالی‌ترین جواب را به نیازهای انسان می‌دهد، آنگاه می‌پذیرید كه نظام بشری بدون یك قطب برینِ انسانی، امكان ندارد كه بتواند به عالی‌ترین مراتب خود برسد و لذا هرگز هیچ ستمی را در هیچ زاویه‌ای، اصیل و پایدار نمی‌دانید تا امید مقابله با آن و انتظار از بین رفتن آن در شما خاموش شود.
وقتی پذیرفتیم نظام عالم اَحْسن است، می‌فهمیم در نظام اَحْسن انسان‌ها باید مختار باشند و در راستای اختیارشان اگر خواستند ظلم كنند، و در حدّی كه فقط به خودشان ثابت شود كه ظلم كردن را خودتان انتخاب كردید، آزاداند، ولی آن‌چنان نیست كه بتوانند با ظلم خود سرنوشت نظام عالم و بشریت را در دست گیرند و آینده هر انسان و آینده كلّ جهان را تیره و تار نمایند؛ پس لازمه نظام اَحْسن، بودنِ فرج برای نجات از هر ظلمی است، چه از ظلم فردی و چه از ظلم عمیق آخر‌الزمان.(83)