اگر در موضوع شناخت امام دقّت بفرمایید، متوجه میشویم خداوند برای هدایت انسانها، عینالانسان را كه همان امام باشد خلق فرموده تا هركس كه بخواهد به انسانیت واقعی دست یابد با توجّه به امام معصوم این كار برایش ممكن گردد كه البته اصل این بحث و حواشی آن را در جای دیگر باید دنبال بفرمایید.(16) ولی مطلبی را كه در مورد عینالانسان در اینجا مطرح میكنیم با مثال آب به عنوان عین تری شاید بتوان تصوّر موضوع را به ذهن نزدیك كرد. مثلاً ما برای سیراب شدن باید به عین تری رجوع كنیم و یا اگر بخواهیم چیزی را شور كنیم، باید به عین شوری یعنی نمك رجوع كنیم؛ زیرا خداوند نمك را برای شور كردن خلق كرد. برای انسان شدن هم فقط و فقط یك راه وجود دارد و آن این است كه به عین انسان رجوع كنیم. امام زمان(عج) عینالانسان میباشند. من و شما به اندازهای كه به امامزمانِ خود نزدیك شویم، بهرهای از انسانیت داریم.
انسانیت یك حقیقت است. چیزی كه حقیقت است منشأ همه چیزهایی است كه از آن حقیقت بهره دارند، یعنی هر چیزی به مطلقش برمیگردد؛ همانطوركه هر شوری به عین شوری برمیگردد. به اصطلاحِ فلسفه، انسانیت تشكیكبردار است؛ یعنی مثل نور شدّت و ضعف میپذیرد. هرچیزی كه دارای شدّت و ضعف است، حقیقت دارد و ساختة ذهن ما و یا از اعتبارات بشر نیست. نمیتوان گفت كه مثلاً این ستون از ستون دیگر ستونتر و یا شدیدتر است؛ یعنی نمیتوان برای ستونبودن شدّت و ضعف قائل شد، چون اینها اعتبارات بشر است و ستون حقیقتی ندارد؛ ولی در مورد وجود و علم و انسانیت، شدّت و ضعف مطرح است، پس اینها دارای حقیقت هستند، و لذا چون برای انسانیت میتوان شدّت و ضعف قائل شد، و گفت فلان آقا از رفیقش انسانتر است. پس انسانیت دارای حقیقت است و هر چیزی كه حقیقت دارد، به مطلقش برمیگردد، همانطور كه میگوییم وجود به عینالوجود برمیگردد و خداوند عینالوجود است. انسانیت انسانها هم به عینالانسان برمیگردد و امام زمان(عج) هم عینالانسان است و برای رسیدن به مقام انسانیت فقط باید به عینالانسان رجوع كرد، همانطور كه همه وجودها از نظر وجودی به عینالوجود یعنی خداوند رجوع دارند و وجودشان را از حضرت حق دارند. به همیندلیل هم در دعاهایمان میگوییم: خدایا بر ما منت بگذار و قلب امامزمان(عج) را از ما راضی كن!(17) خداوند برای اینكه ما آدم شویم، آدمیت مطلق را آفریده است، پس هركس كه به امام زمان(عج) نزدیكتر است، انسانتر است و هر كه از او دورتر است، از انسانیت دورتر است و در واقع آدم نیست، بلكه ظاهرش، ظاهر آدم است، به همیندلیل است كه در روایات داریم هر كه امام ندارد، به مرگ جاهلیت مرده است، یعنی در حقیقت انسان نیست و در قیامت به صورت انسان محشور نمیشود، حال كسی كه انسان نیست، هرقدر میخواهد نماز بخواند، روزه بگیرد و... ارزشی ندارد(مثل بچّهای است كه از سر تقلید از بزرگترها و بدون شناخت، نماز شب میخواند.)
روایات شیعه میفرماید: در بدو ورود به برزخ اوّل از عقیده سؤال میشود و بعد از اعمال. اوّل از ولایت و امام سؤال میكنند بعد از نماز و روزه؛ یعنی آیا به امام زمانت نظر داشتهای یا نه؟ اگر امام زمانت را نشناسی، تو اصلاً كاری نكردهای، چون به مقصد خود كه عینالانسان است نظر نداشتهای.
امامت از اصول دین است، ابتدا باید با تحقیق و تعقّل بر وجود امام، برهان داشته باشید. روایتها در واقع كمك میكنند به شناخت امام، ولی امامشناسی را باید با دلیل عقلی و كشف قلبی بهدست آورد.