تربیت
Tarbiat.Org

انسان؛ از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی
اصغر طاهرزاده

مفاهیم اختیار

باید متوجه باشیم كه واژه‌ی اختیار در معانی مختلفی به كار می‌رود. كه از طریق معنیِ مقابل آن‌ها می‌توان متوجّه شد كدام معنی از معانیِ اختیار مورد توجّه است، به عنوان نمونه می‌توانید به موارد زیر توجه فرمائید.
1- اختیار در مقابل اضطرار؛ اضطرار یعنی شرایطی كه فرد مجبور باشد مثلاً گوشت مردار بخورد، این حالت را اضطرار می‌گویند و نه اختیار و به اصطلاح می‌گویند: او مضطر بود و نه مختار، به همین جهت گفته می‌شود، اختیار در این حالت معنی خاصی دارد که با مقابل آن که اضطرار است روشن می‌شود .
2- اختیار در مقابل اكراه؛ اكراه یعنی مایل نبودن فرد در انجام كاری، مثل خرید و فروشِ همراه با اكراه و تهدید. این اكراه وقتی است كه تهدیدی در كار باشد، برعكس اضطرار كه تهدیدی در كار نبود، ولی شرایط طوری بود كه فرد به خلاف اختیار، اضطراراً آن كار را انجام می‌دهد، ولی در اكراه تهدیدی از طرف غیر در میان است و به اصطلاح می‌گویند: او اكراه داشت كه آن كار را انجام دهد و نه مختار.
3- اختیار به معنی قصد و گزینش؛ كه فرد در بین چند راه، یكی را اختیار می‌كند، در چنین شرایطی فاعلِ مختار عملی را که می‌خواهد اختیار کند از قبل تصوّر می‌كند و نسبت به انجام آن تمایل پیدا كند و آن‌گاه تصمیم به انجام آن می‌گیرد، این اختیار را «اراده» می‌گویند. مثلاً وقتی گفته می‌شود «حسن اراده کرد به مدرسه برود» به این معنا است که او در بین چند راه، مدرسه رفتن را انتخاب کرد و پس از تصور آن عمل مایل شد که آن را انجام دهد.
4- اختیار در مقابل جبر؛ یعنی كاری كه فاعل تنها از روی رغبت خودش انجام می‌دهد و عاملی از بیرون او را مجبور به انجام نمی‌کند. این معنا از اختیار از همه‌ی معانی دیگر اعم است و در مورد غیر انسان مثل خدا و فرشتگان هم صادق است، مثلاً ملائكه خودشان تسبیح خدا را دوست دارند، هرچند در مورد آن‌ها اختیار به ‌معنی قصد و تصوّر و سنجش بین چند راه صادق نیست، پس مفهوم اختیار با مفهوم اراده، از نظر مصداق ممكن است فرق كند. البته وقتی اراده به معنای قصد و عزم باشد، هر فاعل بالقصدی مختار است، ولی چنین نیست كه هر فاعل مختاری فعل خود را قصد کرده باشد مثل ملائکه که فاعل مختارند. چون عاملی از بیرون آن‌ها را مجبور به آن کار نکرده و خودشان با رغبت درونی تسبیح خدا را انجام می‌دهند. ولی این‌طور نیست که بین چند گزینه تسبیح خدا را اراده کرده باشند.
آنچه موجب ارزش انسان می‌شود این است كه كارهای وی گزیده‌ی یك راه از چند راه است، زیرا در درون انسان گرایش‌های مختلفی وجود دارد كه معمولاً در مقام عمل با هم تزاحم دارند و هر چه در انتخابِ این راه‌ها حكم عقل بیشتر در نظر گرفته شود، ارزش كار و انتخاب انسان بیشتر است.