تربیت
Tarbiat.Org

انسان؛ از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی
اصغر طاهرزاده

تربیت كدام انسان؟!

علاوه بر استدلال بر وجود نفس، هر انسانی با اندك تأمل بر حالات خود، تصدیق می‌كند كه منحصر به این جسد مادّی نیست و روحش فراخ‌تر از بدنش است و آماده است راهی را بیابد تا از قفس تنگِ جسم آزاد شود و به آن فراخنایی که لازمه‌ی روح اوست دست یابد. به تجربه روشن شده که آزاد شدن روح از تنگنای جسم از طریق ریاضت‌های شرعی و وارد شدن در دستورات منظم و حساب‌شده‌ی انبیاء موجب می‌شود تا انسان به گوهر اصلی وجودِ خود دست یابد و ندا سر دهد كه:
مـرغ باغ ملكوتــم، نی‌ام از عالــم خاك

چند روزی قفسی ساخته‌اند از بدنم

ای‌خوش آن‌روزكه‌پرواز‌كنم تابردوست

به هـوای سـركویش پروبالی بـزنم

و آن وقت است كه خوب حس می‌كند:
جان گُشاید سوی بالا بال‌ها

در زده تن در زمین چنگال‌ها

ابتدا باید روشن شود حقیقیت آدمی پنهان است، حتّی برای خودش. و برای شناخت خود به روشی نیاز دارد که توجه او را به ابعاد ماوراء جسمش بیندازد و بدیهی است که انسان بعد از معرفت به حقیقت خود می‌تواند دست در اصلاح خود بزند و عقل نظری خود را چراغ عقل عملی‌اش گرداند. در همین رابطه گفته می‌شود: «معرفت به نفس، مقدمه‌ی عبودیّت است» و هر چه معرفت به نفس دقیق‌تر و عمیق‌تر باشد، كمال عبودیّت بیشتر خواهد بود.