علوم انسانی، از ادبیات گرفته تا حقوق و اقتصاد و سیاست، همه و همه بر اساس موضوعی بهنام انسان، معنی و جایگاه خود را میتوانند تبیین كنند. ابتدا باید مشخص شود «انسان كیست؟!» تا معلوم شود «حكم حقوقی او در امور مختلف چگونه باید باشد!» وقتی معلوم شود «انسان موجودی است آسمانی كه چند روزی در زمین مقیم است!» روشن میشود دادن زكات و انفاق چگونه تعلق روح او را از عالم ماده آزاد میکند و این دستورات برای گسستن ابعاد مادّی او لازم است تا به هرچه آسمانیتر شدنش سرعت بخشد. در حالی که اگر انسان تصور کند تنها بدنی است مادّی، دادن زكات و خمس برایش یك غرامت و باجگیری به حساب میآید. همهی احكام اسلامی در حوزهی انسانشناسی مفاهیم روحانی و نورانی خود را مینمایاند و به مجموعهای از دستورات صوری و بیتحرّك تبدیل نخواهد شد!
اساس هویت یک جامعه علوم انسانی آن جامعه است که انسان را درست تعریف میکند و به حرکات افراد معنی میبخشد و لذا چنانچه در علوم انسانی از جایگاه ملکوتی انسان غفلت شود جامعه با انواع بحرانها روبهرو خواهد شد. فرهنگ غربی، انسانی را به صحنه آورده که امروز به شدت معنی خود را گم کرده است و هیچ سنخیتی با انسانی که انقلاب اسلامی در پی آن است پیدا نمیکند و نسبت به اهدافی که نظام اسلامی به دنبال آن است احساس بیگانگی میکند.