تربیت
Tarbiat.Org

انسان؛ از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی
اصغر طاهرزاده

انسان در عالی‌ترین افق

در بحث انسان‌شناسی؛ عالی‌ترین وجه انسان كه در «انسان كامل» تحقق بالفعل می‌یابد، انسانی است كه به مقام جامعیت هستی دست یافته و به اصطلاح به او «كون جامع» یا هستی فراگیر می‌گویند. در چنین مقامی او بر همه‌ی مراتب هستی نفوذ خواهد داشت. انسانی است كه مراتب مُلك و مَلكوت را طی كرده و مظهر جامع اسماء الهی است و دارای آنچنان حضوری است كه كاری از كاری بازش نخواهد داشت، چون مظهر خدایی است که در وصف او آمده «لا یَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ»(98) کاری او را از کاری باز نمی‌دارد.
انسان كامل - یعنی عالی‌ترین وجه انسان - كتابی است جامعِ جمیع كتب الهی، چنانچه به اعتبار روح و عقلش، مقام اُمُّ‌الكتاب دارد و به اعتبار قلبش، كتاب لوح محفوظ است، و به اعتبار نفسی كه تعلق تدبیری به بدن دارد «كتاب محو و اثبات» است.
از نظر عارفان بالله، انسان كامل پنجمین حضرت از حضرات خمس است، بدین معنی که متوجه باشیم چهار حضرت در عالَم وجود دارد كه عبارت‌اند از: 1- عالم غیب 2- عالم شهود 3- وجهی از عالم غیب و شهود كه به غیب نزدیك است 4- وجهی از عالم غیب و شهود كه به شهود نزدیك است و انسان كامل پنجمین عالم یا حضرت است بدین‌معنی كه وجودی است شامل همه‌ی این عوالم چهارگانه و لذا به او حضرت خَمس گفته‌اند. هر انسانی در جان خود بالقوه در مقام حضرت خمس است و می‌تواند تمام عوالم چهارگانه را در خود به نحو وحدت داشته باشد. همچنان‌كه امامِ انسان‌ها به نحو بالفعل در چنین مقامی است.
قرآن می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ یَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِیعًا فَیُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»(99) ای مؤمنین اگر قصد طیِ طریق ایمانی را دارید، هرگز از توجه به جان خود غافل نباشید، بلكه آن را شناخته، نیازهای آن و مراحل برآوردن نیازها را در مسیر صحیح شناسایی كنید، زیرا چنانچه انسان در مسیر انسانیت از خود آغاز نماید، هرگز گمراهی دیگران به او آسیبی نمی‌تواند برساند، هدایت دیگران را هم صرفاً به حكم انجام وظایف شرعی انجام می‌دهد. چون نتیجه‌ای كه كسب می‌كند باز در قلمرو جان خود اوست و هر امری كه خارج از وجود انسان است - نظیر شهرت - از امور موهوم و بافته‌ی خیال خواهد بود و روشن می‌شود كه همه‌ی آن‌ها بیرون از دروازه‌ی انسانیت بوده و كمال او محسوب نمی‌شوند و اگر كسی برای آبادكردن بیرونِ دروازه هستیِ خود تلاش كند، مسیر را رها كرده و به بیراهه گام نهاده و در این راستاست كه آیه‌ی فوق می‌فرماید: «عَلَیْكُمْ اَنْفُسَكُمْ» یعنی خود را دریابید تا سود و زیان خود را درست بشناسید.
قرآن می‌فرماید: «هُوَالَّذی خَلَقَ لَكُمْ ما فِی‌الاَرْضِ جَمیعاً»(100) او خدایی است که همه‌ی آنچه در زمین است، برای شما خلق كرد. پس محور اصلیِ حركت انسان، مسیر نفس ناطقه‌ی اوست و آنچه در خارج از نفس آدمی است، از برای انسان خلق شده، یعنی آنچه در خارج از نفس انسان است، ابزار تكامل اوست و اگر كسی تمام كوشش خود را برای اموری بیرون از جان خود صرف كرد، مانند كسی است كه تمام كوشش خود را برای شناخت و اصلاح نردبان صرف كرده، چندان‌كه فرصتی برای استفاده و صعود از آن نیابد، مسلم چنین انسانی عمر خود را بیهوده تلف كرده‌است.