آیه
إِنَّ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِن فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ مَّاهُم بِبَالِغِیهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ
ترجمه
همانا کسانی که در آیات خداوند بدون حجّتی که برایشان آمده باشد به مجادله برمیخیزند، در سینههایشان جز خود بزرگ بینی نیست که به آن نخواهند رسید، (و از مجادله خود نتیجه نخواهند گرفت) پس به خداوند پناه ببر که بی شک او شنوای بیناست.
نکته ها
اسلام به نیّت و روحیه و انگیزه و آن چه در دل میگذرد بهای اصلی را میدهد و به همین دلیل بهترین کار اگر همراه با اخلاص نباشد، بیارزش و باطل است. در سورهی عبس با ده آیهی پی در پی از کسی که برای یک نفر نابینا چهرهی خود را عبوس کرد انتقاد میکند. (در حالی که برای نابینا اخم یا لبخند تفاوتی ندارد چون هیچ یک را نمیبیند) ولی قرآن به دلیل آن که ریشهی عبوس کردن تحقیر است، به شدّت از آن انتقاد میکند.
آری، اسلام بیش از توجّه به ظاهر، به باطن و قلب توجّه دارد. در این آیه نیز سخن از بزرگبینی و تکبّری است که در قلب متکبّران است.
پیام ها
1- از کوزه همان برون تراود که در اوست. سرچشمهی جدالهای بی منطق، تکبّر درونی است. «یجادلون.... فی صدورهم... کبر»
2- انگیزهی مجادله با حقّ، خود بزرگ بینی است نه منطق. «بغیر سلطان اتاهم ان فی صدورهم الاّ کبر»
3- انسان اگر از خود مراقبت نکند، تکبّر تمام وجودش را میگیرد به نحوی که در دل او جز تکبّر هیچ چیز دیگر نیست. «ان فی صدورهم الاّ کبر»
4- کسی که بر اساس تکبّر، لجاجت میکند و منطق ندارد به هدف خود که ریاست و سروری است نمیرسد. «ما هم ببالغیه»
افتادگی آموز اگر طالب فیضی - هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
5 - معاشرت با متکبّر، دارویی جز پناه بردن به خدا ندارد. «فاستعذ باللَّه»
6- به کسی پناه ببریم که میشنود و میبیند (و قهراً توان یاری و خنثی کردن توطئهها را دارد). «انّه هو السمیع البصیر»