بیگمان نهضت عاشورا تأثیر بیپایانی بر جانهای مؤمنان دارد؛ چنان که هیچگاه این تأثیر کهنه، و این حرارت سرد نمیشود، و همواره عشق آن حضرت در دلهای مؤمنان زنده و پاینده است. اما آیا این عشق شیعیان، اهل سنت و حتی بتپرستان، تصادفی است؟ اگرچه خدای تعالی، خود عشق امام حسین علیه السلام را در دلهای مؤمنان نهاده است، و نیز نقش عوامل غیبی انکارناپذیر است و برکات عزاداری آن حضرت، در این زمینه بیتأثیر نیست، میتوان گفت مهمتر از همه این اسباب و عوامل، توصیهها و سفارشهای معصومان علیهم السلام و پیش از همه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مؤثر بوده است، که آن بزرگواران به عزاداری، زیارت و گریستن بر مصائب امام حسین علیه السلام تأکید فراوان کردهاند.(28)
همچنین سیره عملی ائمه اطهار علیهم السلام در این باره تأثیر بسزایی داشته است: ائمه اطهار شاعرانی را که در مرثیه امام حسین علیه السلام شعر میسرودند، تشویق میکردند و ثواب سرودن شعر در مصیبت امام حسین علیه السلام را برمیشمردند.(29) ایشان همچنین به کسانی که مرثیه میگفتند و شعر میسرودند، صلههای فراوان میدادند و از آنان تمجید میکردند و به ایشان احترام میگذاشتند؛ در ایام عزاداری در خانههای شریف خود مجالس عزاداری تشکیل میدادند و شاعری را دعوت میکردند تا اشعار خود را در مرثیه امام حسین علیه السلام بخواند. در نتیجه، میتوان گفت که سفارشهای زبانی و سیره عملی ائمه اطهار علیهم السلام و نیز ذکر اجر و ثواب برای زیارت و بزرگداشت عزاداری امام حسین علیه السلام و بالاخره آن عشقی که خدای تعالی از آن حضرت در دلهای مؤمنان قرار داده، این واقعه را در تاریخ بشر منحصر به فرد ساخته است.
در نهایت، این شبهه به ذهن میرسد که چرای برای وفات و شهادت سایر معصومان به این شکل مراسم عزاداری برپا نمیشود، در حالی که مقام پیامبر صلی الله علیه و اله و امیر مؤمنان علی علیه السلام از همه معصومان بالاتر است، و مراسمی که برای رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام برپا میشود، قابل مقایسه با عزاداری امام حسین علیه السلام نیست. مصیبت امام حسین علیه السلام چه خصوصیتی دارد که چنین اهمیت یافته و این همه درباره آن سفارش شده است؛ چنان که روایاتی وجود دارد که از زمان حضرت آدم علیه السلام، همه انبیا و اولیا و فرشتگان آسمان برای سیدالشهدا علیه السلام گریستهاند.(30) پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله درباره عظمت و بزرگواری امام حسین علیه السلام میفرماید:
ان الحسین بن علی فی السماء أکبر منه فی الأرض فانه لمکتوب عن یمین عرش الله مصباح هدی و سفینة نجاة؛(31) حسین بن علی در آسمان بلند مرتبهتر است تا در زمین؛ زیرا در جانب راست عرش خدا نوشته شده که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.
و حسین منی و أنا من حسین.(32) البته همه امامان علیهم السلام چراغ هدایت و کشتی نجاتاند،(33) ولی امام حسین خصوصیت ویژهای دارد و این روایات، از وجود سرّی در ایشان حکایت میکنند.
بدون شک، شخصیت سیدالشهدا علیه السلام و وضعی که تقدیر الاهی برای ایشان پیش آورد، ویژگی خاصی به زندگی و شهادت آن حضرت علیه السلام بخشیده است، و این برکات، از آن سرچشمه میگیرند. وگرنه همه ائمه اطهار علیهم السلام، نوری واحدند و بنابر عقیده شیعه، اگر امام دیگری نیز به جای امام حسین علیه السلام بود، همانند او عمل میکرد و اگر اختلافی در رفتار آنان دیده میشود، به اقتضای شرایط اجتماعی زمانه ایشان بوده است. اینکه گاهی گفته میشود امام حسن علیه السلام در مقایسه با سیدالشهدا سمبل صلاح بود، نه بدان معناست که آنان دو سلیقه و دو نوع قرائت از اسلام داشتهاند: قرائتی صلحطلبانه و قرائتی خشونتآمیز. اگر امام حسین علیه السلام نیز در موقعیت امام حسن علیه السلام بود، همانند امام حسن علیه السلام رفتار میکرد و اگر امام حسن علیه السلام در موقعیت امام حسین علیه السلام قرار میگرفت، همچون امام حسین علیه السلام رفتار میکرد، و درباره سایر ائمه علیهم السلام نیز وضع به همین قرار است. تفاوت امامان معصوم علیهم السلام در روش و رفتار، به دلیل مقتضای زمان و شرایط اجتماعی خاصی بوده که این نوع روش و سیره را میطلبیده است. بنابراین میتوان گفت: موقعیت خاص زمان امام حسین علیه السلام - که در زبان دین میتوان از آن به تقدیر و خواست الاهی تعبیر کرد - زمینه را فراهم ساخت تا آن حضرت نقشی را در تاریخ بشر و راهنمایی انسانها ایفا کند که برای شخص دیگری ایفای آن میسر نشد. همه چیز به اراده لایزال الاهی منتهی میشود؛ شرایط اجتماعی نیز به اراده او صورت میپذیرد. این دو امر، دو روی یک سکهاند؛ خواه بگوییم خداوند چنین ویژگیای به امام حسین علیه السلام بخشید، خواه بگوییم شرایط زمان زندگی آن حضرت این خصوصیت را اقتضا کرد؛ زیرا شرایط اجتماعی نیز تابع اراده خداست و طبق تقدیر او تحقق مییابد.
اما امام حسین علیه السلام چگونه به این مقام رسیده که مردم در سایه عزاداری برای او، بتوانند سعادت دنیا و آخرت خویش را تأمین کنند. البته باید توجه داشت که برای مؤمن، دنیا مقدمهای برای تکامل و نیل به سعادت اخروی است، و حیات اصلی، همان حیات اخروی است. زندگی دنیا در قیاس با زندگی آخرت، همچون زندگی جنین در بطن مادر است، و حیات حقیقی، پس از مرگ آغاز میشود؛ چنان که خدای تعالی میفرماید:
و إن الدار الاخرة لهی الحیوان؛(34) حیات واقعی، همانا [در] عالم آخرت است.
اما به هر روی، در عزاداری امام حسین علیه السلام، هم برکات دنیوی نهفته و هم ثواب اخروی. از جمله برکات دنیوی آن، معجزات و کراماتی است که از این گونه عزاداریها حاصل شده است.(35)
از جمله برکات عزاداری امام حسین علیه السلام، نورانیت دلهای عزاداران، برآورده شدن حاجات و دفع بلاها و مصیبتهاست. البته باید به خاطر داشت، همان طور که با دعا و بلا و مصیبت دفع میشود، با عزاداری امام حسین نیز بلایای بسیاری دفع میشوند. که مردم از نزول آنها آگاهی ندارند؛ همچنان که از دفع بلا به وسیله دعاها نیز باخبر نیستند.