تربیت
Tarbiat.Org

آذرخش کربلا
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

سرّ جاودانگی قیام عاشورا

بی‏گمان نهضت عاشورا تأثیر بی‏پایانی بر جانهای مؤمنان دارد؛ چنان که هیچ‏گاه این تأثیر کهنه، و این حرارت سرد نمی‏شود، و همواره عشق آن حضرت در دلهای مؤمنان زنده و پاینده است. اما آیا این عشق شیعیان، اهل سنت و حتی بت‏پرستان، تصادفی است؟ اگرچه خدای تعالی، خود عشق امام حسین علیه السلام را در دلهای مؤمنان نهاده است، و نیز نقش عوامل غیبی انکارناپذیر است و برکات عزاداری آن حضرت، در این زمینه بی‏تأثیر نیست، می‏توان گفت مهم‏تر از همه این اسباب و عوامل، توصیه‏ها و سفارشهای معصومان علیهم السلام و پیش از همه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله مؤثر بوده است، که آن بزرگواران به عزاداری، زیارت و گریستن بر مصائب امام حسین علیه السلام تأکید فراوان کرده‏اند.(28)
همچنین سیره عملی ائمه اطهار علیهم السلام در این باره تأثیر بسزایی داشته است: ائمه اطهار شاعرانی را که در مرثیه امام حسین علیه السلام شعر می‏سرودند، تشویق می‏کردند و ثواب سرودن شعر در مصیبت امام حسین علیه السلام را برمی‏شمردند.(29) ایشان همچنین به کسانی که مرثیه می‏گفتند و شعر می‏سرودند، صله‏های فراوان می‏دادند و از آنان تمجید می‏کردند و به ایشان احترام می‏گذاشتند؛ در ایام عزاداری در خانه‏های شریف خود مجالس عزاداری تشکیل می‏دادند و شاعری را دعوت می‏کردند تا اشعار خود را در مرثیه امام حسین علیه السلام بخواند. در نتیجه، می‏توان گفت که سفارشهای زبانی و سیره عملی ائمه اطهار علیهم السلام و نیز ذکر اجر و ثواب برای زیارت و بزرگداشت عزاداری امام حسین علیه السلام و بالاخره آن عشقی که خدای تعالی از آن حضرت در دلهای مؤمنان قرار داده، این واقعه را در تاریخ بشر منحصر به فرد ساخته است.
در نهایت، این شبهه به ذهن می‏رسد که چرای برای وفات و شهادت سایر معصومان به این شکل مراسم عزاداری برپا نمی‏شود، در حالی که مقام پیامبر صلی الله علیه و اله و امیر مؤمنان علی علیه السلام از همه معصومان بالاتر است، و مراسمی که برای رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام برپا می‏شود، قابل مقایسه با عزاداری امام حسین علیه السلام نیست. مصیبت امام حسین علیه السلام چه خصوصیتی دارد که چنین اهمیت یافته و این همه درباره آن سفارش شده است؛ چنان که روایاتی وجود دارد که از زمان حضرت آدم علیه السلام، همه انبیا و اولیا و فرشتگان آسمان برای سیدالشهدا علیه السلام گریسته‏اند.(30) پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله درباره عظمت و بزرگواری امام حسین علیه السلام می‏فرماید:
ان الحسین بن علی فی السماء أکبر منه فی الأرض فانه لمکتوب عن یمین عرش الله مصباح هدی و سفینة نجاة؛(31) حسین بن علی در آسمان بلند مرتبه‏تر است تا در زمین؛ زیرا در جانب راست عرش خدا نوشته شده که حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است.
و حسین منی و أنا من حسین.(32) البته همه امامان علیهم السلام چراغ هدایت و کشتی نجات‏اند،(33) ولی امام حسین خصوصیت ویژه‏ای دارد و این روایات، از وجود سرّی در ایشان حکایت می‏کنند.
بدون شک، شخصیت سیدالشهدا علیه السلام و وضعی که تقدیر الاهی برای ایشان پیش آورد، ویژگی خاصی به زندگی و شهادت آن حضرت علیه السلام بخشیده است، و این برکات، از آن سرچشمه می‏گیرند. وگرنه همه ائمه اطهار علیهم السلام، نوری واحدند و بنابر عقیده شیعه، اگر امام دیگری نیز به جای امام حسین علیه السلام بود، همانند او عمل می‏کرد و اگر اختلافی در رفتار آنان دیده می‏شود، به اقتضای شرایط اجتماعی زمانه ایشان بوده است. اینکه گاهی گفته می‏شود امام حسن علیه السلام در مقایسه با سیدالشهدا سمبل صلاح بود، نه بدان معناست که آنان دو سلیقه و دو نوع قرائت از اسلام داشته‏اند: قرائتی صلح‏طلبانه و قرائتی خشونت‏آمیز. اگر امام حسین علیه السلام نیز در موقعیت امام حسن علیه السلام بود، همانند امام حسن علیه السلام رفتار می‏کرد و اگر امام حسن علیه السلام در موقعیت امام حسین علیه السلام قرار می‏گرفت، همچون امام حسین علیه السلام رفتار می‏کرد، و درباره سایر ائمه علیهم السلام نیز وضع به همین قرار است. تفاوت امامان معصوم علیهم السلام در روش و رفتار، به دلیل مقتضای زمان و شرایط اجتماعی خاصی بوده که این نوع روش و سیره را می‏طلبیده است. بنابراین می‏توان گفت: موقعیت خاص زمان امام حسین علیه السلام - که در زبان دین می‏توان از آن به تقدیر و خواست الاهی تعبیر کرد - زمینه را فراهم ساخت تا آن حضرت نقشی را در تاریخ بشر و راهنمایی انسانها ایفا کند که برای شخص دیگری ایفای آن میسر نشد. همه چیز به اراده لایزال الاهی منتهی می‏شود؛ شرایط اجتماعی نیز به اراده او صورت می‏پذیرد. این دو امر، دو روی یک سکه‏اند؛ خواه بگوییم خداوند چنین ویژگی‏ای به امام حسین علیه السلام بخشید، خواه بگوییم شرایط زمان زندگی آن حضرت این خصوصیت را اقتضا کرد؛ زیرا شرایط اجتماعی نیز تابع اراده خداست و طبق تقدیر او تحقق می‏یابد.
اما امام حسین علیه السلام چگونه به این مقام رسیده که مردم در سایه عزاداری برای او، بتوانند سعادت دنیا و آخرت خویش را تأمین کنند. البته باید توجه داشت که برای مؤمن، دنیا مقدمه‏ای برای تکامل و نیل به سعادت اخروی است، و حیات اصلی، همان حیات اخروی است. زندگی دنیا در قیاس با زندگی آخرت، همچون زندگی جنین در بطن مادر است، و حیات حقیقی، پس از مرگ آغاز می‏شود؛ چنان که خدای تعالی می‏فرماید:
و إن الدار الاخرة لهی الحیوان؛(34) حیات واقعی، همانا [در] عالم آخرت است.
اما به هر روی، در عزاداری امام حسین علیه السلام، هم برکات دنیوی نهفته و هم ثواب اخروی. از جمله برکات دنیوی آن، معجزات و کراماتی است که از این گونه عزاداریها حاصل شده است.(35)
از جمله برکات عزاداری امام حسین علیه السلام، نورانیت دلهای عزاداران، برآورده شدن حاجات و دفع بلاها و مصیبتهاست. البته باید به خاطر داشت، همان طور که با دعا و بلا و مصیبت دفع می‏شود، با عزاداری امام حسین نیز بلایای بسیاری دفع می‏شوند. که مردم از نزول آنها آگاهی ندارند؛ همچنان که از دفع بلا به وسیله دعاها نیز باخبر نیستند.