در حدیث دیگر داریم كه رسول خدا(ص) فرمودند:
«هنگامی كه خداوند بهشت را خلق نمود، آن را از «نور وَجه خود» آفرید، سپس آن نور را گرفت و بیفشاند «فَأَصابَنی ثُلْثُ النّور، وَ اَصابَ فاطِمَةَ ثُلْثُ النّور، وَ اَصابَ عَلِیّاً وَ اَهْلِ بَیْتِهِ ثُلْثُ النّور، فَمَنْ اَصابَهُ مِنْ ذلِكَ النّور اهْتَدی اِلی وِلایَةِ آلِ مُحَمَّد وَ مَنْ لَمْ یَصِبْهُ مِنْ ذلِكَ النّور ضَلَّ عَنْ وِلایَةِ آلِ مُحَمَّد»؛(10)
یعنی چون خداوند آن نوری را كه نور وجه الهی بود بیفشاند، ثلث آن به من و ثلث آن به فاطمه و ثلث آن به علی و اهل بیتش رسید، پس به هركس- از طریق پیامبر و فاطمه و علی و اهل بیتش(ع)- آن نور برسد، به ولایت محمّد و آلمحمّد هدایت شود و به هر كس آن نور نرسد از ولایت آل محمّد گمراه شود و بهره نگیرد.
با توجّه به این روایت و با توجّه به اینكه ظهور بهشت از تجلیّات اسماء و صفات جمالی حق است و اینكه میفرمایند: همان نور را گرفت و افشاند و به ذوات مقدسة اهلالبیت رسید، معلوم میشود انوار مقدسه اینها نیز به تمام معنی بهشتی و از همان تجلّیات است.
اسماء الهی كه در بهشت تجلّی میكنند، اسماء رحمانی است، حالا همان اسماء رحمانی به صورت ذوات مقدسه اهلالبیت(ع) تجلّی نموده است و عجیب است كه نور فاطمه(س) یكی از این سه قسم است و روایت «فاطِمَةُ بِضْعَةُ مِنّی» با توجّه به این حدیث معنی خاصّی میدهد و میرساند كه نور فاطمه(س) پارهای از همان نور است كه نور محمّدی(ص) است و میرساند كه اگر اسلام را به صورت جامع میخواهید باید از نور فاطمه و پدر فاطمه و شوهر فاطمه و اولاد فاطمه به صورت جمعی بهرهمند شوید، یعنی پارهای از نبوّت محمّدی(ص)، فاطمه(س) است و پارهای از آن نیز امامت است و اگر بهشت جامع و كامل میخواهید باید از پرتو این سه نور بهره گیرید. بعضاً بزرگان را ملاحظه كردهاید كه چگونه تلاش میكنند تا از نور فاطمه(س) خود را محروم نكنند و بحمدالله موفق شدهاند. بحثهای «مقام لیلةالقدری حضرت فاطمه (س)» و «فاطمه(س)، رازی پیدا و ناپیدا» و «بصیرت حضرت فاطمه(س)» برای این است كه این راه به قلب ما گشوده شود.
با توجّه به این روایات كه عرض شد، مطمئن باشید اگر وارد عالَم فاطمی شدید، دیگر آن شخص قبلی نیستید و از طریق آن حضرت دریچههایی خاص از لطف الهی و بصیرت ربّانی به سوی شما باز میشود كه آن را در هیچ مسیر دیگری نخواهید یافت. آیتاللهبهاءالدینی«رحمةاللهعلیه» فرموده بودند: «مادرمان فاطمه(س) فوقالعاده است» همان طور كه با اتّصال به نور پیامبرخدا(ص) یا نور ولایت ائمه(ع) وارد عالَم خاصّی از معنویت میشوید و عملاً به ابعادی از بهشت متّصل میگردید، باید نسبت به اتّصال به نور فاطمه(س) نیز تلاش نمود. تدبّر در كلمات و حركات آن حضرت و همراهی با حزن خاصّی كه داشتند،(11) موجب ارتباط با حضرت یعنی ارتباط با ثلث وجه الهی و اتّصال به اصل بهشت است. به عنوان نمونه، نَفْسِ غم فاطمه(س) در مورد حذف حاكمیت علی(ع) و خطبة عالمانة آن حضرت در مسجد مدینه، چه بصیرتها و هدایتها برای انسان ایجاد می نماید و چه زیبا سیر تاریخ را تحلیل میكند و در این تحلیل معنی حاكمیت جور، به خوبی روشن میشود. حضرت زهرا(س) در خطبة مشهور خود در مسجد مدینه رازهای بزرگ تاریخ آیندة بشر را روشن مینمایند. قصد ما در این بحث، توجّه بیشتر به حقیقت نوری فاطمه(س) است، لذا اجازه دهید فعلاً به وجوه دیگر نپردازیم و سعی بفرمایید نسبت به حقیقت نوری آن حضرت حسّاس شوید تا إنشاءالله بركات خاص آن نصیب شما بشود.
این ارتباط یك ارتباط خاصّی است و آداب خاصّ خود را دارد. درست است كه وجود مقدس پیامبرخدا(ص) و ائمه هدی(ع) سراسر راز است، ولی حقیقت وجود مقدس فاطمه(س) راز پوشیده به راز است و این است كه بسیاری از شیعیان، محمّدی و علوی و حسینی شدهاند ولی هنوز فاطمی نشدهاند. فهمیدن و توجّه به این نكته كه امامت یك حقیقت است و در هر زمانی، امام معصومی در صحنه است، اعتقاد ذیقیمتی است و بحمدالله شیعه مفتخر به چنین شعوری است، ولی توجّه به حقیقت نوری زهرای اطهر(س) آنچنان قیمتی است كه آن را به راحتی در اختیار همه شیعیان قرار ندادهاند، باید روحانیتِ خاصی در انسان حاصل شود تا آمادة فیض چنین اعتقادی گردد، شاید از طریق آشنا شدن با روایاتِ بیشتر در این مورد و تدبّر در آنها، موضوع آرامآرام برایمان حل شود.