همانطور که میدانید، مردم عربستان قبل از اسلام اینقدر فقیر بودند که هستهخرما را آرد میکردند و با آن نان میپختند، آنوقت آرد هستةخرما طوری است كه وقتی آن را خمیر میكنند، مثل خمیر گندم نیست که خودش را بگیرد. به همین خاطر زنهایی که موهایشان بلند بود، موهای سرشان را میچیدند و با خمیرِ آردِ هستة خرما مخلوط میکردند تا خمیرها خودش را بگیرد، به طوری که به شپشخواران مشهور شده بودند، چون موهایشان را که با آرد هسته خرما مخلوط میکردند، شپش هم داشت. ببینید کار آنها قبل از اسلام تا کجا كشیده شده بود! همین مردمی که حضرت در این خطبه میگویند: آب گندیده و لجن میخوردند وقتی اسلام آمد از این حالت نجاتشان داد و کارشان به جایی رسید كه به عنوان مثال طلحه و زبیر وقتی مردند، تبر آوردند شمشهای طلایشان را برای تقسیم ارث وُرّاث تکهتکه کردند. خداوند برای زندگی معنوی اینها شرایط خوبی فراهم كرد، ولی مشغول دنیا شدند. مردم چرا فریب خوردند و نور و پیام فاطمه(س) را نفهمیدند؟ برای اینکه آبادانی شهرها را دیدند. به اسم اسلام و به کمک اسلام و به کمک خون شهدای اسلام، امنیت ایجاد شد، آبادانی ایجاد شد، رفاه ایجاد شد، خانة چندطبقه آمد، اما چه چیز رفت؟ شعور دیدنِ فاطمه(س) و پیام او رفت، و فاطمهزهرا(س) این خطر را میدید. آری چرا مردم فریب خوردند؟ برای اینکه رفاه و آبادانی در چشمشان جای گرفت و آنقدر وضعشان خوب شده که خود فرد در مدینه بود در حالی كه غلامهایش روی هزاران جریب زمین در عراق و مصر کار میکردند و فقط كیسههای طلا برای او میآمد. كسی كه مقصدش را همین پولها قرار داده است، آیا به حاكمیت ابابکر اعتراض میکند؟!
فاطمهزهرا(س) چه چیز میدید که راضی به حاكمیت ابابكر و عمر نشد و آن چیز را مردم ندیدند و به حاكمیت ابوبکر و عمر تسلیمشدند؟ چه چیزی مدّنظر آنها نبود كه اعتراض فاطمه(س) را نفهمیدند؟ به نظر ما آنچه مدّنظر آنها نبود حسّاسیتهای معنوی بود. و ما هم اگر چشم فاطمهبین نداشتهباشیم، به راحتی تسلیمِ وعدهها و شخصیتهای ابابکری میشویم. آیا ابابکر امنیت نیاورد كه آورد؛ همانطور که شما میدانید، بعد از ابابکر در جنگ «اهل رَده» یک عدهای طغیانکردند، ابابكر و عمر هم محکم ایستادند و آنها را کوبیدند، واقعاً امنیّت ایجادکردند. فتوحات و ثروت برای مردم تهیه كردند! اسپانیا، آلپ، یوگوسلاوی یا بالکان، همة اینها در زمان عمر و یاران عمر فتح شد! زمین! پول! غنائم! همهچیز داشتند اما بدون نور فاطمی. حالا هم شیعهای که نور فاطمی را نداشته باشد، تسلیم تجمّل میشود و نمیفهمد به چه بلایی گرفتار شده است، همچنانكه در صدر اسلام نفهمیدند چگونه خود و جامعه را از بركات معنوی اسلام محروم نمودند. پس این که میگوییم «فاطمهزهرا(س) همواره باید به ما نور بدهد» و نباید از ایشان غفلت كنیم، چرا كه از بیداری و پایداری خود غفلت كردهایم، ریشهاش همین تجربههای تاریخی است و این راز و رمزی است پیدا و ناپیدا.