تربیت
Tarbiat.Org

مقام لیلة‌القدری فاطمه(س)
اصغر طاهرزاده

سابقة تاریخی نظر به حقایق عالَم غیب

در مورد وجود حقایق غیبی، متفكران تاریخ بشر هر كدام به نوعی متوجه آن‌ها شده‌اند و از آن‌ها خبر داده‌اند. افلاطون در بحث اثبات وجود «مُثُل» سعی فراوان كرده تا از طریق عقل و استدلال متوجه نحوة وجود حقایق غیبی عالم بشود و در این راه درحدخود موفقیت خوبی به دست آورده است. او می‌گوید:
«كلیاتی كه ما در فكر در می‌یابیم، فاقد مرجع غیبی نیستند، و فكر باید به كلیات تعلق داشته باشد و اگر كلیات واقعیت نداشته باشند، چگونه فكر به آن‌ها تعلق داشته باشد و از كلیات با خبر شود؟ مُثُل؛ حقایق عینی یا كلیاتی در عالم متعالی هستند كه در مقرّ آسمانی خود جای دارند»(8)
چنان‌چه ملاحظه می‌فرمایید افلاطون توانسته است تا این حد بفهمد كه حقایقی در عالم غیب هست كه انسان‌های اندیشمند اگر بتوانند با آن حقایق ارتباط پیدا كنند به حكمت و معرفت دست می‌یابند. پس از افلاطون در حوزة تفكر اسلامی جناب فارابی از طریق عقل و استدلال متوجه حقایق غیبی می‌شود و تحت عنوان «عقل فعّال» از آن خبر می‌دهد و سخن را تا آن‌جا می‌راند كه انسان حكیم می‌تواند به مرتبه‌ای از عقل برسد كه دائم از آن عقل فعّال بهره‌مند گردد و این مقام را كه انسان بتواند از عقل فعّال بهره‌گیری كند به نام «عقل بالمستفاد» می‌نامد.(9)
البته و صد البته حدّ فلسفه بیش از این نیست كه بفهمد حقایقی در عالم بالا هست و اگر هم انسان بتواند با آن حقایق ارتباط پیدا كند به بصیرت و حكمت می‌رسد، ولی به گفتة توماس‌آگوئیناس «آن‌چه آرزوی فیلسوفان بود، پیامبران عملی كردند». و به واقع آن بصیرت پیامبر(ص) است كه حقایق را جداجدا می‌شناسد و از هر كدام خبر می‌دهد و راه ارتباط با آن‌ها را به بشریت می‌نمایاند. از جمله آن حقایق كه پیامبر(ص) در آسمان اعلا می‌بیند و از آن خبر می‌دهد و به ما راه می‌نمایاند كه چگونه با آن مرتبط شویم، حقیقت نوری حضرت‌زهرا(س) است. إن‌شاءالله حضرت(ص) در روایات بعدی، ابعاد دیگری از این حقیقت نوری را می‌نمایانند تا شرایط نزدیكی با آن به بهترین نحو عملی شود.