در طول تاریخ در جنگها افرادی اسیر میشوند، راههای موجودی که برای این افراد هست به طور ساده بررسی میکنیم:
1 - همه را یک سره آزاد کنیم؛ این سبب میشود که جنگجو و مخالف شمشیر بدست آزاد شده، دوباره اسلحه به دست گیرد و به سراغ مسلمین آید.
2 - همه را یک سره بکشیم؛ این شیوه با رحمت و رأفت و استفاده از فابلیتها منافات دارد.
3 - همه را یکجا در اردوگاه پناه دهیم؛ در این شیوه برای اسرا رشد و تغییری نخواهد بود و هزینه سنگینی بر دوش دولت خواهد گذاشت.
4 - اسرا در میان مسلمانان پیروز پخش شوند؛ تا از یک سو هزینه آنان در مسلمین تقسیم شود و بر دوش دولت نباشد و از سوی دیگر رفتار و گفتار و عقائد مسلمین تدریجاً به آنان منتقل شود و با سفارشات اسلامی با آنان رفتاری عادلانه و برادرانه و کریمانه شود تا کم کم آزاد شوند و استعدادهای نهفته آنان شکوفا و منشأ خیر و برکات شوند و عنداللزوم با پرداخت پول فروخته شوند. البته این امر بعد از تثبیت جنگ است و هیچ کس حق ندارد قبل از غلبه کامل در منطقه و استقرار پایگاه اسیر بگیرد. زیرا اگر فکر اسیر گرفتن و فروش آنان افتاده و هنوز استقرار نیافته، روحیه دنیاگرائی سبب شکست آنان خواهد شد.
به سراغ آیه 67 سوره انفال میرویم ما کان لنبی ان یکون له اسری هیچ پیامبری حق اسیر گرفتن ندارد مگر پس از آنکه موقعیتش تثبیت شود.
آری، هدف از جنگ و جهاد در اسلام یا دفاع است یا دفع فتنه و آزاد کردن استعدادها و سوق دادن مردم به سوی خدا و راه خدا و هرگز هدف از جهاد، گرائی و جمع غنائم یا استثمار و کشورگشایی و قدرت نمائی و به بردگی کشاندن نیست.