تربیت
Tarbiat.Org

سیره پیامبر اکرم
حاج شیخ محسن قرائتی

سیره پیامبر در برخورد با اشرار

جمعی از مشرکان مکه به مدینه آمدند و مسلمان شدند ولی چون بیمار بودند به فرمان پیامبر به منطقه خوش آب و هوایی در بیرون مدینه رفتند و اجازه یافتند از شیر شتران زکات بهره‏مند شوند. اما چون سالم و تندرست شدند، چوپان‏های مسلمان را گرفته دست و پای آنان را بریده و چشمان آنها را کور کرده و شترهایشان را به غارت بردند و دست از اسلام برداشتند.
رسول اکرم خدا فرمان دادند آنها را دستگیر کنند و همان کاری را که با چوپانان کرده بودند بر سر خودشان بیاورند.
خداوند در آیه 33 سوره مائده می‏فرماید:
انما جزآؤا الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فساداً أن یقتلوا أو یصلبوا أو تقطع أیدیهم و أرجلهم من خلاف أو ینفوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا و لهم فی الأخره عذاب عظیم
همانا کیفر آنان که با خداوند و پیامبرش به محاربه بر می‏خیزند و (با سلاح و تهدید و غارت) در زمین به فساد می‏کوشند، آن است که کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست و پایشان بطور مخالف بریده شود یا آنکه از سرزمین (خودشان) تبعید شوند. این کیفر ذلت بار دنیوی آنان است و در آخرت برایشان عذابی عظیم است.
آری، برای اصلاح جامعه پس از موعظه و ارشاد، قدرت و قاطعیت نیز لازم است.
در این آیه چون جنایات اشرار متفاوت است، کیفرهای متفاوتی نیز برای آنان قرار داده شده است که اختیار اجرای آن با حاکم اسلامی است که طبق عدالت و به مقدار جنایت و بر طرف کردن وحشت و بهم زدن امنیت عمومی در شهرها و روستاها و جاده‏ها تصمیم می‏گیرد.
به فرموده روایات، کسی که با اسلحه جان و مال و ناموس مردم را تهدید کند، مشمول این کیفر خواهد شد. و مهم‏تر آنکه این افراد را قرآن محاربین با خدا نامیده است.
مسئول سرکوبی اشرار در این ماجرا به فرموده روایات علی ابن ابیطالب (علیه السلام) بود.
اگر در این آیه فرمان قتل و به دار آویختن و قطع دست و پا و تبعید از طرف خداوند رحیم توسط پیامبر رحمت نازل شده به خاطر آن است که بر هم زدن امنیت عمومی توسط اشرار چیزی نیست که با تذکر و فرستادن نامه و نماینده گفتگو حل شود.
در دین اسلام در کنار بینات (معجزات روشنگر) و در کنار کتاب و قانون آسمانی و در کنار میزان که نماد قسط و عدالت است، سخن از آهن آمده است، یعنی اول کار فرهنگی و تربیتی و سپس اعمال قدرت و تنبیه.
آری، با اشراری که مانع گسترش عدالت هستند جز با آهن که نماد قدرت و قاطعیت است نمی‏توان بر خورد کرد. با نگاهی گذرا به آیه 25 سوره حدید می‏فهمیم که در مدیریت به هر کس مسئولیت می‏دهیم باید ابزار کار او را در اختیارش قرار دهیم.
لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط و انزلنا الحدید فیه باس شدید و منافع للناس و لیعلم الله من ینصره ورسله بالغیب ان الله قوی عزیز
همانا ما پیامبرانمان را با دلایل آشکار فرستادیم و همراه آنان کتاب (آسمانی) و وسیله سنجش فرو فرستادیم تا مردم به دادگری بر خیزند و آهن را که در آن نیرویی شدید است و منافعی برای مردم دارد فرو آوردیم (تا از آن بهر گیرند) و خداوند معلوم دارد چه کسی او و پیامبرانش را به نادیده یاری می‏کند. آری خداوند، قوی و شکست‏ناپذیر است.
بر اساس این آیه جامعه به سه قوه نیاز دارد:
قوه مقننه: انزلنا معهم الکتاب
قوه قضائیه: والمیزان لیقوم بالقسط
قوه مجریه: انزلنا الحدید