مسجد ساده پیامبر با ده ستون از تنه درخت خرما همراه با اذن برده سیاهی به نام بلال دنیا را تکان داد ولی مسجد امروز مدینه با صدها پایه از سنگ مرمر و منارههای بسیار بلند هیچ کشوری را تکان نمیدهد.
در اینجا بد نیست نگاهی به وضع جهان در این روزها بیفکنیم تا ببینیم روبه رشد هستیم یا سقوط و آیا راه نجاتی جز پناه بردن به راه خدا و رسول داریم؟
امروزه بازیها جدی گرفته شده و جدیها بازی.
ابزار تأمین پیشرفت کرده ولی امنیت عقب رفته است.
کتاب زیاد ولی حوصله مطالعه کم شده است.
منارهها بلند، بلالها کوتاه.
تجملات اصل و معنویات فرع.
در آمدها زیاد، آسایشها کم.
علم رشد کرده ولی عاطفه تنزل.
خدمات توسعه یافته ولی صفا و صمیمیت کم رنگ شده.
اظهار محبت زیاد ولی روح محبت کم.
اتوبانها وسیع شده، ولی نقطه نظرها باریک شده است.
مقام بالاتر، ارزشها کمتر.
تحصیلات بالاتر، احساسات کمتر.
میآموزیم که چگونه در آمد اضافه کنیم.
اما چگونه زندگی کردن را بلد نیستیم.
خانهها بزرگتر، خانوادهها کوچکتر.
سالهای زندگی طولانی، حقیقت زندگی کمتر.
شعار بیشتر، عشق کمتر.
تسهیلات بیشتر، وقت کمتر.
دانش بیشتر، بینش کمتر.
در راه رفتن به کره ماه هستیم.
اما از رفتن به خانه همسایه غافلیم.
فضای خارج از زمین را فتح کردهایم،
اما از فضای داخل خانه غافلیم.
درآمدها بالاتر رفته، اخلاقیات پایین.
بر کمیت افزودهایم، از کیفیت کاسته شده.
قامت افراد بلند، فکر افراد کوتاه.
منفعتها سرریز، دل بستگیها سرازیر.
درآمدها چند برابر، جداییها چند برابر.
آسایش بیشتر، لبخند کمتر.
خانهها زیبا، اما پایهها سست.(142)