تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن
اصغر طاهرزاده

وظیفه ما در فتح تاریخ جدید

در شرایطی که یزید حاکم است قانع‌شدن به عنوان صحابی پیامبر(ص) کافی نیست، باید سیره‌ی رسول خدا(ص) را در یاری امام حسین(ع) دنبال کرد. اینجا حقِّ مطلق زمانه یعنی امام معصوم در زیر سایه‌ی وارثان دروغینِ دین رسول خدا(ص) تهدید به قتل می‌شود، بهای ماندن در سیره‌ی رسول خدا(ص) چیزی جز ماندن در کنار امام حسین(ع) نیست، و لو بَلَغَ ما بلغ. هر چه می‌خواهد پیش آید.
حضرت امام خمینی(ره) بعد از کشتاری که رژیم پهلوی در مدرسه فیضیه در 2 فروردین سال 1342 در قم انجام داد اعلامیه معروف خود را تحت عنوان «شاه‏دوستى یعنى غارتگرى» منتشر ساختند. در این اعلامیه كه یكى از تندترین بیانیه‏هاى سیاسى امام خمینى است، رژیم شاه به محاكمه كشیده شده و در پایان آن تأكید شده بود كه در این شرایط تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب (و لو بلغ ما بلغ). در همین اعلامیه است كه امام خمینى خطاب به شاه و عمّالش مى‏نویسند: من اكنون قلب خود را براى سرنیزه‏هاى مأمورین شما حاضر كردم، ولى براى قبول زورگوییها و خضوع در مقابل جباریهاى شما حاضر نخواهم كرد»(47)
«و لو بَلَغَ ما بلغ» به این معنا است که در این راه هر چه می‌خواهد پیش آید. همان حرفی که حضرت امام(ره) در آخرین روزهای عمر خود زدند و فرمودند:
«مگر بیش از این است كه فرزندان عزیز اسلام ناب محمدى در سراسر جهان بر چوبه‏هاى دار مى‏روند؟ مگر بیش از این است كه زنان و فرزندان خردسال حزب اللَّه در جهان به اسارت گرفته مى‏شوند؟ بگذار دنیاى پست مادیت با ما چنین كند ولى ما به وظیفه اسلامى خود عمل كنیم.»(48)
از این نوع موضع‌گیری‌های حضرت امام خمینی(ره) می‌فهمیم در جای خاصی از تاریخ خود قرار داریم و بنا است مانند کاری که حضرت سیدالشهدا(ع) و یاران بزرگوار آن حضرت انجام دادند، در یک حیات نوینی پای گذاریم که منجر به فتح تاریخ جدیدی می‌شود. ما در فتح تاریخ جدید نباید در گوشه‌ای بنشینیم و فقط نگاه کنیم. باید جان را کف دست گذاشت و از این‌که فرهنگ ظلم آبروی ما را نشانه می‌رود و ما را متهم به ضد پیشرفت می‌کند، هیچ هراسی به خود راه ندهیم. در فتح تاریخ جدید آبروی انسان‌ها معنای دیگری پیدا می‌کند به طوری که همان امام حسینی که متهم به عصیانگری است، قبله‌ی نهضت‌ها و انسان‌های انقلابی می‌گردد تا جایی که بنی عباس شعار خود را «یا لثارات الحسین» قرار دادند و هنگامی که از آنان در مورد حاکم پیشنهادی سؤال می‌کردند در جواب می‌گفتند: «الرضا من آل محمد» حاکمی که مورد رضایت آل محمد باشد مورد قبول ما است، هر چند حیله‌گرانه سخن می‌گفتند ولی ملاحظه کنید که شرایط چگونه برگشته که بنی عباس نیز باید با ارزش‌ نهادن به امام حسین(ع) به قدرت برسند.