تربیت
Tarbiat.Org

جایگاه تاریخی حادثه‌ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن
اصغر طاهرزاده

نمونه‌ای از وقت‌شناسی امام خمینی(ره)

در هر صورت آنچه بنده امیدوارم عزیزان به راحتی از آن نگذرند توجه به «وقت» در همه‌ی صحنه‌ها و توصیه به وقت‌شناسی است و اگر اقتضائات هر زمانی را بشناسیم از طریق مکتب اسلام عظمت‌های غیر قابل تصوری را ملاحظه خواهیم کرد. مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» نیز تأکید دارند که هنر حضرت امام خمینی(ره) این بود که می‌دانست زمان هر اقدامی چه وقت است. اعتراض حضرت امام به لایحه‌ی کاپیتولاسیون و تبعید ایشان خیلی شبیه جریان کربلا است که به ظاهر امام را تبعید کردند ولی با همان جهت‌گیری، بنیادِ نهضتی شروع شد که به انقلاب اسلامی منتهی گشت.
ممکن است سؤال بفرمائید چگونه انسان متوجه وقتِ عمل شود؟ اگر مثل اصحاب امام حسین(ع) بنا را بر آن گذاشتید که در حفظ اسلام هیچ کوتاه نیایید و به دنبال بهترین فرصت باشید و خود را گرفتار تعلقات دنیایی نکنید و خردمندی را نیز از کف ندهید، نسبت به دعوت حسین زمانتان شنوا خواهید شد، دیگر نه گرفتار توجیه انحرافات می‌شوید و نه بدون فکر دست به هر عملی می‌زنید. امام خمینی(ره) مثل جدّشان امام حسین(ع) وقتی باید عمل می‌کردند کوتاه نیامدند. ملاحظه کنید در موقع برخورد با لایحه‌ی کاپیتولاسیون چطور برخورد کردند. در چهارم آبان سال 1343 مصادف با تولد امام صادق(ع) وارد مدرسه فیضیه شدند و این طور شروع کردند:
بسم الله الرّحمن الرّحیم،‏ إنّا لله و إنّا إلیه راجعون‏. عید ایران را عزا كردند، من تأثرات قلبى خودم را نمى‏توانم اظهار كنم. قلب من در فشار است. این چند روزى كه مسائل اخیر ایران را شنیده‏ام خوابم كم شده است [گریه‌ی حضار]. ناراحت هستم [گریه‌ی حضار]. قلبم در فشار است [گریه‌ی حضار]. با تأثرات قلبى روزشمارى مى‏كنم كه چه وقت مرگ پیش بیاید [گریه‌ی شدید حضار]. ایران دیگر عید ندارد [گریه‌ی حضار]. عید ایران را عزا كرده‏اند [گریه‌ی حضار]؛ عزا كردند و چراغانى كردند [گریه‌ی حضار]؛ عزا كردند و دسته جمعى رقصیدند [گریه‌ی حضار]. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغانى كردند؛ .. قانونى در مجلس بردند؛ در آن قانونْ اولاً: ما را ملحق كردند به پیمان وین؛ و ثانیاً: الحاق كردند به پیمان وین [تا] مستشاران نظامى، تمام مستشاران نظامى امریكا با خانواده‏هایشان، با كارمندهاى فنى‏شان، با كارمندان ادارى‏شان، با خدمه‏شان، با هر كس‏كه بستگى به آنها دارد، اینها از هر جنایتى كه در ایران بكنند مصون هستند! اگر یك خادم امریكایى، اگر یك آشپز امریكایى، مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور كند، زیر پا منكوب كند، پلیس ایران حق ندارد جلوى او را بگیرد! دادگاه‌هاى ایران حق ندارند محاكمه كنند، بازپرسى كنند، باید برود امریكا! آنجا در امریكا ارباب‌ها تكلیف را معین كنند!...آقا، من اعلام خطر مى‏كنم! اى ارتش ایران، من اعلام خطر مى‏كنم! اى سیاسیون ایران، من اعلام خطر مى‏كنم! اى بازرگانان ایران، من اعلام خطر مى‏كنم! اى علماى ایران، اى مراجع اسلام، من اعلام خطر مى‏كنم! اى فضلا، اى طلاب، اى مراجع، اى آقایان، اى نجف، اى قم، اى مشهد، اى تهران، اى شیراز، من اعلام خطر مى‏كنم! ... آقا! اگر این مملكت اشغال امریكاست، پس چرا این قدر عربده مى‏كشید؟! پس چرا این قدر دم از «ترقى» مى‏زنید..آقا فكرى بكنید براى این مملكت؛ فكرى بكنید براى این ملت. هى قرض روى‏ قرض بیاورید؟! هى نوكر بشوید! البته دلارْ نوكرى هم هست! دلارها را شما مى‏خواهید استفاده كنید، نوكریش را ما بكنیم! اگر ما زیر اتومبیل رفتیم، كسى حق ندارد به امریكایى‏ها بگوید بالاى چشمت ابرو! لكن شماها استفاده‏اش را بكنید؛ مطلب این طور است. نباید گفت اینها را؟ آن آقایانى كه مى‏گویند كه باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ اینجا هم خفه بشویم؟ ما را بفروشند و خفه بشویم؟! قرآن ما را بفروشند و خفه بشویم؟ و الله، گناهكار است كسى كه داد نزند؛ و الله، مرتكب كبیره است كسى كه فریاد نكند [گریه‌ی شدید حضار]. اى سران اسلام، به داد اسلام برسید [گریه‌ی حضار]. اى علماى نجف، به داد اسلام برسید [گریه‌ی حضار]. اى علماى قم، به داد اسلام برسید؛ رفت اسلام [گریه‌ی شدید حضار]. .. ما زیر چكمه‌ی امریكا برویم، چون ملت ضعیفى هستیم؟! چون دلار نداریم؟! امریكا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریكا بدتر، شوروى از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و كار ما با این خبیث‌ها است! با امریكا است. رئیس جمهور امریكا بداند- بداند این معنا را- كه منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما. یك همچو ظلمى به دولت اسلامى كرده است، امروز قرآن با او خصم است؛ ملت ایران با او خصم است.(15)
امام خمینی(ره) در آن تاریخ که مجلس شاه لایحه‌ی کاپیتولاسیون را تصویب کرد، متوجه‌اند وقت اقدام فرا رسیده است و می‌توان آن تاریخ جدیدی را که باید شروع شود مدیریت کرد و آن کار بزرگ شروع شد. عده‌ای از مذهبی‌ها متوجه نبودند که اگر تاریخ جدیدِ ما شروع نشود با تداوم نفوذ فرهنگ مدرنیته از طریق دولت شاه، همه‌ی آن اسلامی هم که مانده از بین می‌رود. می‌گفتند مشکل آن‌قدرها بزرگ نیست که حضرت امام این اندازه ناراحت‌اند. بنده در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی(ره) سعی کردم روشن کنم چرا بقیه می‌گفتند مشکل نیست و امام متوجه مشکل بزرگی بودند که در حال وقوع بود. آن‌ها که می‌گفتند مشکل نیست می‌دیدند بازاری‌ها که می‌آیند خمس‌شان را می‌دهند، مردم هم که نمازشان را می‌خوانند پس دینداری برقرار است، ولی امام خمینی(ره) می‌دیدند اگر همین‌طور جلو برود 10 سال دیگر زمینه‌های فرهنگی ما به‌کلی مقهور فرهنگ غربی می‌شود و در آن صورت نه دیگر از آن بازاری‌های متدین خبری است و نه از آن نمازخوان‌ها. این‌که می‌فرمایند: «ای علمای نجف به داد اسلام برسید اسلام رفت» ممکن است یک آدم ساده بگوید اسلام کجا رفت؟ همه در حال انجام فرائض‌اند و قرآن هم سر جایش است، نمی‌فهمد حضرت امام نگران آن است که نظام اجتماعی ما مقهور نظام غربی بشود.
نگاه امام خمینی(ره) به نظامی است که باید براساس اسلام اداره شود. این‌که کسی بفهمد چه چیزی دارد پیش می‌آید یک بصیرت خاص می‌خواهد و تا کسی متوجه نظام‌سازی اسلام نباشد به این بصیرت نمی‌رسد. با این صحبت و اعتراضی که به کاپیتولاسیون شد به ظاهر امام را تبعید کردند ولی زمینه‌ی نظام‌سازی ولایت فقیه فراهم شد، چون معلوم شد حضرت امام در مقابل نظام شاهنشاهی نظر به نظام دیگری دارند و لذا رژیم شاهنشاهی او را تحمل نکرد و تبعید نمود.
اگر ما جایگاه تاریخی کربلا را بفهمیم، جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را که پرتوی از کربلا است نیز می‌فهمیم. به ظاهر حضرت سیدالشهداء(ع) را شهید کردند ولی ملاحظه کردید که همه قبول دارند در این تقابل، تاریخ نظام اموی تمام شد. به گفته‌ی شهید مطهری: «از آن به بعد امویان جهت ادامه خود به بن بست رسیدند و دائماً باید از خود دفاع می‌کردند.» وقتی یک نظام از جهت فکری زیر سؤال رود و در موضع دفاع قرار گیرد انحطاطش شروع می‌شود و در همین رابطه مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در جمع اساتید دانشگاه و علماء جهان اسلام فرمودند:
«امروز استكبار جهانى با ابزار پول و سلاح و علم دارد بر دنیا فرمانروائى می‌كند؛ اما در خلأ فكر قرار دارد، در خلأ اندیشه‌ى راهنما قرار دارد. امروز استكبار جهانى این مشكل بزرگ را دارد؛ فكرى ندارد كه به بشریت ارائه دهد؛ هیچ ایده‌اى ندارد براى ارائه‌كردن و راه نشان‌دادن به توده‌هاى مردم، به خواص مردم، به روشنفكران. اما شما دارید؛ شما اسلام را دارید. وقتى فكر داریم، وقتى نقشه‌ى راه داریم، می‌توانیم هدف‌هامان را ترسیم كنیم، می‌توانیم بایستیم »(16)
مبنای این که بعضی از بزرگان معتقدند فرایند سقوط غرب فرا رسیده بر همین مبنا است که غرب در حالی به تمامیت خود رسیده و همه‌ی استعدادهای آن فکر و فرهنگ را ظاهر کرده که در هیچ بُعدی جواب‌گوی نیازهای منطقی بشریت نیست و در مقابل هزاران سؤالِ بی‌جواب قرار دارد. فهم درست موقعیت تاریخی فرهنگ مدرنیته باعث می‌شود متوجه شوید در حال حاضر چه کاری می‌توانید انجام دهید و موضع‌گیری‌تان به چه سمت و سوئی باید باشد. حضرت امام(ره) در سخنرانی علیه کاپیتولاسیون نشان می‌دهند چقدر خوب زمانه را تشخیص داده‌اند، هم از جهت آن که چه چیز در حال وقوع است و هم از جهت آن که در فرصت پیش آمده چه کاری باید انجام دهند و ظرفیت پیش‌آمده برای هدف مقدس حاکمیت حکم خدا را از دست ندهند.